آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۵

چکیده

"با بروز پدیده تغییر اقلیم و دخالت روزافزون بشر در اقلیم جهانی دو سانحه طبیعی خشکسالی و سیل، بخش های مختلف کره زمین را تحت تاثیر قرار می دهند. کشور ما نیز در چند سال اخیر به تناوب شاهد وقوع سیلاب ها و خشکسالی های شدید در برخی نقاط بوده است، بویژه آنکه بروز توام این دو سانحه طبیعی یکدیگر را تقویت می کنند به گونه ای که در اثر وقوع خشکسالی های شدید، پوشش گیاهی و رطوبت خاک از بین می رود که این خود عامل تسهیل کننده جریان یافتن سیلاب های مخرب می باشد و از سوی دیگر بروز سیلاب های شدید نیز باعث از بین رفتن اراضی زراعی و شسته شدن خاک های حاصل خیز می شود که این امر اثرات خشکسالی را در این منطقه تشدید می کند. در این حوضه آبریز که از پتانسیل سیل خیزی نسبتا بالایی برخوردار است، با اعمال یک مدیریت صحیح و جامع، علاوه بر آنکه اثرات و صدمات سیلاب را می توان کاهش و یا تخفیف داد می توان از سوانح طبیعی، برای افزایش پتانسیل آبی موجود در منطقه نظیر افزایش رطوبت خاک منطقه، تغذیه ی آبخانه های زیرزمینی و افزایش ذخیره آب دریاچه پشت سدها نیز بهره برد که لازمه این امر وجود یک مدیریت ریسک سیل جامع و بهینه در این حوضه آبریز می باشد. در این تحقیق، حوضه آبریز (کارده) که در نزدیکی شهر مشهد واقع شده است، به عنوان مطالعه ی موردی در نظر گرفته شد و ریسک سیلاب های جریان یافته در این حوضه با استفاده از سه نوع مدل آماری: 1- توابع توزیع احتمال 2- مدل رگرسیونی 3- مدل سری زمانی ARIMA مدل سازی شد. طبق نتایج حاصل از آزمون مدل های به دست آمده، توابع توزیع احتمال، بخوبی قادر به مدل سازی ریسک سیلاب های حوضه نبودند. مدل رگرسیونی نیز به علت اینکه از یک روند کلی تبعیت می نمود، جواب های قابل قبولی ارایه نمی کرد. در نهایت مدل های سری زمانیARIMA از مراتب مختلف، مورد آزمون قرار گرفتند که در نهایت مدل ARIMA(1,2,3) بهترین برازش آماری را ارایه کرد. طبق نتایج به دست آمده از این تحقیق، با استفاده ترکیبی از این سه مدل آماری، می توان یک مدل مناسب برای مدیریت ریسک سیلاب برای حوضه ی کارده بدست آورد که به صورت کاربردی و عملیاتی قابل استفاده بوده، همچنین نتایج این تحقیق برای سایر حوضه های آبریز مشابه نیز قابل بسط و استفاده است."

تبلیغات