موضوع بررسی حاضر، شناخت رابطه بین اعتماد و ابعاد آن به عنوان یکی از مهمترین دغدغه های بشری و وفاق اجتماعی منتهی شونده به نظم اجتماعی است. ویژگی های اجتماعی و قومیتی جامعه مورد بررسی و وجود خرده فرهنگ های قبیله ای و طایفه ای، لزوم دقت به وفاق و همبستگی اجتماعی در این جامعه را ضروری می سازد. چارچوب نظری این پژوهش بر نظریه نوین اشتومکا استوار است. در این تحقیق وفاق اجتماعی با چهار مؤلفه یا ارزش عام گرایی، عدالت گرایی، دینداری و وفاداری به میهن، اعتماد نیز در سه بعد اعتماد بین شخصی، اعتماد تعمیم یافته و اعتماد نهادی سنجش شده اند. به منظور سنجش صحیح تر، متغیر میانجی هویت ملی و متغیرهای زمینه ای نیز در این تحقیق دخالت داده شده اند. روش تحقیق پیمایش و داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه در بین حجم نمونه 385 نفر از ساکنان 20 سال و بالاتر شهر گنبد کاووس واقع در استان گلستان انجام گرفته است. نتایج تحلیل آماری نشان داد که بین اعتماد و وفاق اجتماعی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، بین ابعاد اعتماد در سه بعد اعتماد بین شخصی، اعتماد تعمیم یافته و اعتماد نهادی و نیز متغیر میانجی هویت ملی با وفاق اجتماعی نیز رابطه مثبت و معناداری دیده شده است. یافته های حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد که از بین ابعاد اعتماد، بعد نهادی آن بیشترین رابطه و قدرت تبیین کنندگی متغیر وابسته را داراست.