در این پژوهش، زمینه های ناسازگاری نقش های اجتماعی و خانوادگی در زنان بررسی شده است. بر این اساس، در کنار واکاوی دیدگاه های گوناگون درباره نقش های اجتماعی و خانوادگی، به ناسازگاری نقش در آن ها توجه شده است. جامعه آماری پژوهش زنان همسردار جوان (20 تا 35 ساله) شهر شیراز است که دست کم یک سال از زندگی مشترکشان گذشته باشد. نمونه آماری در برگیرنده 287 نفر بوده است. ابزار پژوهش پرسش نامه است و ناسازگاری نقش در هشت زمینه سنجیده شد: تحصیل، کار، مدیریت مالی، کارخانه گی، پیوندهای جنسی و عاطفی، پیوندهای خانواده گی و دوستی، گذران اوقات فراغت، و نگه داری و پرورش فرزندان برای تجزیه و تحلیل داده ها روش های آمار توصیفی و آزمون های معناداری به کار رفت.
یافته ها نشان می دهند که زنان ناسازگاری نقش را در هر هشت زمینه بررسی شده تجزیه می کنند، هر چند اندازه آن، به طور متوسط کم نموده شده است. آنان در زمینه پیوند خانوادگی کم ترین و در زمینه مدیریت مالی بیش ترین میزان ناسازگاری را احساس می کنند. هم چنین، یافته های این پژوهش درباره هم بستگی متغیرهای مستقل با ناسازگاری نقش، نشان داد که با افزایش سن مرد، افزایش زمان ازدواج، و بالا رفتن ساعت کار زن، ناسازگاری نقش کلی افزایش می یابد، ولی با افزایش تحصیلات زن و شوهر و افزایش درآمد، این ناسازگاری کاسته خواهد شد.