آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

سهراب سپهری، شاعر و نقاش ایرانی، اشعار خود را در هشت­کتاب گردآورده و بیش تر، از لحاظ نوع نگاهش به زندگی، طبیعت، خدا، نیک و بد، زشت و زیبا و ...، مورد توجه منتقدان بوده است. «حجم سبز» و «ما هیچ، ما نگاه»، دو دفتر پایانی هشت­کتاب­، بدان جهت که در سیر تکامل شعر و اندیشه­، پخته­تر هستند، اهمیت بیش تری دارند. هدف از نوشتن این مقاله­، نقد و بررسی شعر «ندای آغاز» سهراب سپهری است. بدین منظور نگارنده نظریه­ی روان­کاوی لکان را در نقد شعر به کار بسته و سعی کرده است این شعر را بر اساس نظریه­ی یادشده، بسنجد و بر اساس آن به درون­مایه­ی شعر، دست یابد. بررسی شعر «ندای آغاز» نشان می­دهد سپهری علاوه بر عرفان شرق و ذن­بودیسم، به مدد فلسفه و روان­کاوی غرب، به ویژه روان­کاوی لکان، سعی در شناخت حقیقت دارد. «واژه»، مجازا زبان، نماینده­ی ساحت نمادین در تعابیر لکان، است. ترکیب «وسعت بی­واژه»، توصیفی از «آغاز» ­(beginning) و مقصد راوی شعر، نشانه­ای از دوره­ی پیشازبانی است که با ساحت واقع در تعابیر لکان انطباق دارد و تاکید راوی شعر برای رفتن به «وسعت بی­واژه» این معنی را القا می­کند که واژه(زبان) مانعی در راه شناخت است و راوی شعر، سعی دارد آن را از سر راه خود بردارد.

تبلیغات