نابرابری در دست یابی به فرصت های بروز توانایی، و در نتیجه رشد استعدادهای فردی در عرصه های خانوادگی و اجتماعی، معضل بزرگی برای زنان در جامعه و محیط های کاری پدید آورده که برخاسته از تضاد و دوگانگی موجود در روند تربیتی خانواده و جامعه نسبت به آنان است. از آن جا که محیط فرهنگی همیشه جزئی از تار و پود تجربه ی اضطراب به شمار آمده، دوگانگی موجود، اضطراب ترس از موفقیت را در پی داشته و همواره مانعی در راه ارتقا و پیشرفت حرفه ای زنان بوده است. این مقاله کوششی است برای بررسی نظر کارکنان زن مؤسسات دولتی در باره ی علل ترس از موفقیت در آنها. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ماهیت سنت گرایانه و روند تربیت و رشد اخلاقی در جامعه که برخاسته از نحوه ی جامعه پذیری بر پایه ی جنسیت و توأم با آموختن معیارهای ضد و نقیض به آنان است، عوامل اصلی بروز ترس از موفقیت می باشد. از این رو، لازم است این آگاهی به زنان شاغل داده شود که دوگانگی پدید آمده، برآمده از آنها و به خاطر عدم شایستگی شان نیست، بلکه از جامعه و عوامل باز دارنده ی فردی که بازتابی از عوامل محیطی محسوب می شود ریشه می گیرد. بر این اساس، چشم انداز و شناخت لازم پدید می آید و زمینه ی مبارزه با آن برای گسترش توانائی ها و افزودن بر قدر و منزلت اجتماعی شان فراهم می آید.