جنبش های انقلابی و اجتماعی همواره در مرکز توجه علم سیاست قرار داشته است. علی رغم چاپ کتاب و نوشتارهای گوناگون و بی شمار، برخی رانه ها و انگیزه های بنیادین در پس برآمدن و پویایی آن ها نادیده و یا دست کم گرفته شده است. در این میان، می توان به نادیده انگاشته شدن مفاهیمی همچون هویت جمعی، فرصت های فرهنگی، چارچوب بندی، تولید معنا، شناخت دشمن، بحران ارگانیک و برآمدن استعاره و دال برتر اشاره کرد. نوشتار پیش رو، مفاهیم نوین یادشده را در کنار مفاهیمی همچون فرصت های سیاسی ساختاری، شبکه های بسیج گر و راهبردهای جنبش ها گذارده و نظریه ای منسجم از چنین پدیده مهمی را روایت می کند. از این رو، رویکرد نوشتار پیش رو، بر آمیزه ای از نظریه های «فرصت یابی سیاسی» تیلی، «فرآیند سیاسی» تارو، «گفتمان» لاکلا و «هویت جمعی» ملوچی استوار است.