فرهنگ شیعی حاکم بر ایران، در دوره های تاریخی متفاوت و نامشروع دانستن حکومت های استبدادی مبتنی بر ایل یا حمایت های استعماری، موجب گسست دولت و ملت بوده است. دانشمندان در دوره های متفاوت، تجربه های عملی و نظری متفاوتی را با رویکردهای بومی یا برون زا رقم زده اند. مواجهه عملی و نظری علامه مجلسی، مرحوم نائینی و امام خمینی ره، با سه رویکرد اخباری، اصولی و حکومتی در سه دوره متفاوت صفویه، قاجار و پهلوی، مسئله این پژوهش است. این پژوهش، با رویکرد روش شناختی بنیادین و روش تحلیلی تاریخی، در دو محور عوامل معرفتی و غیرمعرفتی، مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از این است که هر سه رویکرد فوق، در نامشروع دانستن حکومت های فوق و اتخاذ رویکردهای ایجابی، از باب دفع افسد به فاسد اشتراک دارند. اما ظرفیت های فقهی نسبتاً متفاوت سه مدل فقه اصلاحی، انتقادی، انقلابی و پیامدهای متفاوتی در عرصه های معرفتی، اجتماعی و سیاسی به دنبال داشته است.