آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

ادبیّات، نقش بسزایی در متبلور ساختن مسائل تاریخی یک دوره دارد و چه بسا بسی از وقایع تاریخی را باید در دل همین متون ادبی جست. نویسندگان زیادی هستند که متعهّدانه رسالت اجتماعی را برعهده گرفته اند و برای آگاه ساختن قشر عادّی مردم، به بازتاب واقعی مسائل یک دوره پرداخته اند. در دوره پهلوی دوم، پس از آزادی زندانیان سیاسی، انتشار روزنامه ها و مجلّات، تشکیل احزاب و گروه های سیاسی، میدان وسیع تری در پیش روی روشنفکران قرار گرفت تا به نشر افکار استبداد ستیز خود بپردازند. بنابراین مردم عادی و کم سواد که مخالف با نظام حاکم بودند، جزو روشنفکران قرار گرفتند. در این مقاله، بر آنیم که بر اساس روش کتابخانه ای و سندکاوی، به بررسی مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این دوره در نثر ادبی بپردازیم. یافته های تحقیق نشان می دهد که در این دوره، رشد ایدئولوژی سوسیالیستی و مارکسیستی را داریم. می توان گفت نقش مردم در تقویت نثر پایداری این دوره بسیار حائر اهمّیّت است. نویسندگان این دوره توانستند نقش برجسته ای در تقویت روحیه انقلابی مردم داشته باشند و ادبیّات معترضانه این نویسندگان که بیشتر از هر دوره ای مردمی تر شده است، نشان از بیان درد مردم دارد.

تبلیغات