از آن جا که سازمان ها شامل مجموعه ای از انسان ها هستند، نیاز به توجه به مفاهیمی چون معنویت و دیگر مفاهیم وابسته به آن، در سازمان ها نیز رو به افزایش است. از جمله ی این مفاهیم، عدالت و به طور خاص، عدالت سازمانی، است که لازم است تا درباره آن بررسی بیشتری صورت گیرد. در این مقاله، با تاکید بر محور قرار دادن عدالت سازمانی، به عنوان یکی از ارکان پویایی، رشد، نفوذ و هوشمندیِ سازمان های دولتی در جامعه و همچنین با نگاهی دقیق به مقولة ارتقای شغلی مدیران در سازمان های دولتی کشور، الگویی دوسطحی و نهادی و مبتنی بر فرهنگ و عدالت اسلامی برای این گونه سازمان ها، ارایه شده است. rnبه منظور طراحی الگوی مفهومی تحقیق، ابتدا به مفهومی واحد از چترگستری عدالت، به عنوان گفتمانی اثباتی اشاره شده است و سپس با مبنا قرار دادن این گفتمان و تشخیص شاخص های عدالت سازمانی، عوامل مؤثر در فضای ارتقای شغلی مدیران در سازمان های دولتی کشور، مورد بررسی قرار گرفته است. به کارگیری این عوامل نیز در دو سطح حقیقی و واقعی است؛ به این صورت که عوامل به کارگرفته شده در فضای واقعی آن چه هست، همان عوامل موجود در سازمان ها است و عوامل به کار گرفته شده در فضای حقیقی آن چه باید باشد، شاخص های اصلیِ سازة الگو را تشکیل می دهند.rnروش تحقیق در این مطالعه، کیفی و از نوع توصیفی تحلیلی است که به بررسی شاخص های مبنایی، با محور قرار دادن عدالت در فلسفة مدیریت اسلامی، پرداخته است که بر اساس آن، الگویی دو سطحی به منظور ارتقای شغلی مدیران در سازمان های دولتی، با الزامات جمهوری اسلامی ایران و سازمان های دولتی هم تراز آن، طراحی و ارایه شده است. این تحقیق، نگاهی هدف مند بر مقولة ارتقای شغلی دارد که مبتنی بر عدالت سازمانی با توجه به ترکیبی نهادی از دو سطح واقعی و حقیقی در ارتقای شغلی است. بر این اساس، یافته های آن برای رشد و گسترش اثربخشی و هوشمندی در سازمان های دولتی، مفید خواهد بود. همچنین، نتایج آماری این تحقیق نشان دهنده اهمیت مضاعف مؤلفههای ارتقای شغلی در سطح حقیقی عدالت سازمانی مبتنی بر عدالت متوازن حداکثری از دیدگاه مدیران و صاحب نظران، با فراوانی 88 درصد نسبت به 75 درصد سطح واقعی است که نشان دهنده ی تفاوت درصدی معناداری است.