این مقاله به بررسی مفهوم سکولاریسم سیاسی در اندیشه مارسیلیوس اهل پادوا فیلسوف قرن چهاردهم ایتالیایی می پردازد. در همین راستا نشان داده م یشود که مارسیلیوس با شناسایی دو سویه بنیادی امر الاهیاتی مسیحی، یعنی سویه فراسیاسی و ذات سیاسی امر الاهیاتی، تفسیری را از متن مقدس ارائه م یکند که به «سیاست زدایی از مرجع امر الاهیاتی » یعنی کشی شها منجر شود. این نظریه «سکولاریسم نهادی » نامیده شده است؛ زیرا در نهایت متضمن این امر است که نهاد کلیسا به مثابه نهاد کلیسا فاقد قدرت اجبارآمیز دنیوی )یعنی قدرت سیاسی( است. این مقاله نشان م یدهد که مفهوم سکولاریسم در خاستگاه تاریخی اش از خصایص ویژه امر الاهیاتی مسیحی جدایی ناپذیر است و در وهله اول باید آن را «امری مسیحی » دانست.