مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
عملکرد جنسی
منبع:
زن و فرهنگ سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۹
87-105
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد جنسی، احساس گناه جنسی، کم رویی جنسی و جرات ورزی جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی شهرستان سنقر بود. نمونه پژوهش شامل 30 زن بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند . روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون-پس آزمون و مرحله پیگیری بود. ابتدا همه آزمودنی ها به پرسشنامه های عملکرد جنسی (روزن و همکاران، 2000)، احساس گناه جنسی (موشر، 1998)، کم رویی جنسی (ون لانکواند و همکاران، 2008) و جرات ورزی جنسی (هالبرت، 1991) پاسخ دادند و سپس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای گروه آزمایش در 10 جلسه 45 دقیقه ای اجرا شد، اما برای گروه کنترل هیچ گونه مداخله درمانی به کار گرفته نشد وپس از سه ماه مرحله پیگیری انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره وتحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود عملکرد جنسی، احساس گناه جنسی، کم رویی جنسی و جرات ورزی جنسی زنان مؤثر بودواین نتیجه در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی خود تنظیم گری-دلبستگی و زوج درمانی سیستمی-رفتاری بر عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۳
395 - 412
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رابطه جنسی، کارکرد طبیعی بین زوجین است که احساس رضایت از آن در حفظ نظام خانواده موثر است و عامل اصلی در پیشگیری از عدم تعهد و رابطه فرازناشویی می باشد. هدف: هدف پژوهش مقایسه اثربخشی زوج درمانی خود تنظیم گری-دلبستگی و سیستمی-رفتاری بر عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری 68 زن دارای رابطه فرازناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره ویژه زنان در شهرستان سنندج در سال 1398 بود. با نمونه گیری در دسترس 45 نفر انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (15نفره) گمارده شدند. پرسشنامه عملکرد جنسی زنان روزن و هایمن (2004) استفاده شد. برای گروه اول برنامه زوج درمانی خود تنظیم گری-دلبستگی 8 جلسه، و گروه دوم برنامه سیستمی-رفتاری 10 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو مدل زوج درمانی خود تنظیم گری-دلبستگی و سیستمی-رفتاری بر بهبود عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی اثربخشی معناداری داشتند (001/0>P). نتایج پیگیری نشان داد این نتایج بعد از سه ماه پایدار ماند. بین گروه های زوج درمانی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: می توان از این دو رویکرد به عنوان مداخله ای موثر در روابط زوجین استفاده کرد.
اثربخشی طرحواره درمانی بر بهبود اسنادهای ارتباطی و عملکرد جنسی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
125 - 140
حوزه های تخصصی:
طرحواه درمانی، درمانی است ابتکاری و تلفیقی که هدف اصلی آن تغییر و بهبود طرحواره های ناسازگار اولیه وکمک به توسعه طرحواره های سالم است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر بهبود اسنادهای ارتباطی و عملکرد جنسی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی همسر انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش 30 زن آسیب دیده از روابط فرازناشویی همسر (15 زن در گروه کنترل و 15 زن در گروه آزمایش) بودند که به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. جلسات آموزشی در 6 ماهه اول سال 1398 برگزار شد. برای گردآوری داده ها از شاخص عملکرد جنسی (روزن و همکاران) و مقیاس اسناد ارتباطی (فینچام و برادبری) استفاده شد. گروه آزمایش 8 جلسه (90 دقیقه ای) به صورت هفتگی یک جلسه در طی دو ماه، آموزش طرحواره درمانی دریافت کردند و برای گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نگرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یکراهه و چندراهه استفاده شد. یافته ها نشان داد که طرحواره درمانی می تواند به طور معناداری موجب بهبود اسناد ارتباطی و عملکرد جنسی افراد گردد . بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که طرحواره درمانی را می توان به عنوان یک مداخله مؤثر برای بهبود اسنادهای ارتباطی و عملکرد جنسی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی همسرمدنظر قرار داد.
تعیین اثربخشی برنامه آموزشی شناختی- رفتاری مبتنی بر تصویر بدن بر رضایت و عملکرد جنسی دانشجویان زن متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۸
35 - 55
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه آموزشی شناختی- رفتاری مبتنی بر تصویر بدن بر رضایت و عملکرد جنسی دانشجویان زن متأهل بود. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان زن متاهل شاغل در رشته های علوم انسانی بود که از بین آن ها دانشکده های (روانشناسی و علوم تریبتی،علوم اجتماعی و اقتصاد)که از تصویر بدن خود ناراضی بودند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. با توجه به هدف پژوهش کسانی که بر طبق پرسشنامه چن د بع دی بدن- خود نمره متوسط یا پایین تر از آن را دریافت نمودند، انتخاب و از این بین افرادی که در پرسشنامه های رضایت جنسی لارسون و عملکرد جنسی زنان نمره متوسط به پایین را کسب کردند، تعداد 30 (15 نفر گروه آزمایش- 15 نفر گروه گواه) نفر برای شرکت در برنامه آموزشی شناختی- رفتاری تصویر بدن، انتخاب شدند. برای تحلیل داده های پژوهش از روش کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در میزان افزایش رضایت و عملکرد جنسی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0> P). بنابراین برنامه آموزشی شناختی- رفتاری مبتنی بر تصویر بدن با اصلاح تصویر بدن منفی می تواند منجر به افزایش عملکرد و رضایت جنسی دانشجویان زن متأهل گردد.
رابطه باورهای جنسی و عملکرد جنسی با رضایت زناشویی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باورهای جنسی و عملکرد جنسی با رضایت زناشویی در زنان متاهل انجام شد .مواد و روش: روش پژوهش توصیفی – همبستگی و حجم نمونه شامل ۱۸۸ زن متاهل در شهر گرگان با روش نمونه گیری داوطلبانه در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه شاخص رضایت زناشویی ، پرسشنامه سنجش عملکرد جنسی زنان و پرسشنامه باورهای ناکارآمد جنسی توسط شرکت کنندگان تکمیل گردید. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS - نسخه ۱۶ به کمک ضریب همبستگی پیرسون و نیز تحلیل رگرسیون چندگانه بررسی شد .یافته ها : بین متغیر های باورهای جنسی و نیز عملکرد جنسی با رضایت زناشویی رابطه معنی دار برقرار بود و نیز مشخص شد که دو متغیر پیش بین در این پژوهش، حدود ۴۳/۵ درصد از تغییرات رضایت زناشویی را توضیح می دهند . نتیجه گیری : ارتباط باورهای جنسی و عملکرد جنسی با رضایت زناشویی زنان متاهل می تواند در راستای اصلاح باورهای ناکارآمد و افزایش دانش جنسی ، برای زنان ضرورتی جدی باشد .
اثربخشی زوج درمانی سیستمی-رفتاری بر عملکرد خانواده و عملکرد جنسی زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
368-345
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی زوج درمانی سیستمی-رفتاری بر بهبود عملکرد خانواده و عملکرد جنسی زنان دارای همسر معتاد بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری، زنان دارای همسر معتاد مراجعه کننده به مرکز مشاوره ویژه زنان تحت نظارت دانشگاه علوم پزشکی در شهرستان سنندج در سال 1398 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سنجش خانوده اپشتاین، بالدوین و بیشاب (1983) و پرسشنامه عملکرد جنسی زنان روزن و هایمن (2000) بود، و زوج درمانی سیستمی-رفتاری کرو و ریدلی (2000) طی 10 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یک بار برای گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی سیستمی-رفتاری بر بهبود عملکرد خانواده (38/1927=F، 001/0=P) و عملکرد جنسی (68/43=F، 001/0=P) زنان دارای همسر معتاد در مرحله پس آزمون اثربخش بوده و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده است. نتیجه گیری: رویکرد زوج درمانی سیستمی-رفتاری به زنان دارای همسر معتاد کمک کرد تا توانایی خود را برای ایجاد روابط مؤثر، گفت وگو، مذاکره، و تعامل افزایش دهند و از این طریق عملکرد خانواده و عملکرد جنسی خود را بهبود بخشند.
بررسی ویژگی های روان سنجی شاخص بین المللی عملکرد نعوظی (IIEF) در مردان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
457-435
حوزه های تخصصی:
هدف: اختلال در عملکرد نعوظی یکی از مشکلات ناشی از وابستگی به مواد است که سنجش و ارزیابی آن دارای اهمیت است، لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی، پایایی و روایی نسخه فارسی شاخص بین المللی عملکرد نعوظی (IIEF) در بین مردان وابسته به مواد صورت گرفت. روش: جامعه آماری این پژوهش مقطعی افراد مذکر دارای سوء مصرف مواد بودند که به مرکز ملی مطالعات اعتیاد و کلینیک های ترک اعتیاد شهر تهران مراجعه کرده بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، تعداد 450 نفر شرکت کننده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از شاخص بین المللی عملکرد نعوظی (IIEF) و پرسشنامه عملکرد جنسی (CSFQ-14) استفاده شد. یافته ها : بررسی مقادیر بارهای عاملی حاکی از آن است که بارهای عاملی همه سؤال ها روی مؤلفه اصلی در حد رضایت بخشی است. ضریب آلفای کرونباخ شاخص بین المللی عملکرد نعوظی (IIEF) در حد مطلوب بود (01/0p <). بررسی روایی همگرا از طریق محاسبه ضریب همبستگی شاخص بین المللی عملکرد نعوظی (IIEF) با مقیاس عملکرد جنسی (CSFQ-14) در حد مطلوب بود (01/0>P). همچنین یافته های پژوهش نشان داد که بین مردان وابسته به مواد شاغل و بیکار از نظر اختلال عملکرد جنسی تفاوت وجود دارد اما در مورد سابقه بستری و سطوح تحصیلات تفاوت معنا داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: شاخص بین المللی عملکرد نعوظی (IIEF) از روایی و پایایی مناسبی برخوردار بود و ابزار مناسبی جهت استفاده در بین جمعیت وابسته به مصرف مواد در ایران محسوب می شود. در برنامه ریزی های پیشگیری و درمان لازم است به عوامل دموگرافیک مؤثر بر شاخص بین المللی عملکرد نعوظی (IIEF) توجه شود.
اثربخشی آموزش تن آرامی بر عملکرد جنسی در زنان مبتلا به واژینیسموس
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف اثربخشی آموزش تن آرامی بر عملکرد جنسی زنان مبتلا به واژینیسموس شهر تهران انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و گواه بود که در تابستان 95 بر روی 18 زن مبتلا به واژینیسموس مراجع کننده به مراکز مشاوره مهرآور و گروه همراه شهر تهران انجام شد. از بین افراد مراجعه کننده، زنانی که بر اساس پرسشنامه عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران (2000) و مصاحبه بالینی مبتلا به واژینیسموس بوده، 18 زن به روش در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (8 نفر) و گواه (8 نفر) قرار گرفتند. زنان گروه آزمایش در یک دوره آموزش تن آرامی که طی 6 جلسه 2 ساعته هفتگی به صورت انفرادی و گروهی برگزار شد، شرکت کردند و زنان گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها پس از گردآوری با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش تن آرامی بر عملکرد جنسی زنان (58/79= F ، 001/0 = P ) مؤثر بود و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار بوده است. نتیجه گیری: بنابراین نتیجه می گیریم تمرین های تن آرامی باعث کاهش اضطراب و ترس از مقاربت در زنان دارای واژینیسم پس از خاتمه جلسات درمانی و پس از دوره پیگیری دو ماهه شد .
اثربخشی آموزش غنی سازی زندگی زناشویی بر کاهش ترس از صمیمیت و بهبود عملکرد جنسی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش غنی سازی زندگی زناشویی بر کاهش ترس از صمیمیت و بهبود عملکرد جنسی در زنان متأهل بود. روش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری در این پژوهش زنان متأهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره گروه همراه در منطقه 2 شهر تهران بود و از بین زنان متأهلی که نمره بیشتری در مقیاس ترس از صمیمیت دسکاتنر و تلن (1991) و نمره کمتری در عملکرد جنسی روزن و همکاران (2000) به دست آورده بودند 40 زن به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش (20 زن) و گواه (20 زن) به صورت تصادفی کاربندی شدند. زنان گروه آزمایش، مداخله های 8 جلسه ای را به صورت گروهی دریافت و زنان گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش غنی سازی زندگی زناشویی میزان ترس از صمیمیت (69/21= F ، 000/0= p ) را در زنان به طور معناداری کاهش داده است؛ همچنین این آموزش میزان عملکرد جنسی (69/4= F ، 03/0= p ) را در زنان به طور معناداری افزایش داده است و نتایج در مرحله پیگیری نیز پایدار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که آموزش غنی سازی زندگی زناشویی ترس از صمیمیت و عملکرد جنسی را در زنان متأهل ارتقا می دهد.
اثربخشی زوج درمانی خودتنظیم گری-دلبستگی بر تعهد زناشویی و عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی زوج درمانی خود تنظیم گری _ دلبستگی بر تعهد زناشویی و عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود.جامعه آماری کلیه زنان دارای رابطه فرازناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره ویژه زنان در شهرستان سنندج بود. با نمونه گیری در دسترس، 30 نفر انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15نفره) گمارده شدند. پرسشنامه های تعهد زناشویی (آدامز و جونز، 1997) و عملکرد جنسی زنان (روزن، گراندون، مایرز و هاتی، 2004) استفاده شد. برای گروه آزمایش برنامه زوج درمانی خود تنظیم گری _ دلبستگی سپهوند، رسول زاده، طباطبایی، بشارت و الهیاری (1393) طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، یکبار در هفته اجرا و داده ها با آزمون تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی خود تنظیم گری _ دلبستگی بر بهبود تعهد زناشویی و عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی اثربخش بود. و این اثربخشی در مرحله پیگیری ماندگار بود (001/ P< ). نتیجه گیری: رویکرد زوج درمانی خود تنظیم گری _ دلبستگی با کمک به زنان برای رسیدن به سازگاری بیشتر در روابط، گفتگو و مذاکره، افزایش توانایی تعامل می تواند تعهد زناشویی و عملکرد جنسی را در زنان دارای رابطه فرازناشویی بهبود بخشد.
پیش بینی عملکرد جنسی زنان بر اساس نقش خودپنداره، خودکارآمدی و آگاهی جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
149 - 165
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی عملکرد جنسی زنان بر اساس نقش خودپنداره، خودکارآمدی و آگاهی جنسی انجام شد.روش : پژوهش از نظر هدف کاربردی و طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود، به روش نمونه گیری دردسترس 500 نفر از زنان (24- 40 ساله) مراجعه کننده به مراکز سلامت به مراکز سلامت، کرج در سال 1397 انتخاب شدند. برای کردآوری داده ها از شاخص عملکرد جنسی زنان، روزن (2000) و پرسشنامه چندوجهی خودپنداره جنسی اسنل (1993) استفاده شد و برای تحلیل داده ها از ضرایب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس همبستگی و ضرایب رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مولفه های خودپنداره جنسی در پیش بینی عملکرد جنسی زنان نقش دارد. براساس یافته های این پژوهش باورهای جنسی فرد به عنوان خودپنداره جنسی، نقش پیش بینی کننده ای در عملکرد جنسی زنان داشته و مهمترین پیش بینی کننده عملکرد جنسی به ترتیب آگاهی جنسی، اشتیاق جنسی، خود سرزنشی در مشکلات جنسی، خود کارآمدی جنسی، شهامت و جرات جنسی و مدیریت مسائل جنسی است. طبق نتایج بدست آمده بین اضطراب جنسی، خود سرزنشی در مشکلات جنسی، ترس از رابطه جنسی و افسردگی جنسی با عملکرد جنسی رابطه معکوس دارند و بین خود کارآمدی جنسی، آگاهی جنسی، انگیزه برای اجتناب از روابط جنسی پرخطر، اشتیاق جنسی، شهامت و جرات جنسی، خوش بینی جنسی، نظارت و پایش جنسی، انگیزش جنسی، مدیریت مسائل جنسی، اعتبار و ارزشمندی جنسی، رضایت جنسی، الگوهای فردی جنسی، پیشگیری از مشکلات جنسی و کنترل درونی مسائل جنسی با عملکرد جنسی رابطه مستقیم دارند . نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش نتیجه گیری می شد خودپنداره، خودکارآمدی و آگاهی جنسی نقش معنی داری در پیش بینی عملکرد جنسی زنان داشتند .
مقایسه اثربخشی زوج درمانی راه حل مدار با زوج درمانی هیجان مدار بر بخشودگی، عملکرد جنسی و باورهای ارتباطی زوجین دارای تجربه خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۱۶۰-۱۴۵
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی راه حل مدار و هیجان مدار بر بخشودگی، عملکرد جنسی و باورهای ارتباطی زوج های دارای تجربه خیانت زناشویی شهر کرمانشاه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زوج های در شُرف طلاق که دارای تجربه خیانت زناشویی شهر کرمانشاه در سال 1398 بودند را تشکیل می داد. نمونه پژوهش شامل 36 زوج بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر کدام 12 زوج) جایگزین شدند. شرکت کنندگان قبل و بعد از مداخله، پرسشنامه های بخشودگی (FFS) (احتشام زاده و همکاران، 1389)، عملکرد جنسی زنان (FSFI) (روزن و همکاران، 2000)، سلامت جنسی مردان (MSHQ) (روزن و همکاران، 2004) و باورهای ارتباطی (CBQ) (آیدلسون و اپستین، 1982) را تکمیل کردند. برنامه آموزش زوج درمانی راه حل مدار و زوج درمانی هیجان مدار به مدت 8 جلسه، هر جلسه به مدت 90 دقیقه و یک بار در هفته برای دو گروه آزمایش اجرا شد. گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. جهت آزمون فرضیه ها از آزمون تحلیل کوواریانس با آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شده است. یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایشی و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (001/0p<)؛ به طور کُلی هر دو روش درمانی اثربخشی یکسانی داشتند. براین اساس، زوج درمانی راه حل مدار و هیجان مدار می تواند به عنوان روشی موثر و کارآمد در افزایش بخشودگی، عملکرد جنسی و کاهش باورهای ناکارآمد زوجین توسط درمانگران مورد استفاده قرار گیرد و در نتیجه به بهبود روابط زناشویی کمک نماید.
بررسی کیفی عملکرد جنسی زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۱۸۲-۱۷۳
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی عملکرد جنسی زنان یائسه به صورت کیفی است. یائسگی بعنوان یک دوره از زندگی زنان است که با تغییرات جسمی، روانی و جنسی هم راه می باشد. اگر چه برخی تغییرات فیزیولوژیک و پاتولوژیک در غالب موارد، مسبب به وجود آوردن مشکلاتی از جمله عملکرد جنسی می شوند، اما نوع نگرش زنان به یائسگی نقش مهمی در به وجود آمدن و یا رفع آن دارد. در واقع یکی از مهمترین عوامل سعادت در زندگی زناشویی، داشتن روابط لذت بخش جنسی است که می تواند در حفظ و پایداری زندگی مشترک ایفای نقش کند.. در این پژوهش کیفی که به روش داده بنیاد انجام شده اطلاعاتی از عملکرد جنسی زنان یائسه با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته از 14 زن یائسه بدست آمد، سپس با کدگذاری آنها نتایج زیر استنتاج گردید. عملکردجنسی زنان یائسه را می توان در محورهای جسمی، روانی، روابط، عواطف، مشکلات افتصادی و مسائل خانوادگی توضیح داد. که براساس نتایج به دست آمده از مقولات اصلی به نظر می رسد که عواطف، در دوران یائسگی بیش از هر مقوله دیگری بر روی عملکرد جنسی نقش دارد و عملکرد جنسی ظاهرا در گروی رابطه دوستانه، درک متقابل، احترام، دیده شدن و قدردانی است. عملکردجنسی در این دوران می تواند نه تنها مختل نشده، بلکه به پختگی و تکامل برسد و لذت جنسی در این دوران متفاوت از دوران های دیگر تجربه گردد.
اثربخشی معنادرمانی گروهی بر عملکرد جنسی و رضایت زناشویی بیماران مولتیپل اسکلروزیس
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۲
83 - 102
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی معنادرمانی بر عملکرد جنسی و رضایت زناشویی بیماران مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه بیماران زن مبتلا بیماری مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن ام اس و مطب های پزشکان متخصص مغز و اعصاب منطقه 4 شهر تهران در سال 1398 بود. با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 24 نفر از بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 2 ساعته تحت آموزش های معنادرمانی قرار گرفتند. در این مطالعه، ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه-های تعارضات زناشویی ثنایی و عملکرد جنسی آریزونا بود که قبل و بعد از آموزش، اجرا گردید. داده های جمع آوری شده، با استفاده از نرم افزار Spss نسخه 25 و روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که معنادرمانی گروهی، باعث کاهش معنادار (001/0>p) تعارضات زناشویی و عملکرد جنسی در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد. بنابراین می توان از این درمان به عنوان یک درمان مکمل در کنار دارودرمانی برای بهبود زندگی این بیماران استفاده کرد.
پیش بینی خیانت زناشویی بر اساس عملکرد جنسی و سبک های عشق ورزی در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
391 - 403
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، پیشبینی خیانت زناشویی بر اساس عملکرد جنسی و سبکهای عشقورزی در زوجین است. روش پژوهش: این پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه زوجهایی که در طی دوران زناشویی با گذشت حداقل 3 سال از زندگی مشترک، حداقل یکبار تجربه خیانت (به صورت رابطه مجازی، پیامک یا تماس تلفنی و رابطه جنسی) در زندگی زناشویی داشتهاند و برای حل مشکلات خود به مراکز مشاوره سطح شهر تهران مراجعه کردهاند، بود که 240 نفر از آنها به عنوان نمونه به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامههای نگرش نسبت به روابط فرازناشویی ویتلی (2008)، عملکرد جنسی فرجنیا و همکاران (1393) و سبکهای عشقورزی استرنبرگ (1997) که از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرمافزار SPSS-23 بهره برده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین خیانت زناشویی و عملکرد جنسی و بین خیانت زناشویی و سبکهای عشقورزی رابطه معنادار وجود دارد و (56/0=2R). تبیین کننده خیانت زناشویی است؛ همچنین نتایج پژوهش حاکی از آن بود عملکرد جنسی با ضریب بتای 27/0- و سبکهای عشقورزی با ضریب بتای 16/0- پیشبینیکننده خیانت زناشویی است. نتیجه گیری: بین عشق و تداوم رابطه عاشقانه، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و هر چه قدر عشق و علاقه بین زوجین بیشتر باشد، آنان از تعهد و رضایتمندی بیشتری برخوردار خواهند بود.
مقایسه مولفه های عملکرد جنسی در افراد دارای جراحی زیبایی و افراد عادی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه مولفه های عملکرد جنسی در افراد دارای جراحی زیبایی و افراد عادی بود. روش پژوهش حاضر پس رویدادی و از نوع علی مقایسه ای است. جامعه هدف مورد بررسی این پژوهش، شامل کلیه افرادی خواهند بود که در فاصله شش ماه اول سال 1399 به کلینیک های جراحی زیبایی شهر تهران مراجعه کردند. ملاک های ورود مشارکت کنندگان در پژوهش، دارای جراحی، تاهل بیش از یک سال، خانم، رضایت آگاهانه به مشارکت در پژوهش و عدم وجود بیماری جسمانی یا روانی خاص بوده است. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود. نمونه پژوهش شامل 160 نفر که تعداد 80 نفر از افراد دارای جراحی زیبایی که به مراکز جراحی زیبایی بیمارستان امید شهرتهران مراجعه کردند و تعداد 80 نفر از افراد عادی که به لحاظ جنس، سن، و وضعیت تاهل با افراد متقاضی جراحی همتاسازی شدند. به منظور گردآوری نمونه های پژوهش از شاخص عملکرد جنسی زنان (FSFI) استفاده شد و جهت تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره به کمک نرم افزار spss-V22 استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد در متغیرهای میل، تهییج، لوبریکاسیون، ارگاسم و رضایت تفاوت معناداری بین دو گروه وجود دارد اما در متغیر درد تفاوت معناداری میان گروه های آماری افراد دارای جراحی زیبایی و افراد عادی وجود ندارد.
تأثیر مداخله آموزشی مبتنی بر مزاج بر عملکرد جنسی زنان متأهل شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
زنان تشکیل دهنده رکن اصلی خانواده در هر جامعه ای بوده و سلامت جسم و روان آن ها بر سلامت جسم و روان خانواده و فرزندان تأثیرات غیرقابل انکاری دارد. سلامت جنسی و برقراری یک رابطه ی جنسی مؤثر و کارآمد نه تنها نشانه ای از سلامت روانی است بلکه اختلال در آن سلامت جسمی و اجتماعی افراد را نیز تحت تأثیر خود قرار می دهد. این پژوهش باهدف بررسی تأثیر مداخله آموزشی مبتنی بر مزاج بر عملکرد جنسی زنان انجام شد. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی، از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش زنان متأهل شهر اصفهان در سال 1399-1400 هستند. از میان آن ها 34 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (17 نفر) و کنترل (17 نفر) گمارده شدند، به این صورت که نخست پرسشنامه عملکرد جنسی Rozen et al (2000) میان زنان متأهل توزیع شده و آزمودنی های گروه آزمایش، تحت مداخله آموزشی متمرکز بر مزاج به مدت هشت جلسه قرارگرفته و در برابر، گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکردند. تجزیه وتحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس انجام گرفت. یافته های این پژوهش نشان دهنده ی تفاوت معنادار میان دو گروه آزمایش و کنترل در عملکرد جنسی و مؤلفه های آن: میل جنسی، تحریک روانی، رطوبت، ارگاسم، رضایتمندی و درد (P<0/ 05 48/61- 92/8)؛ بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که مداخله آموزشی متمرکز بر مزاج باعث افزایش و بهبود عملکرد جنسی در زنان متأهل شهر اصفهان شده است و زوج درمانگران می توانند ازاین رویکرد در بهبود روابط زوجین و افزایش کیفیت عملکرد جنسی زنان استفاده نمایند.
رابطه بین هرزه نگاری اینترنتی با عملکرد جنسی و انسجام خانواده در زوجین تحصیل کرده دانشگاه بندرعباس
مقدمه و هدف: در طول قرون متمادی که از حیات جوامع بشری می گذرد، هرزه نگاری به رشد و توسعه ی خود ادامه داده است؛ تا جایی که امروزه از آن به عنوان یک صنعت یاد می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هرزه نگاری اینترنتی با عملکرد جنسی و انسجام خانواده در بین زوجین تحصیل کرده دانشگاه بندر عباس انجام شده است. روش شناسی پژوهش: . روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود.جامعه آماری پژوهش زوج های تحصیل کرده شهرستان بندرعباس می باشد که تعداد 79 زوج(158نفر) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه مقیاس ارزیابی هرزه نگاری اینترنتی،مقیاس ارزیابی عملکرد جنسی و مقیاس ارزیابی تعارضات زناشویی استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین هرزه نگاری اینترنتی و عملکرد جنسی رابطه معناداری وجود دارد و هرزه-نگاری اینترنتی قادر است که عملکرد جنسی را پیش بینی کند. همچنین نتایج نشان داد که بین هرزه نگاری اینترنتی و انسجام خانواده رابطه معناداری وجود ندارد و هرزه نگاری اینترنتی قادر به پیش بینی انسجام خانواده نیست. در بخش دیگر نیز نتایج نشان داد که بین مردان و زنان در عملکرد جنسی تفاوت معناداری وجود دارد ولی بین هرزهنگاری اینترنتی و انسجام خانواده مردان و زنان تفاوت معناداری دیده نشد. نتیجه گیری: عواملی وجود دارد که میتواند به عنوان یک جزء مخرب سبب کاهش یا از بین رفتن این انسجام موجود در بین خانواده ها شود که عملکرد جنسی و عوامل تأثیر گذار بر آن مانند هرزه نگاری اینترنتی می تواند جزئی انکارناپذیر باشند.
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش نوسانات خلقی، کیفیت خواب و بهبود عملکرد جنسی در زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر نوسانات خلقی، کیفیت خواب و عملکرد جنسی در زنان یائسه بود . روش: در یک طرح توصیفی- همبستگی، تعداد 306 نفر (204 زن، 102 مرد) از روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان یائسه مراجعه کننده به خانه های سلامت منطقه هفت شهر تهران در سه ماهه اول سال 1397 بود. از بین این جامعه تعداد 30 نفر انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. از جامعه آماری مورد نظر بر اساس روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفراز زنان برگزیده شدند، گروه آزمایشی شامل 15 نفر و گروه کنترل نیز شامل 15 نفر بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ﺗﻮﺳﻂ واﺗﺴﻮن و ﻫﻤﮑﺎران (۱۹۸۸)، شاخص عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران (2000) و کیفیت خواب پیتزبورگ (1989) استفاده شد. سپس با استفاده از روش کواریانس چند متغیری نسبت به تحلیل داده ها پرداخته شد. یافته ها: نشان داد، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود عملکرد جنسی، کاهش خلق منفی و کیفیت خواب در زنان یائسه موثر می باشد . نتیجه گیری: این روش درمانی اجتناب ها را هدف درمانی خود قرار می دهد تا به منظور تجربه کردن به جای کنترل یا تغییر دادن ارزیابی های منفی یک بازگشایی اساسی بوجود آورد. بنابراین می توان گفت از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد جهت بهبود عملکرد جنسی، خلق و افزایش کیفیت خواب در زنان یائسه می توان استفاده کرد.
تدوین مدل ساختاری عوامل روان شناختی موثر بر عملکرد جنسی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۱۴) مجموعه مقالات حوزه زنان
331 - 355
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی و تعیین عوامل روان شناختی موثر بر عملکرد جنسی زنان و تدوین مدل ساختاری آن بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع همبستگی (مدل سازی معادلات ساختاری) است. از جامعه پژوهش، که شامل تمامی زنان ایرانی حاضر در فضای مجازی در سال 1399 بود با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 386 نفر انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش جهت ارائه مدل، از نرم افزار Amos استفاده شد. یافتهها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد دانش جنسی، نگرش جنسی، خودکارآمدی جنسی و خودابرازی جنسی اثر غیرمستقیم به واسطه ی احقاق جنسی بر عملکرد جنسی داشتند (05/0>P). همچنین نگرش جنسی، خودکارآمدی جنسی و خودابرازی جنسی اثر غیرمستقیم به واسطه ی صمیمیت جنسی بر عملکرد جنسی داشته است (05/0>P). نتیجه گیری: به نظر می رسد زمانی که زنان در انجام فعالیت های جنسی برای خود حقوق مسلمی مانند مطالبه فعالیت جنسی مورد تمایل، پذیرش وجود صمیمیت در روابط جنسی قائل هستند، به یک ادراک مثبتی در مورد چگونگی فعالیت جنسی در روابط زناشویی دست می یابند که این امر خود می تواند به کنش وری جنسی مطلوب کمک نماید.