مقالة حاضر در پی آن است تا با محور قرار دادن نظریة فئودالیسمبه عنوان نظریة رقیب استبداد شرقی، تمرکز اصلی بحث خود را بر روی آن قرار داده و ضمن بررسی نظریه های موجود در این زمینه، فرضیة اصلی خود، یعنی «شکل گیری استبداد شرقی در ایران بر اثر حملة اقوام خارجی» را تحلیل نماید. تحلیل فرضیة شکل گیری استبداد شرقی در ایران بر اثر حملة اقوام خارجی، بر مبنای موارد زیر انجام می شود: نخست، وجود دوره ای تاریخی به نام فئودالیسم در ایران-که در مقابل استبداد شرقی قرار دارد- این فرضیه را مورد تأیید قرار می دهد؛ چراکه در دورة ایران باستان شاهد این نظام هستیم و اوج آن در «سلسلة ساسانی» است. دوم، شکل گیری استبداد شرقی در ایران، امری جبری و ناشی از شرایط اقلیمی محسوب نمی شود، بلکه ورود اقوام مهاجم با فرهنگ متمایز از فرهنگ فئودالی، باعث حاکمیت تدریجی استبداد شرقی در ایران شد. در این پژوهش به برخی از این عناصر پرداخته می شود و لذا تاریخ این سرزمین با دیدگاه نوینی مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.