مسئله هویّت از مضامین مهمی است که در بعد فردی و بعد اجتماعی- فرهنگی می تواند ابزار گویایی برای فهم شرایط جامعه باشد. یکی از منابع تغییرات هویتی تجربه محیط های جدید زندگی است. نمونه ای از آن در مورد دختران جوانی مصداق داردکه برای ادامه تحصیل به شهری دیگر و به محیط زندگی خوابگاهی وارد می شوند. پژوهش حاضر برای شناخت چگونگی هویت فرهنگی دختران ساکن خوابگاه، با رویکرد کیفی پدیدارشناختی به انجام رسیده است. افراد نمونه از میان دختران ساکن در خوابگاه های شهر تهران به شیوه تعیین پیشینی ساختار نمونه و با لحاظ کردن دو عامل نوع خوابگاه و میزان پایبندی دینی، که در مطالعات اولیه تاثیر آنها بر موضوع مطالعه تایید شد انتخاب شدند. هویّت فرهنگی را در ابعاد خانوادگی، دینی، جنسیتی و حوابگاهی مورد مطالعه قرار داده ایم. بر اساس یافته ها در خوابگاه های دولتی، دختران مذهبی از نظر هویت فرهنگی با انسجام هویتی بیشتر و چالش های هویتی کمتری مواجه بودند و دختران غیرمذهبی دارای هویت خانوادگی کمرنگ تر وهویت خوابگاهی ضعیف تر بوده، گرایش بیشتری به هویت جنسیتی مدرن داشته و درمجموع دارای انسجام هویتی کمتری بودند. در خوابگاه های خصوصی، دختران مذهبی احساس تعلق پایینی به خوابگاه داشتند و دختران غیرمذهبی که غالبا دارای تعلقات خانوادگی نسبتا بالا و هویت خانوادگی قوی بودند افراد خوابگاه را قابل اعتماد و معاشرت نمی دانستند. این افراد رویکرد نقادانه به منابع سنتی هویت یابی پیدا کرده و سعی داشتند هویتی ورای ارزش های مسلط در جامعه ارائه دهندکه به ارزش های مدرنیته غربی نزدیک تر بود .