تاکنون در ادبیات سازمانی، کمتر به سلامت و شادکامی نیروی کار به عنوان یکی از سازه های کلیدی سرمایه ی انسانی توجه شده است. هم اکنون اگر نیروی کار به عنوان یک دارایی بسیار ارزشمند مورد قبول قرار گیرد، در مقیاسی وسیع و به موجب سهمی که در خلق ارزش سازمانی دارد، موجب ارتقای جایگاه آن می شود. به نظر می رسد که نیروی کار سالم و سلامت، یک دارایی مضاعف و باارزش است که تلاش برای پرورش آن لازم می نماید. این مقاله، یافته های یک پژوهش پرسش نامه ایِ پیمایشی - علی از کارکنان یک کتابخانه ی دولتی در رابطه با مسائلی که گریبان گیر به رسمیت شناختن سلامت نیروی کار به عنوان یک دارایی سازمانی است را به بحث می گذارد که در ادامه ی تلاش برای مرتفع ساختن مشکل بیماری گونه، پرهزینه و ادامه دار غیبت از محل کار است. داده های این پژوهش با استفاده از پرسش نامه های سرمایه ی روان شناختی (PCQ) و سلامت عمومی (GHQ) با تأیید مجدد روایی و پایایی، جمع آوری شد و با استفاده از روش الگو یابی معادلات ساختاری و در سطح اطمینان 95/0 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که درحدود 32 درصد از واریانس متغیر سلامت در الگوی سرمایه ی روان شناختی قابل پیش بینی است که نشان از اثر متقابل سازه های سرمایه ی انسانی بر یکدیگر و لزوم توجه به سلامت نیروی کار به عنوان جزئی از سرمایه ی انسانی دارد.