آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 باعث ایجاد تحولی عمیق و اساسی در روابط ایران و آمریکا شد. تحت تأثیر تحول یادشده، آمریکا جایگاه سابق خود به عنوان فعال ترین کشور در عرصه ی سیاست خارجی ایران را از دست داد. در این میان، موضوعاتی چون حقوق بشر، اشاعه ی سلاح های هسته ای، برنامه ی موشکی و سیاست منطقه ای ایران در کانون مناقشات دو طرف قرار داشته است. حقوق بشر بخش قوام یافته ی حقوق بین الملل بوده که ساختاری نهادی دارد و جزء لاینفک کنش و واکنش های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سراسر جهان است. کشورها برای ترویج و حمایت از حقوق بشر آن را پذیرفته و متعهد به حمایت از آن شده اند. برداشت و تلقی متفاوت ایالات متحده ی آمریکا و جمهوری اسلامی ایران از مقولات قدرت و هویت بر تمایزات و اختلافات دو طرف در حوزه ی مسائل حقوق بشری شکل داده است. در این ارتباط، مقاله ی حاضر درصدد پاسخ به این پرسش اصلی است که مناقشه ی حقوق بشری ایران و آمریکا در پرتو کدام سازه های نظری و تحلیلی قابل تبیین است؟ برای پاسخ به این پرسش اصلی و دستیابی به اهداف پژوهش، این جستار با استفاده از روش تحلیل گفتمان و استناد به گزاره های نظری سازه انگاری و نئورئالیسم، به دنبال بررسی تأثیرات هویت و قدرت بر رفتارهای سیاسی دو کشور است. یافته های پژوهش نشان می دهد که دو کشور در منازعه ی حقوق بشری خود به تناسب شرایط از دو محور قدرت یا هویت بهره گرفته اند.

تبلیغات