سازمانهایی که در بازارهای متلاطم و رقابتی فعالیت میکنند، بیشتر نیازمند تغییر محصولات خود با توجه به تغییر در نیازها و خواستههای مشتریان هستند، بنابراین، انتظار میرود این سازمانها بیشتر بازارگرا باشند. با وجود این، درک مفهوم بازارگرایی برای بسیاری از سازمانها همچنان اغفالکننده است. از طرفی، تعارض و فرهنگ سازمانی میتوانند در زمره عوامل تأثیرگذار بر بازارگرایی باشند که یا سازمان را به سوی بازارگرایی سوق میدهند و یا از آن جلوگیری می کنند. در مطالعه حاضر با اتخاذ استراتژی تحقیق پیمایشی به بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی به طور یکپارچه و جداگانه بر بازارگرایی از طریق تعارض سازمانی پرداخته شده است. جامعه آماری این مطالعه متشکل از کارکنان واحدهای فعال در صنعت مبلمان شهر مشهد بودند که با استناد بر فرمول کوکران، 192 نفر کارمند به عنوان نمونه تصادفی مطالعه در تحقیق مشارکت داشتهاند. دادههای به دست آمده به وسیله پرسشنامههای توزیع شده از طریق معادلات ساختاری و ضریب رگرسیونی به کمک نرم افزار آموس تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از پردازش دادهها نشان داد که اولاً، مدل به کار گرفته شده مدل نظری قوی برای پیشبینی بازارگرایی از طریق فرهنگ و تعارض سازمانی بوده است؛ ثانیاً، همه روابط بین متغیرهای مدل معنادار بودهاند، به جز رابطه مستقیم فرهنگ سازمانی بر بازارگرایی که مشخص گردید هیچگونه رابطه معناداری با یکدیگر ندارند؛ ثالثاً، نتایج حاصل حاکی از آن بود که سازمانهای حمایتی و نوآور، تعارض کمتری را تجربه میکنند و در نتیجه، بهتر میتوانند بازارگرایی را در خود حفظ کنند.