از آن جا که مقدمات قصاید عربی در نقد قدما از اهمیت خاصی برخوردار بوده و بزرگانی چون ابن رشیق قیروانی، ابوهلال عسکری، ابن اثیر، ثعالبی و...به نقد این قسمت از قصاید، اهتمام ویژه ای داشته اند، ضروری می نماید در ادبیات فارسی نیز مقدمات قصاید شاعران بررسی شود. در این مقاله مقدمات قصاید خاقانی و متنبی بررسی شده است. روش تحقیق، به شیوه ی توصیفی- تحلیلی و حجم نمونه، کل قصاید دیوان خاقانی و متنبی است. با مطالعه و بررسی مقدمات قصاید دیوان این دو شاعر، مضامینی که در آغاز آن ها آمده، استخراج گردیده و با هم مقایسه ی شده اند. از مقایسه مقدمات قصاید این دو شاعر،چند نکته مستفاد می شود: 1. اهتمام متنبی به مقدمات قصاید خود بیش تر از خاقانی است؛ 2. مقدمات قصاید این دو شاعر بیش تر تقلید و تتبعی از قدما است؛ با این حال، از زیبایی خاصی برخوردارند؛ 3. مقدمات طللی، تغزلی، وصف فراق و شکوا از بیش ترین بسامد در دیوان متنبی برخوردار است؛ 4. در دیوان خاقانی، مقدمه ی وصف، حکمت و توحید و مقدمه شکوا و گلایه بسامد بیش تری دارد.