حضور زنان متاهل در بازار کار و دانشگاه ها فرصت ها و چالش هایی را پیش روی آنها قرار داده است. هدف مقاله حاضر بررسی تحلیلی مبتنی بر مصاحبه هایی است که در پاییز 1387 با بیست زن متاهل شاغل در خانواده های دو شغلی ساکن تهران انجام شد. نویسنده بر اساس یافته های این پژوهش به مشاوران و روان درمانگرانی که با زنان و زوج های شاغل سر و کار دارند، پیشنهاد می کند تا از رویکرد بوم شناختی با تعریفی گسترده تر استفاده کنند و فرد را فراتر از خود، خانواده و سیستم هایی که او را در برگرفته اند مورد مطالعه قرار دهند. این رویکرد جامع و یکپارچه اثر محیط های طبیعی، انسانی و اجتماعی و بافت فرهنگی زنان شاغل و همچنین تعاملات آنها با محیط پیرامونشان را بررسی می کند. در این رویکرد عواملی نظیر شیوه زندگی در کلان شهری چون تهران و مشکلات آن مانند آلودگی هوا و ترافیک و نیز هویت قومی، تنوع فرهنگی و نیز اکوسیستم پیرامونی مورد توجه قرار می گیرد. پژوهش حاضر نه تنها به متخصصان یاری دهنده کمک می کند تا مشاوره بخصوص مشاوره شغلی با زنان و زوج های شاغل را به صورت موثرتری انجام دهند، بلکه تصمیم گیرندگان جامعه، مسوولان ادارات و بنگاه های کوچک و بزرگ را با چالش های پیش روی زنان شاغل آشنا می کند تا در جهت تصویب قوانین و آیین نامه های مناسب، و با ایجاد تسهیلات و بهبود شرایط کار به حضور فعال و موثر زنان در اجتماع کمک کنند.