حرف اضافه «در» یکی از حروف اضافه مکانی[1]فارسی و روشن ترین مفهومش، بیانگر رابطه هندسی- فضایی[2]بین شیء[3]متحرک (TR) و زمینه ای[4](LM) است که در آن واقع شده است؛ اما این واژه در کنار مفهوم مکانی اش، مفاهیم غیر مکانی[5]یا حالتی[6]متعددی را هم منتقل می کند. حال، سؤال این است که آیا این مفاهیم، مستقل از هم هستند و به طور تصادفی، به یک صورت واژگانی واحد نسبت داده شده اند یا اینکه به هم مربوط اند و ریشه ای مشترک دارند. فرضیه مقاله حاضر، این است که پیامد های نقشی متعلق به مفهوم مکانی حرف اضافه «در»، نقطه اتصال و ارتباط مفاهیم غیر مکانی این واژه با مفهوم مکانی اش هستند. برای روشن شدن این مطلب، نخست، بر اساس مثال های موجود در متون نوشتاری معمول در زبان فارسی، کاربرد های مفهوم مکانی این حرف اضافه و پیامد های نقشی مرتبط با این مفهوم را در بافت های مختلف به دست آورده ایم؛ سپس بافت هایی را شناسایی کرده ایم که در آنها، زمینه جدا شدن پیامد های نقشی از فضا های سازنده اولیه شان، یعنی رابطه هندسی- فضایی بین شیء و زمینه در مفهوم مکانی این واژه فراهم می شود؛ آن گاه به جدا شدن پیامد های نقشی مربوط به مفهوم مکانی این حرف اضافه، تبدیل شدن آنها به متغیر های مستقل و در نهایت، شکل گیری مفاهیم غیر مکانی برای حرف اضافه «در» پی برده ایم؛ به این ترتیب، ارتباط بین مفاهیم به ظاهر دور از هم حرف اضافه «در» را مشخص کرده و در نتیجه، چند معنایی بودن آن را ثابت کرده ایم.