در این پژوهش، با استفاده از مدل نقد ترجمه فرحزاد (Farahzad, 2012) که ترکیبی از تحلیل گفتمان انتقادی، راهکارهای ترجمه ای و بینامتنیت است، زمان دستوری فعل ها در پیکره ای مشتمل بر دو زندگی نامه سیاسی و ترجمه فارسی آن ها بررسی شد. هدفِ پژوهش، بررسیِ تغییرات زمان دستوری در ترجمه و امکان تلویح های ایدئولوژیک برآمده از این تغییرات از سوی مترجم است. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی به نقد ِمقابله ای پرداخته و با الگوگیری از مدل سه وجهی فرحزاد (همان) فقط در سطح متنی انجام شده است. هر جمله و بند از زبان پیشین (مبدأ) با معادل آن در زبان پسین (مقصد) یک به یک از جنبه زمان دستوری مقایسه شدند. در روندِ بررسی زمان دستوری از زندگی نامه سیاسی دو چهره سرشناس (نلسون ماندلا و مارگارت تاچر) بهره گرفته شد که هر کدام از منظر قدرت حاکم بر جامعه ایران، جایگاه اجتماعی سیاسی ویژه ای دارند؛ کاربرد زمان دستوری از سوی مترجم گاه بیانگر تلویح های ایدئولوژیک برای معرفی ماندلا به عنوان یک چهره سیاسی معتبر و اخلاقی است. در بررسی زندگی نامه تاچر مترجم وضعیت جدیدی در بازنمایی وقایع می یابد. پیشینه سیاسی تاچر نمایانگر موضع گیری های وی وتأثیر این موضع گیری ها در بازنمایی رویدادها و نمایش ایدئولوژیک آن در جامعه و تأثیرات آن بر ترجمه غیر قابلِ انکار است. یافته ها نشان می دهند که تغییرات زمان دستوری در دو کتاب زندگی نامه ماندلا و تاچرکه منجر به بروز تلویحات ایدئولوژیک شده اند، مانند هم نیست. اگر چه میزان تلویح های ایدئولوژیک به دست آمده از تغییر زمان دستوری، آمار چشمگیری را در این پژوهش نشان نمی دهد، اما نمی توان راهکار های گوناگون مترجم و تأثیرات قدرت و ایدئولوژی حاکم بر جامعه ایران را بر ترجمه نادیده گرفت. به باور نگارنده، تلویح های ایدئولوژیک برآمده از زمان دستوری در هر دو ترجمه در تلاش برای نشان دادن چهره خاصی از فرد است.