مقاله حاضر کوششی است برای توصیف گفتار کودکان شش ساله، فارسی زبان و تهرانی در قالب نظریه نقش گرای نظام مند هلیدی و متیسن (2004) که از منظر فرانقش متنی این نظریه انجام شده است. ضرورت و اهمیت چنین پژوهشی از آن جهت است که با وجود اهمیت مطالعه گونة گفتاری در بررسیهای زبانی، پژوهش های توصیفی درباره زبان فارسی و به ویژه گونة گفتاری این زبان و در حوزه گفتار کودکان، بسیار اندکاند. داده های مطالعه شده در این رساله، مشتمل بر بیش از 4200 بند خبری ساده و مرکب است. این داده های گفتاری متعلق به کودکان، از پژوهشی انجام شده در سال های 1380 تا 1384 با نام بررسی واژگان پایه در کودکان ایرانی استخراج و تهیه شده و از طریق بیان چهارده داستان مصوّر (آزمون تولیدی) از سوی بیست کودک فارسی زبان جدیدالورود به پایه اول دبستان در شهر تهران (شامل ده دختر و ده پسر انتخاب شده به طور تصادفی) به دست آمده اند. هر داستان با سه یا چهار تصویر رنگی و گویا نمایش داده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که:
الف) نود درصد از بندهای گونة گفتاری زبان فارسی در کودکان، ساده و ده درصد دیگر، مرکب اند؛
ب) میزان بروز آغاز گرهای تجربی نشان دار در گونة گفتاری زبان فارسی در کودکان، هجده درصد است؛
ج) حذف ضمیر فاعلی در گونة گفتاری کودکان، تمایلی غالب، بی نشان و حدود 55 درصد است؛
د) در گونة گفتاری کودکان، میزان کاربرد آغاز گرهای مرکب/ چندگانه، سی درصد است؛
ه) در توالی های آغاز گرهای مرکب/ چندگانه در گونة گفتاری زبان فارسی در کودکان، این سلسله مراتب مشاهده شده است: متنی- تجربی (98 درصد)< بینافردی- تجربی (5/1 درصد)< متنی- بنیافردی- تجربی (1 درصد)؛
و) آغاز گر متنی در 98 درصد از آغاز گرهای مرکب/ چندگانه به کار رفته است؛
ز) فراوان ترین آغاز گر متنی، کلمه «بعد» و گونه هایش و پس از آن، کلمه «دیگر» و گونه هایش بوده است؛
ح) در بندهای پیرو، آغاز گر متنی بیشتر «که» است و پس از آن، «تا» بسیار کمتر به کار رفته است؛
ط) در گونة گفتاری کودکان، کاربرد آغاز گر بینافردی در آغاز گرهای مرکب/ چندگانه تنها دو درصد است.