با توجه به چالش برانگیز بودنِ مسئله استعاره، تا کنون نظریه های گوناگونی در پیوند با ترجمه پذیری، ترجمه ناپذیری و شیوه های گوناگون ترجمه استعاره به ویژه در ارتباط با آیه های قرآنی ارائه شده است. مقاله حاضر بر آن است تا نخست، به مرور مفهوم استعاره پرداخته و نظریه های پیتر نیومارک (Newmark, 1988) در پیوند با تکنیک های برگردان استعاره را معرفی کند. سپس، این پژوهش می کوشد تا مقایسه ای تحلیلی میان چگونگی عملکرد دو مترجم مشهور فرانسوی قرآن کریم در قرن بیستم- رژیس بلاشر (Blachère, 1950) و ژاک برک (Berque, 1990)- در محدوده آیه های برگزیده سوره بقره ارائه دهد. بررسی موردی آیه های برگزیده شده نشان می دهد که دو مترجم با وجود قرار گرفتن در چارچوب های زمانی-مکانی یکسان و دارا بودن دورنمایِ اعتقادی و پیش فرض های ایدئولوژیک نزدیک به هم، از شیوه های گوناگون و متفاوتی در برگردان استعاره ها بهره گرفته اند. این تفاوتِ سبک، از سویی ریشه در اختلاف در برداشت و درک دو مترجم از مفهوم آیه ها داشته است و از سوی دیگر نشان دهنده تفاوت سلیقه های ساختاری آن ها و میزان وفاداری مترجم ها به متن اصلی است.