طی دهههای اخیر افزایش نرخ بیکاری و در نتیجه خروج نسل جوان و افراد دارای تحصیلات بالاتر از اجتماعات روستایی، بافت و ساختار نواحی روستایی را به مخاطره انداخته است. در این میان گردشگری نه تنها به عنوان یک ابزار بالقوه برای تغییر این وضعیت بلکه یکی از عناصر جداییناپذیر راهبرد توسعهی روستایی مطرح است و به عنوان یک راهبرد توانمند و دارای مزیت نسبی و پاک می تواند جریانات اقتصادی ازجمله کارآفرینی و اشتغال، سرمایه گذاری و جمعیت را به سوی روستاها و نقاط طبیعی بکشاند، مطرح می باشد. با این رویکرد بارزترین نقش گردشگری در مناطقی چون محور مورد مطالعه می تواند حرکت به سوی توازن و تعادل منطقه ای باشد. اما آنچه در این فرآیند تحرک اقتصادی و اجتماعی مهم است سرمایه گذاری در مکان های دارای مزیت گردشگری می باشد و این امر میسر نمی شود مگر این که انتخاب درستی از بین مناطق گردشگری صورت گیرد تا زمینه ی پیشرفت کل منطقه را فراهم آورد. لازمه ی این امر استفاده از تکنیک ها و مدل-های اولویت بندی می باشد. در مقاله ی حاضر با طرح این پرسش که کدامیک از مناطق روستایی مورد مطالعه دارای مزیت براساس اولویت های ظرفیتی گردشگری هستند، تلاش شده است با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از مدل TOPSIS پاسخ علمی لازم را پیدا کند. یافته ها نشان می دهد که از میان 30 روستای مورد مطالعه، روستاهایی که دارای جاذبه های محیطی بیشتری هستند (سقزچی، شیران، ویند کلخوران، برجلو، گلستان، گوگرچین) از ارجحیت بیشتری برخوردارند.