هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی یادگیری معکوس بر درگیری تحصیلی و مولفه های آن در دانش آموزان بود. روش ﭘﮋوﻫﺶ نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه گواه بود؛ و جامعه آماری آن، کلیه دانش آموزان پسر پایه دهم تجربی دوره دوم متوسطه شهر اهر درسال تحصیلی97-96 می باشد؛ که از میان آنها، 46 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به طور تصادفی در دوگروه آزمایش وگواه قرارگرفتند. جهت گردآوری داده ها پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و تسینگ(2011) در ابتدا به عنوان پیش آزمون بر روی هر دوگروه آزمایش وگواه اجرا شد. سپس گروه آزمایش طی 13 جلسه تحت یادگیری معکوس؛ و گروه گواه تحت روش یادگیری سنتی در درس ریاضی قرار گرفتند. بعد از اتمام جلسات، برای هر دوگروه پس آزمون اجرا شد. داده ها با استفاده ازآمار توصیفی و استنباطی(تحلیل کوواریانس چندمتغیری) تحلیل شدند. یافته های حاصل نشان دادند، یادگیری معکوس بر درگیری تحصیلی دانش آموزان موثر بوده؛ و همچنین براساس نتایج، تاثیر یادگیری معکوس بر همه مولفه های درگیری تحصیلی(شناختی، هیجانی، رفتاری و عاملیت) مثبت و معنادار است.