هدف پژوهش حاضر بررسی نقش کارکردهای سبک تفکر و خودکارآمدی در میزان آمادگی دانشجویان برای حضور در دوره های آموزش الکترونیکی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان دانشگاه خوارزمی در سال تحصیلی 93-92 بود که از بین آن ها با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی 250 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودکارآمدی عمومی شرر و آدامز، کارکردهای سبک تفکر واگنر و استرنبرگ و مقیاس آمادگی ورودی یادگیرنده به برنامه درسی دوره های الکترونیکی استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد،) و روش های آمار استنباطی (t گروه های مستقل و همبستگی پیرسون و رگرسیون) استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بین کارکردهای سبک تفکر و خودکارآمدی با آمادگی برای حضور در دوره های الکترونیکی رابطه معناداری وجود دارد و می توان از طریق کارکردهای سبک تفکر و خودکارآمدی، آمادگی دانشجویان برای حضور در دوره های الکترونیکی را پیش بینی کرد. همچنین نتایج آزمون t گروه های مستقل نشان داد که بین دانشجویان دختر و پسر و دانشجویان کارشناسی و تحصیلات تکمیلی از لحاظ میزان آمادگی برای حضور در دوره های الکترونیکی تفاوت معناداری وجود ندارد. سبک تفکر و خودکارآمدی در میزان آمادگی دانشجویان برای حضور در برنامه های درسی دوره های آموزش الکترونیکی مؤثر می باشند.