آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

هرچند از عمر مکتب جماعت گرایی کمتر از نیم قرن می گذرد، اما مباحثات مهمی بالاخص در نقد لیبرالیسم مطرح نموده است. این مکتب در معنای تخصصی خود، دو موج داشته است: جماعت گرایی آکادمیک دهه 1980، و جماعت گرایی پاسخگو در دهه 1990 (در زمان ریگان و تاچر). موج اول به نظریه پردازانی اختصاص داشت که در مقابل فردگرایی، ابعاد اجتماعی انسان را برجسته می کردند. اندیشمندان موج دوم با تأکید بر مباحث جامعه شناسانه معتقدند جامعه نمی تواند صرفاً بر یک هنجار واحد بنا شود؛ و به همین دلیل، خیر عمومی تقدم پیدا می کند. نقد مایکل سندل به جان راولز به موج اول، و تأملات فلسفی و جامعه شناسانه امیتای اتزیونی و ویلیام گلستون به موج دوم مربوط می شود. در حالی که موج اول جماعت گرایی نقدهایی آکادمیک، و عمدتاً نظری، به لیبرالیسم وارد کرده است، موج دوم با رویکردی جامعه شناسانه، و در عین حال فلسفی، در صدد است مشکلات لیبرالیسم را در عرصه عمل نشان دهد.

تبلیغات