منطقه خلیج فارس همواره به دلایل ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک از مناطق حساس و پراهمیت جهان به شمار رفته و به قول «گراهام فولر»، این منطقه در بیضی انرژی جهان قرار گرفته است. بحرین از متحدان قدیمی ایالات متحده در منطقه به شمار می آید؛ به گونه ای که ایالات متحده همواره از بحرین به عنوان اصلی ترین متحد غیرناتویی خود یاد می کند. لذا این کشور در محاسبات نظامی و راهبردی کاخ سفید جایگاه ویژه ای دارد. با وقوع تحولات سیاسی در منطقه ی غرب آسیا، بحرین نیز تحت تأثیر این تحولات قرار گرفت. ایالات متحده به عنوان قدرتی جهانی، یکی از بازیگران تأثیرگذار درتحولات این کشور است. سرنگونی رژیم آل خلیفه در بحرین در تضاد با منافع واشنگتن و متحدان منطقه ای آن خواهد بود و به تأمین اهداف و منافع منطقه ای ایران منجر خواهد شد. سؤال اصلی مقاله از این قرار است: «ایالات متحده آمریکا در قبال جنبش مردمی بحرین چه استراتژی ای را اتخاذ کرده است؟» فرضیه مقاله نیز این است که «ایالات متحده، به دلیل داشتن منافع استراتژیک در بحرین و همچنین رقابت منطقه ای با ایران، با هدف گرفتن اهرم نفوذ ایران در منطقه، از شکل گیری تغییرات دموکراتیک و قدرت یابی شیعیان در بحرین ممانعت می ورزد»؛ بنابراین واشنگتن با نگاهی منفعت محور به تحولات منطقه و از جمله بحرین در تلاش است منطقه را با پول های نفتی مرتجعین عرب به انبار سلاح های غربی تبدیل کند. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و در چارچوب نظریه ی استراتژی اتحاد است.