آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۳

چکیده

حضور در بازارهای رقابتی، حاصل از جهانی شدن تجارت، تنها با به کارگیری راهبردی متناسب با شرایط به شدت پویای بازار، در کسب مزیت رقابتی نسبت به رقبا و تلاش برای حفظ آن، امکان پذیر خواهد بود. در این خصوص، لازم است که سازمان ها با مجهز شدن به دانش روز، خود را برای مقابله با هرگونه تغییری آماده کنند. امروزه در جهان، تفکر راهبردی، دانش را به عنوان مهم ترین منبع راهبردی و یادگیری را به عنوان مهم ترین قابلیت راهبردی برای کسب و کار، در نظر می گیرد. مدیران، به منظور کسب مزیت رقابتی برای سازمان هایشان و تحقق ماندگاری در بازار رقابتی کسب و کار، به این نتیجه رسیده اند که باید با به کارگیری سرمایة فکری کارکنان خود، سازمان را مدیریت کنند. برای این منظور، بسیاری از سازمان ها، طیف وسیعی از برنامه ها و پروژه های مدیریت دانش را به کار گرفته اند. با این که بسیاری از این طرح ها، از جمله مدیریت سرمایه های فکری و مدیریت دانش، مورد توجه قرار گرفته اند، اما در کمتر سازمانی، این طرح ها به عنوان نوعی راهبرد کسب و کار، در نظر گرفته می شوند. با توجه به ویژگی هایی که دانش و یادگیری با خود به همراه دارند، مانند: کسب آنها در طول زمان و غیر قابل تقلید بودن آنها برای سازمان های رقیب، لازم است که به دانش با دیدی کلان تر، نگاه کرد. بسیاری از محققان بر این باورند که مزیت راهبردی ای که مدیریت دانش با خود برای سازمان به همراه می آورد، می تواند باعث کسب اطلاعات لازم دربارة رقبا، قبل از ورود آنها به عرصة کسب و کار، شود. rnدر همین راستا، در کشور ما نیز سازمان ها، نباید از سایر شرکت های فعال دنیا، عقب بمانند و با توجه به این که در آینده ای نه چندان دور، ایران وارد عرصة تجارت جهانی WTO، می شود لازم است که تمام سازمان ها، به خصوص شرکت های خصوصی، برای حضور در این عرصه و ماندگاری طولانی در این بازار، آماده شوند که این نیز تنها با یک برنامه ریزی صحیح و بر اساس شناخت توانمندی های سازمان، شرایط محیط بازار و تحولات فن آوارنه و دانش روز، محقق می شود. مدل تجزیه و تحلیل SWOT سنتی، یکی از ابزارهایی است که کمک شایانی به سازمان ها، برای شناسایی وضعیت کنونی خود از طریق آگاهی از امکانات، فرصت ها و تهدیدهای محیطی، می کند که به عنوان پایه و اساس لازم، برای همه سازمان ها، محسوب می شود. پس از شناسایی وضعیت کنونی سازمان، از طریق نظام مدیریت دانش، پایگاه های دانشی و حوزه های دانشی درون سازمان، به کمک الگوی KSWOT، نقاط ضعف و قوت، بر اساس دیدگاه دانش بنیان، برای سازمان، مشخص می شود.rnدر این مقاله، سعی شده است تا پس از مرور ادبیات و بررسی مبانی نظری برنامه ریزی راهبردی به صورت عام و برنامه ریزی راهبردی از طریق الگوی KSWOT به صورت خاص و همچنین با شناسایی عوامل حیاتی موفقیت سازمان با کمک ماتریس های ارزیابی عوامل داخلی و خارجی از دیدگاه دانشی، مدلی طراحی شود که با استفاده از آن، بتوان، موقعیت فعلی شرکت مورد بررسی در صنعت قطعه سازی خودرو را تعیین کرد و راهبرد دانشی مناسبی را به این سازمان ارایه کرد.

تبلیغات