آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۱

چکیده

هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی الگوی چند محوری شفیع آبادی (SMPVC) با نظریه سازه گرایی ساویکاس (SCCT) بر خودکارآمدی در تصمیم گیری شغلی بیکار شدگان تحت پوشش وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیکار شدگان جویای کار بالای دیپلم مراجعه کننده به اداره های کار شهر تهران بود که از بین آن ها 45 نفر به شیوه تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری (دو گروه آزمایشی با رویکرد آموزشیSMPVC وSCCT و یک گروه کنترل) قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از مقیاس خود کارآمدی در تصمیم گیری شغلی (بتز و همکاران، 1996) استفاده شد. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_ پس آزمون و آزمون پیگیری همراه با گروه کنترل بود. گروه های آزمایشی در 6 جلسه90 دقیقه ای تحت آموزشهای مطابق با رویکردها مورد بررسی قرار گرفتند. خودکارآمدی شرکت کنندگان قبل از اجرای مداخله و پس از آن و همچنین بعد از گذشت یک ماه مورد اندازه گیری قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از تحلیل کوورایانس چندمتغیری و اندازه گیری مکرر نشان داد که برنامه های آموزشی بر خودکارآمدی تصمیم گیری شغلی تأثیر داشت. این تأثیر حتی پس از گذشت یک ماه از ثبات و مانایی کافی برخوردار بود. روش آموزشی SCCT بر زیر مؤلفه های خودارزیابی و اطلاعات شغلی تأثیر بیشتری داشت و SMPVC بر مؤلفه های انتخاب هدف، برنامه ریزی و حل مسأله مؤثر بود. در حالیکه درتمامی مؤلفه های خودکارآمدی در تصمیم گیری شغلی شرکت کنندگان در هر دو شیوه مداخله بطور معناداری نسبت به گروه کنترل از عملکرد بالاتری برخوردار بودند. در مجموع دو رویکرد مداخله ای (SMPVC) و ((SCCT تأثیر ات مطلوبی بر روی ارتقاء خودکار آمدی در تصمیم گیری شغلی داشتند.

تبلیغات