پژوهش حاضر با هدف پیش بینی راهبردهای تنظیم هیجانی بر اساس عوامل شخصیت و مراحل رشد شناختی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر تمام دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری بودند. 381 نفر (192 زن، 189 مرد) از دانشجویان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان شرکت کنندگان پژوهش انتخاب شدند و به پرسشنامه تنظیم هیجانی (ERQ)، فرم کوتاه پرسشنامه شخصیتی نئو (NEO-FFI) و پرسشنامه عقاید اصول اجتماعی (SPBI) پاسخ دادند؛ برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی و رگرسیون چندگانه همزمان استفاده شد. نتایج تحلیل همبستگی پژوهش نشان داد که بازارزیابی با برون گرایی، مردم آمیزی و وجدان، رابطه مثبت معنادار و سرکوب با روان رنجوری و تفکر محافظه کار رابطه مثبت و با برون گرایی، گشودگی، وجدان و تفکر دیالکتیکی رابطه منفی معنادار دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که عوامل وجدان، تفکر جمعی و تفکر قالبی توانستند به طور معنادار 12 درصد واریانس نهایی بازارزیابی را تبیین و پیش بینی نمایند و همچنین عوامل برون گرایی، گشودگی و تفکر دیالکتیکی توانستند 11 درصد واریانس نهایی سرکوب را به صورت معنادار تبیین و پیش بینی کنند. به طور کلی می توان اینگونه نتیجه گرفت که رشد شناختی افراد و ویژگی های شخصیتی آن ها در نحوه تنظیم هیجان ها توسط افراد نقش مهمی دارند.