مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
عملکرد جنسی
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی رابطه پیوند والدینی و عملکرد جنسی با میانجی گری حساسیت بین فردی بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی بوده و جامعه آماری آن را زنان و مردان متاهل ساکن استان تهران در سال 98-99 تشکیل می دادند که کمتر از 7 سال از ازدواجشان گذشته بود. گروه نمونه پژوهش شامل 293 نفر (149 زن و144 مرد) بود که به شیوه دردسترس انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های پیوند والدینی (PBI)، حساسیت بین فردی (IPSM) عملکرد جنسی زنان (FSFI) و پرسشنامه بین المللی عملکرد نعوظ مردان (IIEF) به دست آمد. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره، پیوند والدینی و حساسیت بین فردی عملکرد جنسی را پیش بینی می کنند. در مؤلفه های پیوند والدینی، مراقبت مادر، به صورت مثبت، پیش بینی کننده عملکرد جنسی زنان و مردان است و مراقبت و کنترل پدر، عملکرد جنسی مردان را به صورت منفی پیش بینی می کند. همچنین عملکرد جنسی زنان و مردان توسط حساسیت بین فردی به صورت منفی پیش بینی می شود. از بین ابعاد حساسیت بین فردی، عزت نفس شکننده پیش بینی کننده منفی عملکرد جنسی مردان است. تحلیل مسیر نشان داد حساسیت بین فردی در ارتباط بین پیوند والدینی و عملکرد جنسی نقش میانجی ندارد. با توجه به تفاوت تعداد سوالات پرسشنامه های عملکرد جنسی زنان و مردان، بررسی نقش جنسیت به عنوان تعدیل کننده میسر نشد. نتایج به طور کلی نقش پیوند والدینی و حساسیت بین فردی را بر عملکرد جنسی در بزرگسالی نشان داده است. روابط اولیه با والدین، مدل های بازنمایی شده درونی، از خود و دیگری را شکل می دهد، که می تواند، در روابط بین فردی و عملکرد جنسی، بزرگسالی بازآفرینی شود.
هم سنجی اثربخشی مدل یکپارچه حساس به فرهنگ و مدل شناختی رفتاری روی عملکرد جنسی و کیفیت رابطه زناشویی زنان دچار اختلال میل/ برانگیختگی جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال میل/ برانگیختگی جنسی در زنان متأهل از شایع ترین مشکلات جنسی و یک اختلال چندعاملی است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مدل یکپارچه حساس به فرهنگ و مدل شناختی رفتاری بر عملکرد جنسی و کیفیت رابطه زناشویی زنان دچار این اختلال انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل زنان دچار اختلال میل/ برانگیختگی جنسی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان بودند که از میان آن ها تعداد 45 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه گمارش شدند (هر گروه 15 نفر). آزمودنی های هر سه گروه در مرحله پیش آزمون با مقیاس های شاخص عملکرد جنسی زنان (Isidori and et al, 2010 ) و کیفیت روابط زوجین کوندی (Chonody and et al, 2018) مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس گروه های آزمایشی پژوهش تحت مداخله قرار گرفتند. پس از اتمام مداخله اعضای هر سه گروه دوباره با ابزار پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که هر دو مداخله مدل یکپارچه حساس به فرهنگ و مدل شناختی رفتاری در مقایسه با افراد گروه کنترل شاهد تغییرات مثبت در پس آزمون عملکرد جنسی و کیفیت رابطه زناشویی بودند (05/0> p). در رابطه اعتبار آزمایی رقابتی مداخله ها نیز نتایج نشان داد که در عملکرد جنسی اثربخشی بیشتر به نفع مدل یکپارچه حساس به فرهنگ است اما در کیفیت رابطه زناشویی تفاوت معنی داری بین دو مداخله مشاهده نشد (۰۵/0<p). با توجه به این نتایج می توان گفت که مدل یکپارچه حساس به فرهنگ اختلال میل/ برانگیختگی جنسی از اثربخشی لازم برخوردار است و می تواند به عنوان یک گزینه درمانی مناسب در کنار سایر الگوهای روان درمانی این اختلال مورداستفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری کلاسیک و درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر حمایت هدفمند بر عملکرد جنسی و تحمل آشفتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
232 - 213
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری کلاسیک و درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر حمایت هدفمند بر عملکرد جنسی و تحمل آشفتگی بود. روش: طرح پژوهش از نوع آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. 48 نفر از بیماران زن مبتلا به وسواس شستشو که در بازه زمانی فروردین تا تیرماه سال 1400 جهت درمان به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی و روانپزشکی شهر پارس آباد استان اردبیل مراجعه کرده بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بودند از: مقیاس وسواس فکری- عملی ییل- براون، عملکرد جنسی و مقیاس تحمل آشفتگی. درمان های مداخله ای هر کدام طی 8 جلسه و در بازه های زمانی مختلف انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد درمان شناختی- رفتاری کلاسیک و درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر حمایت هدفمند بر عملکرد جنسی و تحمل آشفتگی در افراد مبتلا به وسواس شستشو اثربخش بوده است (05/0>P). همچنین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر حمایت هدفمند به طور معناداری بیشتر از شناختی- رفتاری کلاسیک بوده است (05/0>P). نتیجه گیری: توجه به تأثیر روش درمانی شناختی- رفتاری مبتنی بر حمایت هدفمند به عنوان درمانی جدید، پیشنهاد می شود.
ارایه مدل عملکرد جنسی زنان زیر سن یائسگی بر اساس خودابرازگری جنسی با نقش میانجی اضطراب حالت-صفت و عزت نفس جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
356 - 379
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارایه مدل عملکرد جنسی زنان زیر سن یائسگی بر اساس خودابرازگری جنسی با نقش میانجی اضطراب حالت-صفت و عزت نفس جنسی بود. روش: روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی با استفاده از معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش را کلیه زنان با سن زیر یائسگی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهرستان رودسر در فاصله زمانی بهمن 1400 تا اردیبهشت 1401 تشکیل دادند که برای تعیین نمونه ابتدا سه مرکز بهداشتی به صورت تصادفی انتخاب و سپس 350 نفر از زنانی که برای دریافت خدمات به این مراکز مراجعه کردند و شرایط ورود را داشتند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه های عملکرد جنسی زنان (1997)، عزت نفس جنسی زنان (1996)، اضطراب اسپیلبرگر (1970) و احقاق جنسی هالبرت (1992) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزار AMOS انجام گردید. یافته ها: نتایج برازندگی مدل پیشنهادی حاکی از برازش خوب مدل با داده ها بود و ضرایب استاندارد مسیرهای الگوی پیشنهادی نشان داد بالاترین ضریب به مسیر خودابرازگری جنسی و عزت نفس جنسی (001/0P<، 321/0 =β) و پایین ترین ضریب به اضطراب حالت به عملکرد جنسی (166/0P=، 077/0- =β) اختصاص دارد. همچنین نتایج بوت استرپ برای مسیر غیرمستقیم الگوی پیشنهادی نشان داد خودابرازگری جنسی از طریق اضطراب صفت بر عملکرد جنسی زنان اثر غیرمستقیم دارد و خودابرازگری جنسی از طریق عزت نفس جنسی بر عملکرد جنسی زنان اثر غیرمستقیم دارد. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود در مراکز زوج درمانی و سکس تراپی برای کمک به زنان دارای اختلال عملکرد جنسی، به خودابرازگری جنسی و عزت نفس جنسی توجه بیشتری شود.
پیش بینی سلامت روان بر اساس عملکرد جنسی در زنان متأهل
حوزه های تخصصی:
سلامت روان نقش مهم و بنیادی در بهتر زندگی کردن افراد، کارآمدی فعالیتشان و توانایی آنان برای عملکرد مؤثر در زندگی شان دارد. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سلامت روان بر اساس عملکرد جنسی زنان متأهل انجام گرفت. این تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل شهرستان بوانات بود که ۱۳۰ نفر از زنان متأهل به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سلامت روانی کیز (2002) و عملکرد جنسی روزن و همکاران FSFI (2000) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از دو آزمون ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان دادند بین سلامت روان و عملکرد جنسی زنان متأهل رابطه معنادار مثبتی وجود دارد و مؤلفه های میل و رضایت مندی قدرت بالاتری در پیش بینی سلامت روان دارند. نتایج حاصل نشان داد که هرچه زنان متأهل در روابط زناشویی، رضایت مندی و خرسندی بهتری داشته باشند، دارای سلامت روان بیشتری هستند. لذا عملکرد جنسی مطلوب می تواند بر سلامت روان زنان مؤثر باشد. مطالعه بر روی دانش جنسی زنان متأهل علاوه بر تأثیری که بر سلامت روان و سلامت جامعه دارد، موجب پایداری و انسجام خانواده و زندگی زناشویی و کاهش طلاق در جامعه خواهد شد.
بررسی رابطه ساختاری طرحواره های ناسازگار اولیه، تمایزیافتگی خود و عملکرد جنسی با تمایل به روابط فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
329 - 349
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی ساختاری طرحواره های ناسازگار اولیه، تمایزیافتگی خود و عملکرد جنسی با تمایل به روابط فرازناشویی بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان زن متأهل دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 97-1396 بود که از بین 1200 نفر، 250 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین دانشکده ها انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش آماری توصیفی و استنباطی، آزمون سوبل، معادلات ساختاری و آزمون همبستگی پیرسون و نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه 23 و ایموس استفاده شد. نتایج نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه، تمایزیافتگی خود و عملکرد جنسی بر تمایل روابط فرازناشویی اثر داشتند. طبق یافته های پژوهش حاضر رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه، تمایزیافتگی و عملکرد جنسی با تمایل به روابط فرازناشویی مستقیم و به ترتیب برابر با (48/2 = t و 20/0=β)، (68/5 = t و 43/0-= β)، (51/2 = t و 16/0-= β) بود. یافته ها همچنین نشان داد طرحواره های ناسازگار اولیه اثر غیرمستقیم به واسطه ی تمایزیافتگی بر تمایل به روابط فرازناشویی داشته است (19/4 =t و 21/0=β) و اثر غیرمستقیم به واسطه ی عملکرد جنسی بر تمایل به روابط فرازناشویی نداشته است (52/0t= و 01/0=β)، بنابراین وجود رابطه غیرمستقیم بین طرحواره های ناسازگار اولیه با تمایل به روابط فرازناشویی با میانجی گری عملکرد جنسی رد (p>0.05) و با میانجی گری تمایزیافتگی خود تأیید شد (p<0.05). یافته ها در کل بیانگر آن است که طرحواره های ناسازگار اولیه، تمایزیافتگی خود و عملکرد جنسی در بروز پدیده ی خیانت نقش مؤثر دارد.
مقایسه اثربخشی آموزش خودزاد و آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر عملکرد جنسی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (مرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
۹۶۶-۹۵۱
حوزه های تخصصی:
زمینه: دیابت یک بیماری مزمن شایع است که آسیب های جسمانی و روانی متعددی را به همراه دارد. اختلال عملکرد جنسی از پیامدهای شایع دیابت در زنان است که خود پیامدهای منفی بسیاری برای فرد بیمار در بر دارد. از سوی دیگر، استرس می تواند عاملی مؤثر در تشدید اختلال عملکرد جنسی باشد. با توجه به اثربخشی مداخلات مبتنی بر مدیریت استرس مانند آموزش خودزاد و آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر عملکرد جنسی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو، در مورد مقایسه اثربخشی این دو روش آموزشی، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش خودزاد و آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر عملکرد جنسی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو صورت گرفت. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به بیمارستان کسری شهر تهران در سال 1400 بود که با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر از آنان انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارده شدند (15 نفر در هر گروه). برای جمع آوری اطلاعات از شاخص عملکرد جنسی زنان (تایلر و همکاران، 1994) استفاده شد. برای گروه آزمایش اول، 10 جلسه آموزش خودزاد (میرزامحمد علایینی و همکاران، 1400) و گروه آزمایش دوم، 8 جلسه آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات زین، 2003) اجرا شد، در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS24 استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده، اثر مداخلات آموزشی بر نمرات پس آزمون عملکرد جنسی اعضای هر دو گروه آزمایش معنادار بود، به طوری که بعد از انجام مداخله، نمرات عملکرد جنسی افزایش معنادار داشته است (0/05P<). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نیز نشان داد، نمرات پس آزمون عملکرد جنسی در گروه های آزمایش نسبت به گروه گواه افزایش معنادار داشته است. هم چنین آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با آموزش خودزاد دارای اثربخشی بیشتری بوده است (0/05P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر مبنی بر تأیید اثربخشی روش های آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و آموزش خودزاد در کاهش سطح استرس زنان مبتلا به دیابت، پیشنهاد می شود روان شناسان و روان پزشکان از روش های آموزشی مذکور در جهت بهبود عملکرد جنسی زنان مبتلا به دیابت استفاده کنند.
بررسی و تعیین عوامل روان شناختی مؤثر بر عملکرد جنسی زنان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: عوامل متعددی در شکل دهی عملکرد جنسی نقش دارند که برخی از این عوامل موثر در مطالعات قبلی شناسایی شده اند. این پژوهش جهت بررسی عوامل دیگری که ممکن است در پژوهش های پیشین شناسایی نشده باشد انجام شد. در این راستا هدف از پژوهش حاضر بررسی و تعیین عوامل روان شناختی موثر بر عملکرد جنسی زنان بود. روش پژوهش: روش این مطالعه از نوع کیفی با رویکرد تفسیری و به روش تحلیل مضمون بود. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، داده های مطالعه حاضر با تعداد 13 نفر از زنان متاهل از فروردین تا خرداد 99 اشباع گردید. جهت جمع آوری اطلاعات روش مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با روش تحلیل مضمون بررسی شد. یافته ها: نتایج پژوهش، طبقات "دانش جنسی" ، "نگرش جنسی" ، "خودابرازی جنسی"، "صمیمیت جنسی"، "احقاق جنسی" و "خودکارآمدی جنسی" را تبیین کردند. بحث و نتیجه گیری: بنظر می رسد زمانی که زنان در انجام فعالیت های جنسی برای خود حقوق مسلمی مانند مطالبه فعالیت جنسی مورد تمایل، پذیرش وجود صمیمت در روابط جنسی و ... قائل هستند، به یک ادراک مثبتی در مورد چگونگی فعالیت جنسی در روابط زناشویی دست می یابند که این امر خود می تواند به عملکرد جنسی مطلوب کمک نماید.
بررسی الگوی روابط ساختاری در پیش بینی عملکرد جنسی زنان بر اساس نقش جنسیتی آندروژنی با واسطه سبک های تبادل اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین نقش جنسیتی آندروژنی و عملکرد جنسی زنان با میانجیگری سبک های تبادل اجتماعی صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متاهلی بود که در شهر تهران زندگی می کردند که از طریق فراخوان اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. در پژوهش حاضر از مقیاس نقش های جنسیتی بم (1981)، مقیاس عملکرد جنسی زنان (روزن و همکاران، 2000) و پرسشنامه تبادل اجتماعی لیبمن و همکاران (2011) به عنوان ابزار استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که عملکرد جنسی رابطه منفی معنی داری با سبک تبادلی منفعت طلبی و رابطه مثبت معنی داری با سبک سرمایه گذاری افراطی دارد. همچنین همبستگی منفی و معناداری بین نقش جنسیتی آندروژنی، با سبک های تبادل منفعت طلبی و سرمایه گذاری افراطی وجود دارد. همچنین شاخص های برازش حاکی از برازش خوب مدل پیشنهادی با داده هاست. نتایج آزمون بوت استراپ نیز نشان داد که سبک تبادل منفعت طلبی (300/0 β=) و سبک تبادل سرمایه گذاری افراطی (280/0- β=) نقش واسطه ای معناداری در رابطه بین الگوی جنسیتی آندروژنی با عملکرد جنسی دارند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج، جهت بهبود عملکرد جنسی باید به سبک های تبادل اجتماعی توجه کرد. یافته های پژوهش حاضر چهارچوب مفیدی را در شناسایی مولفه های تاثیرگذار در حوزه روانشناسی اجتماعی در عملکرد جنسی زنان فراهم می کند که در برنامه های پیشگیری و درمانی می بایست مدنظر قرار گیرد.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر ابرازگری هیجانی و عملکرد جنسی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
23 - 40
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر ابرازگری هیجانی و عملکرد جنسی زنان نابارور صورت پذیرفت . روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. دوره پیگیری نیز دوماهه اجرا شد. جامعه آماری شامل زنان نابارور مراجعه کننده به کلنیک ناباروری بیمارستان مادر و کودک، کلنیک ناباروری ثمر و کلینیک زنان و زایمان و درمان ناباروری دکتر کارگر شهر شیراز در فصل زمستان سال 1400 بود. در این پژوهش تعداد 36 زن نابارور با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند. زنان نابارور حاضر در گروه آزمایش درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ابرازگری هیجانی (EEQ) (کینگ و آمونز، ۱۹۹۰) و پرسشنامه عملکرد جنسی (SFQ) (کراسکیان موجمباری و کیب اله، 1393) بود. داده های جمع آوری شده به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر ابرازگری هیجانی (0001>P؛ 54/0=Eta؛ 82/39=F) و عملکرد جنسی (0001>P؛ 49/0=Eta؛ 88/31=F) زنان نابارور تأثیر معنادار دارد . نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر با بهره گیری از شناسایی هیجان ها، آگاهی هیجانی، ارزیابی مجدد شناختی و شناسایی الگوهای اجتناب از هیجان می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود ابرازگری هیجانی و عملکرد جنسی زنان نابارور مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی رویکرد درمان متمرکز بر شفقت بر فرا هیجان منفی، تحمل آشفتگی و عملکرد جنسی در زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
444 - 459
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی رویکرد درمان متمرکز بر شفقت بر فراهیجان منفی، تحمل آشفتگی و عملکرد جنسی در زنان نابارور انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان نابارور در شهر اصفهان در سال 1400 بودند. حجم نمونه پژوهش شامل 30 نفر از زنان نابارور بودند که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله رویکرد درمان متمرکز بر شفقت گیلبرت (2009) را 12 جلسه 90 دقیقه ای هفتگی دریافت نمود. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس فراهیجان میتمنسگرابر و همکاران (2009)، پرسشنامه عملکرد جنسی راسن و همکاران (2000)، پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) بود. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار spss نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که در پس آزمون بین گروه های آزمایش و گواه از نظر فراهیجان منفی (89/10=F، 003/0=P)، تحمل آشفتگی (83/10=F، 001/0>P) و عملکرد جنسی (16/8=F، 008/0=P) تفاوت معنی داری وجود داشت. به عبارت دیگر، مداخله رویکرد درمان متمرکز بر شفقت باعث بهبود میزان فراهیجان منفی، تحمل آشفتگی و عملکرد جنسی در زنان نابارور شد. نتیجه گیری: منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان مداخله رویکرد درمان متمرکز بر شفقت را به عنوان یک روش کارا جهت بهبود فراهیجان منفی، تحمل آشفتگی و عملکرد جنسی در زنان نابارور پیشنهاد داد.
مدل یابی سازگاری زناشویی بر اساس الگوهای ارتباطی و عملکرد رابطه زناشویی با میانجی گری نگرش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
258 - 278
حوزه های تخصصی:
هدف : یکی از مهم ترین رابطه ها بین یک زن و یک مرد، ازدواج است که شامل هم تعهد عاطفی و هم قانونی می شود و از اهمیت ویژه ای در زندگی هر فرد بزرگ سال برخوردار است. بنابراین هدف این پژوهش مدل یابی سازگاری زناشویی بر اساس الگوهای ارتباطی و عملکرد رابطه زناشویی با میانجی گری نگرش معنوی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد متأهل ساکن شهر تهران بودند که با توجه به تعداد تغییرهای مشاهده پذیر، به روش در دسترس 350 نفر نمونه به پرسشنامه های سازگاری زناشویی اسپانیر(1976)، نگرش معنوی: شهیدی و فرج نیا (1391)، الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (۱۹۸۴) و عملکرد جنسی: فرج نیا و همکاران(1393) پاسخ دادند. داده های پژوهش نیز از طریق نرم افزار SPSS و AMOS مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که الگوی ارتباطی سازنده به طور مستقیم به میزان 334/0 = β از واریانس سازگاری زناشویی را تبیین می کند و الگوی ارتباطی کناره گیری نیز به طور مستقیم به میزان 159/0 - = β از واریانس سازگاری زناشویی را تبیین می کند. همچنین الگوی ارتباطی سازنده به طور مستقیم به میزان 21/0= β از واریانس نگرش معنوی را تبیین می کند و نگرش معنوی به طور مستقیم به میزان 147/0= β از واریانس سازگاری زناشویی را تبیین می کند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که مدل یابی سازگاری زناشویی بر اساس الگوهای ارتباطی و عملکرد رابطه زناشویی با میانجی گری نگرش معنوی دارای اعتبار است.
رابطه عملکرد جنسی و احساس تنهایی با نقش میانجی دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
399 - 412
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه عملکرد جنسی و احساس تنهایی با نقش میانجی دلزدگی زناشویی صورت گرفت. روش پژوهش: روش تحقیق از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیهی زنان متاهل دارای اختلاف خانوادگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهر تهران در سال 1401 بود. نمونه پژوهش 200 نفر از این زنان متاهل بودند که به صورت نمونه گیری دو مرحلهای خوشهای و تصادفی ساده از نوع قرعهکشی انجام شد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز (1996)، پرسشنامه احساس تنهایی اجتماعی عاطفی بزرگسالان دیتوماسو و همکاران (2004) و پرسشنامه عملکرد جنسی روزن و همکاران (2000). اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش خی دو و تحلیل مسیر، مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که بین عملکرد جنسی و دلزدگی زناشویی، بین احساس تنهایی و دلزدگی زناشویی و بین عملکرد جنسی و احساس تنهایی رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد (001/0>P). همچنین نتایج حاکی از آن بود که دلزدگی زناشویی در ارتباط بین عملکرد جنسی و احساس تنهایی، نقش میانجی دارد (001/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مدل رابطه عملکرد جنسی و احساس تنهایی با نقش میانجی دلزدگی زناشویی از برازش مناسب برخوردار است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد جنسی و ایمنی هیجانی در مردان دارای بیماری قلبی عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
520 - 535
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد جنسی و ایمنی هیجانی در افراد دارای بیماری قلبی عروقی بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش بیماران قلبی عروقی شهر اصفهان در سال 1401 بود که تعداد 34 نفر از بیماران با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 17 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه عملکرد جنسی مردان روزن (2004) و پرسشنامه ایمنی هیجانی بود. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در 9 جلسه 90 دقیقه ای و به صورت یکبار در هفته اجرا و گروه کنترل در انتظار درمان قرار گرفتند. داده ها با استفاده روش آماری تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان فراتشخیصی بر مولفه های عملکرد جنسی و ایمنی هیجانی در بیماران قلبی عروقی بود (001/0>P). همچنین نتایج نشان داد در مرحله پیگیری نیز این تاثیرات پایداری خود را حفظ کرده بود (001/0>P). نتیجه گیری: بنابراین از هر دو مداخله می توان جهت بهبود مولفه های عملکرد جنسی و ایمنی هیجانی بیماران قلبی عروقی و ارتقاء کیفیت زندگی آن ها استفاده نمود.
رابطه بین تصویر بدنی با عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی با نقش واسطه ای سلامت روان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین تصویر بدنی با عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی با نقش واسطه ای سلامت روان در زنان متأهل انجام گرفت. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ جمع آوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان متأهل شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند. از بین جامعه آماری 406 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و موردمطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تصویر بدنی برون و همکاران (MBSRQ)، عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران (FSFI)، سلامت روان گلدنبرگ (ghq-28) و پرسش نامه سازگاری زناشویی گراهام بی اسپانیر (DAS) استفاده شد. بعد از جمع آوری و استخراج داده ها، برای آزمون فرضیه های پژوهش حاضر از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد، در این پژوهش از نسخه ی 25 نرم افزار AMOS و از نسخه 24 نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد که تصویر بدنی به صورت مثبت و معنادار بر عملکرد جنسی (05/0>P،31/0=β) و همچنین بر سازگاری زناشویی (01/0>P،117/0=β) اثر مستقیم دارد. سلامت روان به صورت منفی و معنادار بر عملکرد جنسی (01/0>P،370/0-=β) و همچنین بر سازگاری زناشویی (01/0>P،548/0-=β) اثر مستقیم دارد. سلامت روان به صورت مثبت و معنادار اثر غیرمستقیم تصویر بدنی بر عملکرد جنسی (01/0>P،111/0=β) و همچنین اثر غیرمستقیم تصویر بدنی بر سازگاری زناشویی (01/0>P،164/0=β) را میانجیگری می کند. به طورکلی نتایج نشان داد تصویر بدنی هم به صورت مستقیم و هم با میانجیگری سلامت روان بر عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی اثر دارد-با داده های گردآوری شده برازش دارد.
مدل یابی ساختاری عملکرد جنسی در زنان زیر سن یائسگی بر اساس طرحواره های جنسی با نقش میانجی گر اضطراب حالت- صفت و عزت نفس جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آذر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
۱۹۵۰-۱۹۲۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: عملکرد جنسی بر اساس طرحواره های جنسی یکی از جنبه های مهم در سلامت فردی است. اما در تمامی پژوهش های بررسی شده، نقش اضطراب حالت-صفت و عزت نفس جنسی به عنوان متغیرهای میانجی گر در نظر گرفته نشده است و همچنین توجه به اضطراب و عزت نفس منفی جنسی بر روابط جنسی در جامعه پژوهش مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل معادلات ساختاری عملکرد جنسی زنان زیر سن یائسگی بر اساس طرحواره های جنسی با نقش میانجی گر اضطراب حالت-صفت و عزت نفس جنسی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی - همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جهت تعیین نمونه 350 نفر از زنان با سن زیر یائسگی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهرستان رودسر در سال 1401 با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه های عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران (1997)، طرحواره جنسی زنان اندرسن و سیرانووسکی (1994)، اضطراب حالت-صفت اسپیلبرگر (1970) و عزت نفس جنسی زینا و اسچوارز (1996) بودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون برای سنجش همبستگی زوجی متغیرها و تحلیل مسیر، برای الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج شاخص های برازش، مدل ساختاری پژوهش از برازش خوبی برخوردار بود. تحلیل روابط مستقیم نیز نشان داد بین عملکرد جنسی با طرحواره های جنسی صریح/راحت (0/016P=، 0/139 =β) و پرشور/رمانتیک (0/001P=، 0/181 =β) رابطه مستقیم، بین طرحواره جنسی خجالتی/محتاط و عملکرد جنسی، رابطه معکوس (0/049 P=، 0/102- =β)، بین عزت نفس جنسی و عملکرد جنسی، رابطه مستقیم (0/001 P<، 0/321 =β) و بین اضطراب صفت و عملکرد جنسی، رابطه معکوس (0/001 P<، 0/202- β=) وجود دارد. نتیجه گیری: بنابراین برای کاهش اختلالات عملکرد جنسی باید از مداخله هایی که زنان را در راستای شناخت، بینش و تغییر نگرش درباره افکار، احساسات و هیجانات خود درباره رابطه جنسی هدایت می کنند، استفاده شود. افزایش گستره چنین پژوهش هایی می تواند در پیشگیری از مشکلات جنسی زنان مؤثر باشد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بازسازی باورهای ارتباطی و عملکرد جنسی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
15 - 22
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف:هدف از پژوهش اثربخشی درمان مبتنی برپذیرش وتعهد بر بازسازی باورهای ارتباطی وعملکرد جنسی زنان متاهل بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی و به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه ی زنان متاهل دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره بود. نمونه گیری به صورت هدفمند بود که 30 نفر از زنان به وسیله ی پرسشنامه های پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (15نفر) و آزمایش (15نفر) قرار گرفتند. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برگرفته پایان نامه ی بیگی (1395)در 8جلسه ی 90دقیقه ای به زنان ارائه گردید. ابزار اندازه گیری پرسش نامه باورهای ارتباطی اپستین و ایدلسون (1981)و عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران (2000)بود. داده هابه وسیله ی نرم افزار SPSS23مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در دو سطح توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) و استنباطی (لوین- شاپیرو ویلککوواریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد بر بازسازی باورهای ارتباطی وعملکرد جنسی زنان متاهل تاثیرمعناداری داشته است و درمان مبتنی برپذیرش وتعهد بر ابعاد بازسازی باورهای ارتباطی و عملکرد جنسی رابطه معناداری داشته است(01/.>P).نتیجه گیری:براساس نتایج به دست آمده به نظر می رسد درمان مبتنی برپذیرش و تعهد در زوجین و مشکلات جنسی زنان کاربرد خواهد داشت.
مدل ساختاری عملکرد جنسی بر اساس کیفیت خواب با نقش میانجی تحمل پریشانی در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
122 - 131
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل یابی معادلات ساختاری عملکرد جنسی بر اساس کیفیت خواب با نقش میانجی تحمل پریشانی در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع دو بود. مطالعه حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان یائسه مبتلا به دبابت نوع 2 ساکن شهر تهران در سال 1402 بودند. حجم نمونه بر اساس مدل Kline (2023) و با روش نمونه گیری در دسترس 300 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل پرسشنامه عملکرد جنسی زنان (FSFI-6) Isidoriو همکاران (2010)، پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) بویس و همکاران (1989) و مقیاس تحمل پریشانی (DTS) سیمونز و گاهر (2005) بود. تحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 28 انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که اثرات مستقیم اضطراب، افسردگی و تحمل پریشانی بر عملکرد جنسی معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد که تحمل پریشانی در رابطه بین کیفیت خواب با عملکرد جنسی نقش میانجی و معنادار دارد. همچنین مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/056=RMSEA و 0/05>P-value) و 90 درصد عملکرد جنسی به وسیله کیفیت خواب با نقش میانجی تحمل پریشانی تبیین می شود. بنابراین عملکرد جنسی زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع دو می تواند متاثر از کیفیت خواب و تحمل پریشانی آنان باشد. لذا نتیجه گیری می شود که کیفیت خواب نامطلوب با تاثیرگذاری بر تحمل پریشانی موجب نقص در عملکرد جنسی زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع دو می شود که بر این اساس پیشنهاد می شود در مداخلات روانشناختی برای این زنان اقدام به بهبود عملکرد جنسی آنان کرد.
آیا تمرین در آب و مصرف رزیانه بر تغییرات هورمون استرادیول و شاخص FSFI زنان متاهل در دوران تولید مثل تأثیر دارد؟ نتایج حاصل از یک مطالعه مقطعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: اختلال عملکرد جنسی در زنان شایع است و کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر تمرین در آب و مصرف رازیانه بر ابعاد مختلف عملکرد جنسی و سطح استرادیول در زنان بود.مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، 30 زن 40-20 ساله به طور تصادفی به سه گروه اصلی تمرین - دارونما، تمرین - مکمل و کنترل تقسیم شدند. تمرین در آب با شدت متوسط، سه روز در هفته و به مدت 8 هفته انجام شد. شرکت کنندگان در گروه رازیانه دو بار در روز به مدت 8 هفته کپسول خوراکی حاوی 100 میلی گرم رازیانه و زنان گروه دارونما همان کپسول دارونما را که حاوی 100 میلی گرم روغن آفتابگردان بود، دریافت کردند. شاخص عملکرد جنسی زنان (FSFI) و نمونه خونی 48 ساعت قبل و بعد از آخرین جلسه تمرین ورزشی جمع آوری شد. استرادیول با استفاده از روش الایزا ارزیابی شد. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شدند. یافته ها: نمره کل FSFI (P < span lang="AR-SA">=0.01) در گروه تمرین- دارونما نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بهبود یافت. علاوه بر این، عملکرد جنسی (0.01=P < span lang="AR-SA">) و سطح استرادیول (0.02=P < span lang="AR-SA">) در گروه تمرین- مکمل نسبت به گروه تمرین - دارونما به طور معنی داری بهبود یافت.بحث و نتیجه گیری: ترکیب تمرین در آب با مصرف رازیانه ممکن است باعث افزایش سطح استرادیول و بهبود عملکرد جنسی در زنان شود.
اثربخشی تلفیقی زوج درمانی راه حل محور و سیستمی سازه گرا بر رابطه متقابل زناشویی، عملکرد جنسی و رضایت زناشویی در زوجین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی تلفیقی زوج درمانی راه حل محور و سیستمی سازه گرا بر رابطه متقابل زناشویی، عملکرد جنسی و رضایت زناشویی در زوجین شهر کرمانشاه بود. روش این مطالعه، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با اندازه گیری مکرر بود. جامعه آماری تمامی زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه در سال 1401 بودند که پس از غربالگری با پرسشنامه های رابطه متقابل زناشویی رید و همکاران(2006)، عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران(2000)، عملکرد جنسی مردان روزن و همکاران (1997) و رضایت زناشویی انریچ و همکاران به صورت هدفمند 40 زوج انتخاب و 20 زوج در گروه آزمایش و 20 زوج در گروه گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش، مداخله های هشت جلسه ای تلفیقی زوج درمانی راه حل محور و سیستمی سازه گرا را به صورت گروهی دریافت و گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. نتایج نشان داد زوج درمانی راه حل محور و سیستمی سازه گرا در نمرات پس آزمون رابطه متقابل زناشویی، عملکرد جنسی و رضایت زناشویی در سطح 001/0معنی دار است. یافته های این پژوهش به طور بالقوه اثرات کاربردی مهمی برای درمانگران جهت توجه به اثربخشی تلفیقی زوج درمانی راه حل محور و سیستمی سازه گرا بر رابطه متقابل زناشویی، عملکرد جنسی و رضایت زناشویی در زوجین دارد.