آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۷

چکیده

در این نوشتار سعی می شود تا قتل شیخ فضل الله نوری را به عنوان یک بحران بزرگ برای تاریخ معاصر ایران با توجه به چارچوب نیرو محور تحلیل و بررسی قرار بگیرد و فرضیه نگارنده این است که شکاف و اختلاف میان روحانیون و علما به عنوان یکی از چهار نیروی درگیر در مشروطیت بحران آفرینی کرد. ازآنجاکه تاریخ هر کشوری با توجه به وضعیت و اوضاع سیاسی و اجتماعی که منحصر به آن کشور است، مملو از حوادث و سرگذشت ها و اتفاقاتی است که بررسی و واکاوی آن ها و درنتیجه آگاهی پیدا کردن از علل و عوامل و چرایی و چگونگی آن ها می تواند نوعی بصیرت و توانایی تشخیص به افراد و نیروهای حاضر درصحنه سیاسی بدهد، به گونه ای که بتوانند انتخاب های صحیح و مناسبی را داشته باشند، بررسی تاریخ مشروطه ایران به ویژه نقطه افول و غروب و زوال مشروطه یعنی به دار آویخته شدن شیخ فضل الله نوری به عنوان یک چالش یا بحران اهمیت پیدا می کند، چراکه بررسی این حادثه از زوایا و جوانب مختلفی می تواند بازگوکننده خیلی از مسائل و مشکلاتی باشد که شاید هنوز هم درصحنه سیاسی، اجتماعی ایران و در میان نیروهای درگیر درصحنه سیاسی ایران وجود دارد. با توجه به شواهد تاریخی به نظر می رسد که هرچند نیروها و مؤلفه های مختلفی در جامعه آن روز فعال و صحنه گردان بودند ولی با توجه به دینی بودن جامعه آن روز و جایگاه روحانیت و مرجعیت در جامعه آن روز، اختلافِ میان مهم ترین مؤلفه و نیروی فعال آن روز یعنی روحانیت و مرجعیت که آن هم نتیجه تفرقه افکنی های جبهه مقابل به ویژه بیگانگان بود عامل اصلی این حادثه و اتفاق بود.

تبلیغات