پس از شکل گیری نظام مشروطه در ایران، اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران آباد نشد و کشور در چرخه ای از هرج ومرج و آشفتگی فرو رفت. ناکامی های نهضت مشروطه در ایجاد حکومت متجدد، متمرکز و قانون مند و دخالت قدرت های بزرگ روس و انگلیس در امور داخلی ایران، روشنفکران و نخبگان ایرانی را بر آن داشت تا ایرانِ جدید را بر مبنای تجدد با تأکید بر نوسازی بنا کنند. ازاین رو، به منظور تضمین استقلال و تمامیت ارضی و ایجاد وحدت ملی ایران، به ساخت دولت مقتدر اهتمام کردند و با حمایت از رضاشاه، زمینه های شکل گیری دولت مدرن را فراهم آوردند. ازآن جاکه درک ساخت دولت مدرن در ایران منوط به مطالعه تاریخ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور است، بخشی از مقاله به شیوه توصیفی و تاریخی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. روش شناسی مقاله نیز در چارچوب جامعه شناسی تاریخی قرار دارد. در این مقاله، نقش ذهنیت روشنفکران در ساخت دولت متمرکز از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بنابراین، ساختمان ذهنی روشنفکران ایرانی تحت تأثیر دستگاه فکری تجدد از یک سو و میدان سیاسی و اجتماعی پس از نهضت مشروطه از سوی دیگر، در ساخت دولت مدرن پهلوی نقشی بی بدیل داشت.