درخواست کردها برای کسب استقلال یکی از عوامل تنش زا در درگیری های قومی خاورمیانه است. کردها عمدتاً در چهار کشور ایران، سوریه، عراق و ترکیه ساکن هستند و از دیرباز تاکنون با دولت های مرکزی این کشورها منازعاتی طولانی را تجربه کرده اند. از کردها به عنوان بزرگ ترین ملت فراموش شده و یا به عنوان بزرگ ترین قوم فاقد دولت یاد می شود. سقوط رژیم صدام در عراق و همچنین تحولات پس از رویداد 11 سپتامبر 2011 در منطقه خاورمیانه، فرصتی تاریخی را برای ابراز وجود کردها و پیگیری مطالبات تاریخی آن ها، به ویژه در عراق، سوریه و ترکیه، فراهم ساخته است. بدیهی است که این ابراز وجود، با واکنش هایی از سوی دولت های مذکور همراه خواهد بود و قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای نیز بر اساس منافع و راهبردهای خود، در این زمینه موضع گیری خواهند کرد. مقاله حاضر به بررسی مواضع یکی از مهم ترین قدرت های فرا منطقه ای، یعنی روسیه، در قبال کردهای سوریه می پردازد. سؤال محوری این پژوهش، این است که «روسیه در قبال کردهای ساکن در سوریه، بعد از تحولات 2011، چه مواضعی را اتخاذ کرده است؟» پس از بررسی و تحلیل وضعیت کردهای سوریه و چیستی و چرایی مواضع روسیه در قبال مطالبات استقلال طلبانه آن ها، یافته های مقاله نشان می دهند که روسیه در جریان بحران سوریه، ضمن تلاش در جهت حداکثری کردن نفوذ و منافع خود در منطقه خاورمیانه، به دنبال آن است که از تجزیه متحد دیرینه خود، یعنی سوریه، جلوگیری کند و بر این اساس، در عین حمایت از کردهای سوریه در نبرد با داعش، سیاست خود را بر مبنای ممانعت از دست یابی آن ها به استقلال، قرار داده است. روش تحقیق در این مقاله، از نوع توصیفی–تحلیلی است و تحلیل داده ها نیز بر اساس نظریه بازی ها صورت گرفته است.