نوسازی با تغییرات عمیق در ساحت های گوناگون زندگی همراه بوده است. یکی از پیامدهای این تغییرات، تحولات جمعیتی بود که در برهه ای از زمان، افزایش و در مقطعی دیگر، کاهش آن جوامع را با چالشی جدی مواجه نمود. نوسازی از طریق سازوکارهای متنوعی بر کاهش باروری تأثیر گذاشته است. یکی از آنها، اشاعه اندیشه های فمینیستی است. در این نوشتار با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای، به مطالعه نظریه های فمینیستی و نظریة اسلامی در خصوص دلالت های جمعیت شناختی پرداخته ایم. یافته ها حاکی از آن است که نظریه فمینیستی، با اشاعه اندیشه هایی چون فردگرایی، نگرش منفی به ازدواج، تولیدمثل و نقش مادری و تجویز سقط جنین، آزادی کامل جنسی و تحقیر کار خانگی و نیز از طریق تشویق زنان به بازاندیشی و بازتعریف هویت زنانه، بر تحولات جمعیتی تأثیر گذاشته است. اما اسلام با ارایه رویکردی مثبت به ازدواج، زادآوری و نقش های جنسیتی و مبارزه با سقط جنین، از منظری مثبت اندیشانه به مسئله افزایش جمعیت نگریسته است.