آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

رابرت نوزیک، طرفدار اختیارگرایی در برابر دولت رفاه، نظریه پرداز عدالت استحقاقی و در جستجوی آرمان شهر دولت حداقلی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی مبانی انسان شناختی ای است که مبنای نظریه عدالت وی بوده است. نوعی فردگرایی هستی شناختی در دیدگاه نوزیک دیده می شود که مطابق آن، هویت افراد مستقل از یکدیگر بوده و حقوق آن ها مقدم بر مفهوم نفع و سعادت است. پس از توضیح مبانی انسان شناختی نوزیک، این مبانی از دیدگاه اجتماع گرایی مکینتایر مورد نقد قرار خواهد گرفت و نارسایی های آن توضیح داده خواهد شد. یافته های مقاله نشان می دهد که دیدگاه اجتماع گرا توجه بیش تری به واقعیات حیات انسانی دارد. اصرار بر سلب ناشدنی بودن حقوق فردی در دیدگاه نوزیک، آن را با بن بست های غیرقابل حلی مواجه می سازد؛ خصوصاً در جایی که بین حقوق افراد یا حق فردی و مصلحت جمعی تعارض ایجاد می شود.

تبلیغات