این مقاله با رویکرد تحلیلی و بررسی اسنادی، در پی تحلیل جامعه شناختی معنا، مفهوم، نقش، جایگاه و کاربرد نمادها در زندگی است و بر این باور است که زندگی اجتماعی بشر بدون نماد و نشانه، امکان تداوم ندارد. به طورکلی، عرصه ای از زندگی بشر را نمی توان سراغ گرفت که نمادین و رمزآلود نباشد؛ چرا که انسان موجودی اجتماعی است و لازمة زیست اجتماعی، تعامل، تبادل فکر و اندیشه، و رابطه با همنوعان است که به نوبه خود، نیازمند بهره گیری از نمادها است. ابزارهای این تعامل، زبان، خط، کتابت، ایما، اشاره، رمز، نشانه، و نماد می باشد که همچون فضای پیرامون،زندگی بشر را احاطه کرده و بر او سلطه می راند، به گونه ای که بدون فهم معنای این نمادها، تعامل و برقراری ارتباط با دنیای پیرامون امکان پذیر نخواهد بود. کارکرد نمادها در زندگی بشر، بیشتر مشارکتی، انسجام بخشی و بیانگر پایبندی و تعلق افراد یک جامعه به یک ملت و فرهنگ خاص است. دو کارکرد مهم نمادها در عرصه معماری و زیستگاه اجتماعی او، «بیان معنا» و «ایجاد حس هویت» می باشد. هر نماد و نشانه ای در این عرصه، تجلی حس تعلق و احساس وابستگی به فرهنگ و جامعه ای خاص است. این نشانه ها به دلیل آنکه در زندگی روزمره تکرار می شوند، حس خاصی از معنا و هویت را تقویت می کنند.