اجتهاد به مثابه موتور محرکه علوم اسلامی در طول تاریخ تلاش کرده است که مبتنی بر مبانی اسلامی به استنباط صحیح و روشمند دست پیدا کند. از سوی دیگر وجود ادوار مختلف فقه، نشان دهنده پویایی اجتهاد است. اما در عصر حضور حکومت اسلامی و مسائل آن، اجتهاد دارای مؤلفه های موضوع شناسی و روش شناسی است که از منابع مختص به خود تغذیه می کند. البته در علم فقه ماهیتی تجویزی دارد و در علوم دیگر، ابعاد دیگر روش شناسی را می توان دید. بنابراین مقاله حاضر تلاش می کند با یکی دانستن دانش اجتهاد و روش شناسی، به صورت اجمالی مراحل تکون و دست یابی به آن را نسبت به فقه اجتماعی و دیگر علوم در فرهنگ اسلامی تبیین نماید.