پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سبک های یادگیری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ی دوم ابتدایی انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر داده ها کمّی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه همبستگی می باشد. زیرا بدون آن که متغیر مستقل را دست کاری کنیم، می خواهیم رابطه ی آن را با متغیر وابسته بسنجیم. جامعه ی آماری را در این پژوهش، کلیه ی دانش آموزان دوره ابتدایی ( سه ساله دوم ) آموزش و پرورش ناحیه دو کرج، به تعداد 19,891 نفر تشکیل می دهد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کورکان محاسبه گردید و بر اساس روش تصادفی خوشه ای و طبقه ای، نمونه ای شامل 388 نفر دانش آموز (205 نفر پسر و183 نفر دختر )، جهت اجرای تحقیق انتخاب شد. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ی سبک های یادگیری (کُ لب) و نتایج آزمون هماهنگ پیشرفت تحصیلی استفاده شد. داده ها با روش های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یک راهه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک های یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی رابطه ای وجود ندارد. این یافته ها نشان می دهد که بیشتر دانش آموزان از بین چهار روش یادگیری، روش های آزمایشگری فعال و مشاهد ی تأملی را ترجیح داده اند. همچنین آزمودنی ها از چهار سبک یادگیری، به سبک های جذب کننده و واگرا گرایش بیشتری نشان داده اند.