این مقاله، به رابطه بین استفاده فضای مجازی (اینترنت) و گرایش به مشارکت در سیاست در میان دانشجویان میپردازد. بعضی، رسانههای جدید را به عنوان عوامل تسهیل مردم سالاری و عده ای دیگر آنها را به منزله ابزار سرکوب تصور کرده اند، اما به نظر می رسد بسیاری از اندیشمندان علوم اجتماعی رسانه های ارتباط جمعی جدید را یکی از مهمترین وسایل موجود برای انتقال مفاهیم و مشارکت سیاسی میدانند. شهروندان با دسترسی به مجموعه ای بی نهایت از اطلاعات از طریق اینترنت می توانند گزینش فعالانه ای در حوزه سیاست انجام دهند و با گسترش مجاری دریافت اطلاعات، به اطلاعات وسایل ارتباطی سنتی بسنده نکنند. در واقع، شهروندان با گزینش و انتخاب اطلاعات، به مخاطب فعال تبدیل می شوند، درحالی که تأثیر اینترنت بر روابط سیاسی بسیار مورد توجه بوده است، تحقیقات تجربی بسیار ناچیزی برای بررسی تأثیرات اینترنت، بویژه در ارتباط با مشارکت سیاسی وجود دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا بین استفاده از اینترنت با مشارکت سیاسی رابطه وجود دارد یا خیر؟ و در صورت وجود رابطه میان استفاده از اینترنت با مشارکت سیاسی، استفاده از اینترنت چه تأثیری بر روی ابعاد مشارکت سیاسی دانشجویان بر جای میگذارد. برای آزمون فرضیه ها از روش های تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد. با تقسیم استفاده از اینترنت به سه بعد کاربری خبری، کاربری علمی و کاربری تفریحی و مشارکت سیاسی به چهار سطح آگاهی سیاسی، بحث سیاسی، اثربخشی سیاسی درونی و بیرونی، یافته های پژوهش نشان داد که میان کاربری علمی و خبری با ابعاد آگاهی سیاسی، بحث سیاسی و اثربخشی سیاسی درونی و بیرونی رابطهای معنادار و مثبت وجود دارد، اما رابطه کاربری تفریحی با آگاهی سیاسی و بحث سیاسی رابطهای منفی و معنادار و با ابعاد اثربخشی سیاسی درونی و بیرونی منفی و غیرمعنادار بود.