با توانمندسازی شبکه دانش سازمان، بستری مناسب برای تولید، اشتراک و به کارگیری دانش و درنهایت بازتولید دانش فراهم می شود که به فرآیند تبدیل هوش فردی کارکنان به هوش سازمانی کمک می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نحوه تعامل بین هوشمندی سازمانی و ابعاد شبکه های دانش در «مرکز پژوهش صنعت خودرو» است. پژوهش حاضر از نوع تلفیقی (کیفی و کمّی) است. اطلاعات مربوط به مبانی نظری موضوع و پیشینه با روش کتابخانه ای از کتاب ها، پایان نامه ها، مقاله ها و منابع اینترنتی جمع آوری شد. در روش کیفی، مطالعه اسناد و مدارک و نظرسنجی از خبرگان برای بررسی و تأیید مؤلفه های استخراج شده از مبانی نظری موضوع به کار رفت؛ سپس با استخراج مدل مفهومی پژوهش، رابطه بین ابعاد شبکه های دانش و هوشمندی سازمانی در جامعه آماری «مرکز پژوهش صنعت خودرو» مورد آزمون قرار گرفت و داده های به دست آمده با نرم افزار SPSS 22، تجزیه وتحلیل شد. پس از تحلیل داده ها، فرضیه های پژوهش بررسی شدند. نتایج نشان داد که بین ابعاد شبکه های دانش (عوامل محیطی، ماهیت دانش، فرهنگ، سیستم فناوری اطلاعات و ارتباطات، فرآیندهای مدیریتی) و هوشمندی سازمانی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.