آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۵

چکیده

این مطالعه به بررسی ارتباط نقش های جنسی، خودشیفتگی، و سازش یافتگی پرداخته است. 147 دانش آموز دختر دبیرستانی، «پرسش نامه اسنادهای شخصیتی (PAQ)»، «پرسش نامه شخصیت خودشیفته (NPI)»، و هم چنین مقیاس های ارزش خود و هم دلی را به عنوان نشان گرهای کارکرد بهینه تکمیل کردند. یافته ها نشان داد ویژگی های مردانه با مقیاس کلی خودشیفتگی هم بسته است و این ارتباط، در هر دو مولفه سازش یافته (اقتدار و خودبسندگی) و سازش نایافته خودشیفتگی (بهره کشی) پدیدار است؛ افزون بر این، مردانگی با ارزش خود، هم بستگی مثبت، و با دغدغه هم دلانه، هم بستگی منفی، و زنانگی نیز با خودشیفتگی، به صورت کلی، و با زیر مقیاس های اقتدار، خودبسندگی (خودشیفتگی سالم)، و احساس محق بودن (خودشیفتگی ناسالم)، هم بستگی معکوس دارد. ویژگی های زنانه با ارزش خود، هم بستگی منفی، و با دغدغه هم دلانه، هم بستگی مثبت داشت. ویژگی های ترکیبی زنانه- مردانه، از این جهت که با زیر مقیاس سالم- اقتدار ارتباط داشت، از ویژگی های زنانه، و از این لحاظ که با بهره کشی بی ارتباط بود، از ویژگی های مردانه سازش یافته تر بود؛ هم چنین زنانگی- مردانگی، از آن جا که هم با ارزش خود و هم با توانایی دیدگاه پذیری هم بستگی مثبت داشت، سالم ترین کارکرد را در بین نقش های جنسی دارا بود. تحلیل واریانس چندگانه نشان داد نقش های جنسی در مولفه های خودشیفتگی، با ارزش خود، دغدغه هم دلانه، و آشفتگی شخصی تفاوت دارند. این یافته ها تا حدودی یافته های قبلی را درباره ارتباط مردانگی با خودشیفتگی از یک سو و ارتباط ویژگی های ترکیبی زنانه- مردانه با سازش یافتگی از سوی دیگر تایید کرد؛ اما ارتباط معکوس زنانگی با ارزش خود و خودشیفتگی سالم، انعکاسی از هنجارهای جامعه ایران و خلاف یافته های پژوهش های قبلی در غرب بود.

تبلیغات