آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۶

چکیده

در این پژوهش، با تحلیل فرایند های واجی ستاک گذشته در زبان فارسی بر حسب میزان پیچیدگی و تعداد قاعده هایی که برای تبدیل به ستاک گذشته، بر ستاک حال آنها انجام می شود، این فعل ها را به انواع تک قاعده ای، دو قاعده ای، سه قاعده ای و چهار قاعده ای تقسیم کرده ایم. در هر یک از این دسته ها، یک قاعده، از نوع ساخت واژی ستاک گذشته و بقیه، قاعده های آوایی هستند. پژوهش حاضر، بیانگر آن است که علاوه بر عناصر واج شناختی مانند محدودیت واجی، محدودیت واج آرایی در خوشه پایانی و محدودیت خوشه و هسته هجا، عنصر ساخت واژی نیز در شکل گیری ستاک گذشته، مؤثر است. این پژوهش، تعامل دو حوزه واج شناسی و ساخت واژه را نشان می دهد. در این جستار، نشان داده ایم که ستاک گذشته نشان دار، با افزودن عامل ماضی ساز- که به صورت tنمود می یابد- به دست می آید. با فرض کردن tبه جای Dدر این پژوهش، در مواردی که ستاک حال به همخوان بی واک ختم می شود، از اِعمال قاعده های بیشتر، جلو گیری کرده ایم. فرض جلو گیری از اِعمال قاعده بیشتر، دارای توجیه اقتصادی است. این مقاله نشان می دهد که تقسیم فعل های فارسی به دو دسته بی قاعده و با قاعده، نامعقول است، تشکیل ستاک فعلی در همه فعل های فارسی، نظام مند و دارای قاعده است و تفاوت این فعل ها در تعداد و نوع قواعدی است که بر آنها اعمال می شود.

تبلیغات