مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
اقتصاد دانش بنیان
حوزه های تخصصی:
کلید تولید ثروت در اقتصاد دانش بنیان، انباشت و بکارگیری دانش در فعالیت ها و فرآیند جهانی شدن اقتصاد است. تحقیق حاضر با ردیابی ادبیات اقتصاد نهادی در مقابل اقتصاد تئوکلاسیک به دنبال بررسی نقش محیط نهادی در تحقق و توسعه اقتصاد دانش بنیان است. تحلیل تاثیر محیط نهادی بر اقتصاد دانش بنیان با استفاده از مبانی نظری موجود، شواهد آماری و برآورد رگرسیونی صورت پذیرفته است. طبق مبانی نظری، تحلیل محیط نهادی در سه سطح محیط سیاسی، محیط قانونی و محیط کسب وکار شکل گرفته است. بر همین اساس، نتایج برآورد رگرسیونی، حاکی از تاثیر مثبت و معنادار شاخص های محیط قانونی و محیط سیاسی بر تغییرات در شاخص اقتصاد دانش بنیان ( KEI ) بوده و تاثیر معنادار شاخص محیط کسب وکار مورد تایید قرار نگرفته است. با این حال، تاثیر مستقیم و معنادار شاخص کلی محیط نهادی بر بهبود اقتصاد دانش بنیان تایید شده است.
اثرات اقتصاد دانش بنیان بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی ( نظریه همگرایی های اقتصادی- منطقه ای برای کشورهای عضو اکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همزمان با گسترش بحث جهانی شدن در کنار ظهور عصر اقتصاد دانش پایه، برخی از اقتصاددانان بر این باورند که بین المللی کردن بازارهای جهانی به ضرر کشورهای درحال توسعه خواهد بود. ازاین رو، منطقه گرایی و تشکیل ترتیبات منطقه ای مطرح شده تا از این طریق کشورها بتوانند خود را در مقابل مشکلات و بحران های جهانی حفظ کنند. در ضمن با شناخت مزیت های نسبی و تکیه بر ظرفیت های جدید عصر دانایی و تقویت نهادها و بسترهای اقتصاد دانش بنیان، ارتقای سرمایه گذاری خارجی و متعاقب آن رشد اقتصادی را در درون منطقه میسر سازند. در مقاله حاضر، پس از بررسی تئوری ها و ادبیات موضوع مشترک سه مبحث اقتصاد دانش بنیان، منطقه گرایی و سرمایه گذاری مستقیم خارجی و در چارچوب الگوی اقتصادسنجی جاذبه، اثرات اقتصاد دانش بنیان در قالب الگوی همگرایی های اقتصادی – منطقه ای بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی کشورهای اسلامی عضو اکو مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد اقتصاد دانش بنیان اثرات مثبت بر جذب سرمایه گذاری خارجی بین کشورهای منتخب دارد؛ به طوری که طبق نتایج برآورد شده بهبود هر واحدی شاخص ترکیبی اقتصاد دانش بنیان در کشور میزبان در حدود ۴۱ میلیون دلار بر حجم سرمایه گذاری مستقیم خارجی افزوده است.
بررسی تطبیقی دانش بنیانی اقتصاد ایران با کشورهای منتخب آسیایی و ارائه نقشه راه برای بهبود وضعیت ایران
حوزه های تخصصی:
توسعه اقتصاد دانش بنیان، هم یک ضرورت و هم، یک فرصت برای کشورهای درحال توسعه می باشد. ضرورت است، به دلیل اینکه باعث حفظ نرخ رشد در آینده می شود، و فرصت است، به دلیل اینکه اقتصادهای در حال رشد می توانند به واسطه اقتصاد دانش بنیان در بازار جهانی به سوی پیشرفت در زنجیره های ارزش سریع تر حرکت کنند. به دلیل اهمیت اقتصاد دانش بنیان در توسعه کشور، در این پژوهش هدف آن است تا یک مقایسه تطبیقی بین کشور ایران و کشورهای منتخب آسیایی در حوزه اقتصاد دانش بنیان انجام شود. هدف از انجام این تحقیق، شناسایی وضع موجود کشورهای منتخب و ایران در شاخص های اقتصاد دانش بنیان و ارائه نقشه راه مناسب برای بهبود وضعیت ایران می باشد. با توجه به ماهیت پژوهش، این پژوهش توصیفی از نوع تحلیلی و ثانویه است. با توجه به نتایج به دست آمده از مقایسه تطبیقی بین کشور ایران با کشورهای منتخب، این نتیجه حاصل شد که کشور ایران در ابعاد نوآوری، فناوری اطلاعات و ارتباطات و رژیم اقتصادی و نهادی در وضعیت ضعیف تری نسبت به کشورهای پیشرفته آسیایی قرار دارد؛ ولی در حوزه آموزش در وضعیت متوسطی نسبت به کشورهای دیگر قرار گرفته است
محاسبه شاخص های اصلی و فرعی اقتصاد دانش بنیان برای ایران (سال های 2014-1996)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بانک جهانی از متدولوژی ارزیابی دانش جهت سنجش میزان آمادگی کشورها جهت تحقق اقتصاد دانش بنیان استفاده می کند. این متدولوژی با معرفی شاخص اقتصاد دانش بنیان،آمادگی کلی کشورها برای رقابت در اقتصاد دانش را مورد سنجش قرار می دهد. این معیار از چهار رکن مشوق های اقتصادی و رژیم نهادی، آموزش و نیروی انسانی، سیستم نواوری و زیرساخت اطلاعاتی و ارتباطی تشکیل شده است که با محاسبه امتیازات مربوط به آنها از فرمول بانک جهانی، شاخص اقتصاد دانش بنیان به دست می آید. ارزیابی وضعیت کشورمان در دوره ای مشخص و روند تغییرات شاخص های فرعی مربوط به ارکان شاخص اقتصاد دانش بنیان می تواند در ارزیابی عملکرد برنامه های قبلی و جاری و لزوم تمرکز بر حوزه های خاص مؤثر باشد. نتایج شاخص های فرعی مربوط به ارکان چهارگانه اقتصاد دانش بنیان در ایران بیان داشت که هر چند ایران از لحاظ شاخص نوآوری در سطح تقریباً خوبی قرار دارد و در رکن آموزش و نیروی انسانی و زیرساخت ارتباطی و اطلاعاتی در سطح متوسطی قرار دارد، اما از لحاظ مشوق های اقتصادی و رژیم نهادی در شرایط نامطلوبی بوده که نتوانسته است دانش نظری و علمی را به دانش کاربردی و تجاری تبدیل کند.
شناسایی مؤلفه های انسانی اثرگذار ساختار سازمانی در دانشگاه کارآفرین و نقش آن در ایجاد اقتصاد دانش بنیان به منظور ارائه مدل مناسب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به شناسایی مؤلفه های اثرگذار بعد ساختار سازمانی دانشگاه کارآفرین که در ایجاد اقتصاد دانش بنیان نقش دارند، پرداخت . روش پژوهش از نوع آمیخته و جامعه آماری شامل خبرگان و متخصصین در حوزه مراکز رشد در دانشگاه های آزاداستان فارس بود . نمونه گیری در بخش مطالعه کیفی هدفمند و در بخش کمی تصادفی طبقه ای بود . در بخش کیفی 11نفر در فرایند مصاحبه و در بخش کمی با حجم جامعه 976 نفر ، 277 نفر به عنوان نمونه در این پژوهش مشارکت داشتند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته بود که بعداز تأیید روایی ، پایایی آن 83% محاسبه گردید.برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و در بخش استنباطی از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد . نتایج پژوهش در بخش کیفی بیانگر آن بود که در ایحاد اقتصاد دانش بنیان ، 8 مؤلفه در بعد ساختارسازمانی شناسایی شد . در بخش کمی ، یافته ها نشان داد که مؤلفه توجه همه جانبه به نوآوری در دانشگاه با بالاترین بار عاملی ( 0/79)و مؤلفه تصمیم گیری به صورت غیر رسمی و شورایی با کمترین بار عاملی ( 0/68) ، از کل واریانس ها را تبیین و سایر مؤلفه ها به ترتیب در درجات بعدی اهمیت قرار گرفتند . همچنین الگوی نهایی پژوهش ، با شاخص های برازش ، ضرایب استاندارد مورد تأیید قرار گرفت . میزان ضریب تأثیر مؤلفه های موجود در ساختارسازمانی دانشگاه کارآفرین در ایجاد اقتصاد دانش بنیان به تنهاییبالاترین ضریب تأثیرگذاری در مؤلفه توجه همه جانبه به نوآوری در دانشگاه با 0/79 و کمترین در مؤلفه تصمیم گیری به صورت غیررسمی و شورایی با 68 /. بود .
تبیین مفهومی نقش دانش ضمنی در عصر اقتصاد دانش بنیان
حوزه های تخصصی:
در عصر اقتصاد دانش بنیان تولید، توزیع و کاربرد دانش عامل محرکه اصلی رشد اقتصادی، تولید ثروت و اشتغال در همه فعالیت های اقتصادی است. لذا تبیین نقش دانش و تأثیر آن در عصر جدید اقتصادی امری ضروری است. دانش از نظر اقتصادی به دو نوع آشکار و ضمنی تقسیم می شود. سهم و اهمیت دانش ضمنی به وضوح بیشتر است. روش این پژوهش تحلیلی توصیفی است. در این مقاله ابتدا به معرفی دانش ضمنی و تبیین نقش و اهمیت آن پرداخته شد. سپس مکانیسم تعاملی و مکانیسم تبدیلی به عنوان دو دیدگاه برای انتقال دانش ضمنی مورد بررسی قرار گرفتند. دیدگاه تعاملی، بر اهمیت تعامل، ارتباطات اجتماعی و روابط نزدیک برای انتقال دانش ضمنی تأکید می کند . دیدگاه تبدیلی انتقال کارآمد دانش ضمنی را منوط به تبدیل آن به دانش آشکار می داند . در قالب این دو دیدگاه و همچنین بر اساس ویژگی های دانش آنچه لازمه تولید دانش ضمنی مورد بررسی قرار گرفت.
الزامات دستیابی به اقتصاد دانش بنیان در سطح کلان: تحلیل چارچوب قانونی در ایران و ارائه توصیه های سیاستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی الزامات دستیابی به اقتصاد دانش بنیان در سطح کلان و به طور مشخص چارچوب های حقوقی لازم برای تحقق اقتصاد دانش بنیان است. برای این منظور، چارچوبی نزدیک به چارچوب اداره آمار استرالیا برای ابعاد و مولفه های اقتصاد دانش بنیان شامل چهار بعد اصلی: 1- بعد زمینه ای (رژیم نهادی و ساختار اقتصادی)، 2- بعد سرمایه انسانی، 3- بعد فناوری اطلاعات و ارتباطات و 4- بعد نوآوری و کارآفرینی انتخاب شده است. روش تحقیق، مطالعات کتابخانه ای، مطالعه اسنادی و استفاده از تکنیک تحلیل محتوا است. بررسی وضعیت موجود با توجه به شاخص های توصیه شده برای ارزیابی هر یک از ابعاد اشاره شده، نشان می دهد که با وجود قوانین و مقررات مختلف در برنامه های توسعه و سایر قوانین دائمی کشور، هنوز تا یک چارچوب جامع و منسجم حقوقی برای حرکت به سمت اقتصاد دانش بنیان فاصله وجود دارد. رژیم نهادی و ساختار اقتصادی کشور باید تقویت شود و در زمینه حمایت از کارآفرینی و نوآوری هنوز برخی خلاهای قانونی وجود دارد. توسعه سرمایه انسانی و فناوری اطلاعات و ارتباطات در مقایسه با دو رکن قبلی از وضعیت قابل قبول تری در چارچوب حقوقی و قانونی فعلی برخوردار هستند. همچنین با استفاده از روش رقابت پذیری مجمع جهانی اقتصادی اصلاحات ساختاری برای استقرار اقتصاد دانش بنیان اولویت بندی شده است. بر مبنای نتایج به کارگیری این روش، مشخص شده است که 1- ایران در زیرساخت ها، سلامت و آموزش مقدماتی و نیز تحصیلات عالیه، وضعیت مساعدی دارد (شکاف ساختاری مثبت) و در سایر شاخص ها، شکاف ساختاری ملاحظه می شود. 2- بدترین شاخص ایران در ناحیه شاخص های مبتنی بر عوامل، وضعیت نهادها است. هرچند وضعیت محیط اقتصاد کلان نیز در ناحیه منفی است و باید بهبود یابد، اما اولویت اول براساس روش GCR در این ناحیه، اصلاح نهادها است. در میان شاخص های معطوف به اقتصاد دانش بنیان، وضعیت آمادگی فناوری در کشور تا حدود قابل توجهی از پتانسیل فعلی آن فاصله دارد، اما در حوزه نوآوری چندان با نرم جهانی فاصله ندارد.
ارزیابی تاثیرگذاری اقتصاد دانش بنیان بر رشد اقتصادی در چارچوب مدل رشد درون زای گسترش یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصادی سال هجدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۶۸)
187-218
حوزه های تخصصی:
گسترش وسیع فناوری اطلاعات و ارتباطات و اثر آن بر انتقال داده ها و اطلاعات در کنار آموزش با کیفیت، رژیم اقتصادی مناسب و نوآوری در اقتصاد، نقشی بی بدیل در رشد و توسعه پایدار دارد. این مطالعه به دنبال تبیین نقش و تاثیر اقتصاد دانش بنیان بر رشد اقتصادی است. از این رو، با تکیه بر مبانی مطرح شده در خصوص مدل های رشد اقتصادی، پارامترهای تاثیرگذاری اقتصاد دانش بنیان بر رشد اقتصادی با استفاده از داده های 139 کشور جهان طی سال های 2010 تا 2014 میلادی در قالب مدل داده های تابلویی برآورد شد. ویژگی تحقیق حاضر در بهره گیری از سرمایه اجتماعی در کنار شاخص اقتصاد دانش بنیان، سرمایه فیزیکی و نیروی انسانی در مدل رشد مورد برآورد است که ضمن بهبود برآوردها به دلیل رفع خطای تصریح مدل، باعث تبیین جایگاه سرمایه اجتماعی در رشد اقتصادی نیز شده است. نتایج حاکی از اثر مثبت و معنی دار شاخص اقتصاد دانش بنیان، سرمایه اجتماعی، نیروی انسانی و سرمایه فیزیکی بر رشد اقتصادی کشورهای مورد بررسی است.
مقدمه ای بر معیارهای انتخاب دانش های پیشران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوامع بشری در عرصه زندگی اقتصادی-اجتماعی با سه انقلاب اساسی کشاورزی، صنعتی و اقتصاد دانش بنیان، روبه رو بوده اند. در طی این انقلاب ها نه تنها ساختار اقتصادی بلکه ساختار اجتماعی و فرهنگی نیز تحول یافته است. هم اکنون بیش از دو دهه است که سومین انقلاب یعنی عصر اقتصاد دانش بنیان آغاز شده است. عصری که در آن کاربرد دانش مهم ترین عامل تولید است و بیش از هر عامل دیگری پیش برنده صنایع و پایه گذار پیشرفت های اقتصادی است. شرایط عصر حاضر و دگرگونی های ژرف آن، دولت ها را برآن داشته که تمهیدات ویژه ای در راستای تحقق امر توسعه پیش بینی نمایند. فرآیند توسعه در این عصر منوط به انتخاب درست دانش های پیشران و برنامه ریزی دقیق و منظم برای پیشتازی در آن می باشد. برای پیش برد این تمهیدات لازم است علاوه بر شناخت دانش پیشران، معیارهای این انتخاب را نیز تحلیل نمود. در این مقاله با استفاده از رویکرد توصیفی- تحلیلی به تبیین موضوع البته تنها از منظر اقتصادی، پرداخته و با استفاده از اسناد و شواهد موجود، همانند مقالات، کتب، سایت های معتبر و ...، فرایند جمع آوری اطلاعات انجام گرفته است. بر اساس یافته های این مقاله چهار معیار اساسی جهت یک انتخاب درست و دقیق عبارتند از ظرفیت خلق ارزش افزوده، ظرفیت خوشه زدن، امکان پذیری از منظر زیرساخت ها، و ظرفیت ایجاد فرصت های شغلی پایدار؛ به تفصیل به شرح و توسعه آن ها پرداخته می شود.
طراحی مدل تعاملی گونه های فرهنگ سازمانی بر تحقق اقتصاد مقاومتی دانش بنیان مبتنی بر دیدگاه حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
225 - 250
هدف: اقتصاد مقاومتی، اقتصادی دانش بنیان، بهره ور، مولّد، باعث ارزش افزوده بالا و کاهنده خطرپذیری های اقتصادی در جهان پرتلاطم امروز خواهد بود و به مجموعه رفتارهای اقتصادی دلالت می کند که منجر به تقویت زیرساختهای حکومت اسلامی می شود؛ به گونه ای که باید از همه ظرفیتهای بالقوه و بالفعل برای ارتقای رفاه عادلانه در جامعه استفاده شود. لازمه تحقق چنین اقتصادی و بخش جدایی ناپذیر آن، فرهنگ است. تحقیق حاضر با اذعان به این موضوع، باهدف طراحی مدل تعاملی گونه های فرهنگ سازمانی بر تحقق اقتصاد مقاومتی دانش بنیان مبتنی بر دیدگاه حضرت امام خامنه ای به رشته تحریر درآمده است. روش: این پژوهش با روش توصیفی- پیمایشی انجام شد. جامعه آماری آن به صورتهدفمند انتخاب شد و بر اساس جدول مورگان، تعداد 140 نفر از آنان برای نمونه آماری برگزیده شدند. برای بررسی فرضیه ها از پرسشنامه محقق ساخته شامل 36 سؤال استفاده شد که پایایی آن توسط آزمون آلفای کرونباخ در نرم افزار اس.پی.اس.اس، 984/0 محاسبه شد. از آنجا که داده ها نرمال بودند، برای تجزیه و تحلیل آنها از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: بین فرهنگ سازمانی و اقتصاد مقاومتی دانش بنیان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: فرهنگ سازمانی 96 درصد بر تحقق اقتصاد مقاومتی دانش بنیان تأثیرگذار است.
تاثیر مولفه های دانش بر اقتصاد مقاومتی از منظر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ویژه
808 - 823
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به پژوهش های صورت گرفته در این زمینه، شاخص هایی همچون مردمی کردن اقتصاد، کاهش وابستگی به نفت، اصلاح الگوی مصرف، مبارزه با فساد، حمایت از تولید داخلی و از همه مهم تر اقتصاد دانش بنیان را می توان از جمله مولفه های اقتصاد مقاومتی دانست. به دلیل آنکه پیاده سازی ابعاد مختلف اقتصاد مقاومتی تنها در فضای اقتصاد دانش بنیان است که امکان پذیر می شود؛ لذا ضروریست در جهت تشریح مولفه های اقتصاد دانش بنیان اقدامی جدی صورت گیرد. کارآفرینی، سرمایه انسانی و آموزش و سرمایه اجتماعی بعنوان اهم مولفه های دانش مطرح شده اند. از آنجا که ایجاد بازار مولفه های مذکور ، سرعت بخشیدن به آن و نیز تحقق اقتصاد مقاومتی در گرو حکومتی توانمند می باشد؛ لذا مساله حکمرانی خوب نیز لازم است تشریح شود. از طرفی با وجود آنکه نهج-البلاغه بعد از قرآن کامل ترین و جامع ترین منبع دینی بوده و در آن برای تمام بخش های مختلف اعم از فردی و اجتماعی دستورات و تعالیم روح بخش ذکر شده است؛ لیکن در حوزه تبیین اقتصاد دانش بنیان و نیز اقتصاد مقاومتی مورد غفلت واقع شده و لازم است در جهت رفع آن تلاش صورت گیرد. لذا ضروری است که کشورهای اسلامی با الگوگیری از شیوه حکومتی امام علی(ع) در جهت پیاده سازی مولفه های دانش گام برداشته و زمینه ای مناسب جهت دستیابی به اقتصاد دانش-محور و نیز اقتصاد مقاومتی فراهم نمایند تا به اهداف عالیه مدنظر دست پیدا کنند.
بررسی آسیب پذیری امنیت اقتصادی در صنایع دانش بنیان و ارایه رویکردی مقاومتی در این صنایع
حوزه های تخصصی:
در اقتصاد دانش بنیان با تزریق دانش سطح بالا (اعم از دانش فنی و بازاری) در بخش های گوناگون اقتصادی، عملکرد نهادها، اجزا و روابط تسهیل و ساختار اقتصادی مقاوم تر می شود. در صنایع دانش بنیان به عنوان یکی از تبلورهای اقتصاد دانش بنیان، با تزریق نوآوری و دانش های فنی و بازاری پیشرفته در فرآیند تولید، می توان سرعت دست یابی به محصول و کیفیت آن را افزایش داد یا محصولی جدید را برای رفع نیاز طراحی کرد. این صنایع با افزایش شتابان در رشد اقتصادی، توان اقتصاد را دوچندان کرده و سطح اقتدار اقتصادی کشور ها را افزایش می دهد. در نوشتار پیش رو با بررسی دو رویکرد کلی رایج و رقیب در صنایع دانش بنیان و تحلیل مزیت ها و عیب های این دو رویکرد به شرح رویکرد سومی از صنعت دانش بنیان پرداخته شده است که امنیت اقتصادی بیشتری را برای کشورها در پی دارد. رویکردی که طراحی آن مبتنی بر نظریه اقتصاد مقاومتی صورت گرفته است. صنعت دانش بنیان مقاومتی، صنعتی با کاربری آسان، حجم کوچک و قابلیت همه گیر شدن است و با تبدیل شدن این گونه صنعتی سازی به فرهنگ عمومی به صورتی پایدار و متوازن به رشد اقتصادی کشورها کمک می کند. این صنعت به راحتی مورد تهدید قرار نمی گیرد و در صورت تهدید نیز به راحتی به آن آسیب وارد نمی شود.
نقش حکمرانی خوب در تحقق اقتصاد دانش بنیان در ایران (در قالب مدل مارپیچ چهارگانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، تبیین نقش حکمرانی خوب در تحقق اقتصاد دانش بنیان در قالب سیستم نوآوری مارپیچ چهارگانه است. روش این مقاله، به صورت تحلیلی- توصیفی، و چارچوب آن، نهادگرایی است و در بخشی از آن نیز از روش اقتصاد سنجی برای تحلیل داده ها استفاده می شود. چارچوب نظری این مقاله نهادگرایی است. پس از تعریف مفاهیم به ویژه مارپیچ چهارگانه در بخش توصیفی، کانال های ارتباطی حکمرانی خوب و اقتصاد دانش بنیان تشریح می گردد. سپس به کمک الگوی اقتصادسنجی، رابطه بین نوآوری (به عنوان هدف سیستم های نوآوری و اقتصاد دانش بنیان) و شاخص های حکمرانی خوب، بررسی می شود. به منظور تبیین رابطه حکمرانی خوب با اقتصاد دانش بنیان، شاخص های حکمرانی خوب در ایران و کشورهای اروپای شمالی و جنوب شرقی آسیا به عنوان کشورهایی که دارای امتیازات بالایی در شاخص اقتصاد دانش بنیان هستند، با هم مقایسه می شود. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که حکمرانی خوب از طریق کانال های ارتباطی حقوق مالکیت، تضمین اجرای قراردادها، سرمایه گذاری داخلی و خارجی، فرار مغزها، توسعه سرمایه انسانی و تحقیق و توسعه بر تحقق اقتصاد دانش بنیان تأثیر می گذارد. از طرفی در قسمت تحلیل داده ها، نتیجه همانند قسمت مفهومی، بیانگر ارتباط مثبت و معنی دار شاخص های حکمرانی خوب با نوآوری است. با توجه به تبیین اهمیت نقش حکمرانی خوب در اقتصاد دانش بنیان و پایین بودن امتیاز آن برای ایران، این شاخص به عنوان مارپیچ چهارم در سیستم نوآوری چهارگانه انتخاب می شود.
مقایسه کاربرد الگوریتم های فراابتکاری کلونی مورچه ها و سلسله مراتبی در خوشه بندی شرکت های دانش بنیان کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
33 - 50
حوزه های تخصصی:
خوشه بندی یکی از عملیات مهم در داده کاوی به شمار می رود که نتایج آن برای محققان و سیاست گذاران در زمینه های مختلف به منظور تحلیل و برنامه ریزی مفید است. از آنجا که در سال های اخیر، اقتصاد دانش بنیان با حمایت از شرکت های دانش بنیان در ایران در حال توسعه است، تحلیل ویژگی های این شرکت ها و خوشه بندی آنها به منظور برنامه ریزی اثربخش، چشم انداز مناسبی برای سیاست گذاران فراهم می آورد. از این رو، در این مقاله شرکت های دانش بنیان کشاورزی ایران با استفاده از اطلاعات سال 2017 بر مبنای حوزه فناوری، تنوع محصولات و ارزش فروش محصول با استفاده از روش های خوشه بندی K-میانگین ساده و K-میانگین در ترکیب با الگوریتم های سلسله مراتبی و کلونی مورچه ها در نرم افزار MATLAB 16a خوشه بندی شدند. بنا بر نتایج، خوشه بندی K-میانگین در ترکیب با الگوریتم کلونی مورچه ها در مقایسه با دو روش دیگر توزیع متوازن تری از شرکت ها بین شش خوشه داشته است و میانگین ضریب نیمرخ 7/0 اعتبار این خوشه بندی را تأیید می کند. پیشنهاد می شود، به منظور اثربخشی و پرهیز از هدررفت بودجه حمایت از شرکت های دانش بنیان، برای شرکت هایی که به دلیل ویژگی های مشابه در یک خوشه قرار گرفته اند، برنامه های حمایتی همسانی طرح ریزی شود. برای شرکت های دانش بنیان با میانگین فروش اندک که در یک خوشه قرار گرفته اند برنامه های حمایتی ورود به بازار و برای شرکت های با تنوع محصول و درآمد متوسط بالا برنامه های توسعه بازار صادراتی توصیه می شود.
تحلیل مسیر تأثیر نظام آموزش وپرورش کشور بر توسعه اقتصاد مقاومتی (مبتنی بر تعلیم وتربیت اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر؛ بررسی، تبیین و تعیین میزان تأثیر نظام آموزش وپرورش کشور بر توسعه اقتصاد مقاومتی مبتنی بر تعلیم وتربیت اسلامی است. برای این منظور، از روش تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده شده است. ابتدا با بررسی ادبیات تحقیق و فیش برداری کتابخانه ای و سپس تجزیه وتحلیل آن و کدگذاری باز و محوری، مفاهیم مرتبط با نظام آموزش وپرورش و اقتصاد مقاومتی شناسایی شد، سپس ازطریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان حوزه تعلیم وتربیت و اقتصاد مقاومتی، مفاهیم و مقوله های محوری مرتبط با توسعه اقتصاد مقاومتی جمهوری اسلامی ایران شناسایی شد. یافته های بخش کیفی تحقیق نشان می دهد که نظام آموزش وپرورش کشور به کمک متغیرهای میانجی (اقتصاد مردم پایه، اقتصاد دانش بنیان، فرهنگ عمومی و سبک زندگی) می تواند به توسعه اقتصاد مقاومتی، منجر شود. سپس برای انجام مرحله کمّی پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. در بخش کمّی با بهره گیری از مدل انعکاسی به تحلیل عاملی تأییدی پژوهش پرداخته شد. آزمون مدل های اندازه گیری انعکاسی ازطریق، آزمون پایایی مدل اندازه گیری، روایی همگرا و روایی واگرا مورد تبیین قرار گرفت. درادامه، میزان اثرگذاری متغیرها (اثر مستقیم و اثر غیرمستقیم) با بهره گیری از نرم افزار پی ال اس صورت گرفته است. یافته ها نشان می دهد که نظام آموزش وپرورش ازطریق متغیرهای میانجی رابطه مثبت و معنی داری با توسعه اقتصاد مقاومتی پیدا می کند.
رویکرد کیفی کنترل استراتژیک در ترکب و نضج فرایند کوچک سازی در سازمان های دولتی (با تأکید بر شمولیت روش شناختی در اقتصاد دانش بنیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استراتژی کوچک سازی یکی از راهبردهای اصلاح ساختار- به ویژه در بخش دولتی- است که با توجه به نقش مورد توجهی که دارد- به ویژه از حیث اقتصاد دانش بنیان- بررسی تبعات آن به منظور تحقق چشم انداز تعریف شده و مشخص ذیل اهداف ساختاری پژوهش، ضروری است؛ یکی از مهم ترین مباحث مربوط به فرایند کوچک سازی به منظور اجرای موفق آن در سازمان-های دولتی، کیفیت گرایی کنترل استراتژیک اولاً در ترکب- استوار شدن- و ثانیاً در نضج- بلوغ- آن است. بر این اساس، استراتژی کوچک سازی مستلزم رویکردی فرایندی است؛ بنابراین مستلزم نگاهی تدریجی با اجرای مرحله ای است؛ لذا کنترل استراتژیک می تواند این نقش را در فرایند کوچک سازی ایفا نماید؛ هم چنین شکل گیری و تحقق این مجموعه در مباحث روش شناسی، حاکی از سادگی و در عین حال شمولیت مقوله در مسیر رسیدن به اقتصاد دانش بنیان است که همگی در مسیر تحقق اهداف پژوهش هستند. در این پژوهش که با رویکردی ترکیبی- ذیل روش های کیفی زمینه-محور و تحلیل مند در فلسفه علم- به تبیین رویکرد کیفی کنترل استراتژیک در ترکب و استوار شدن و سپس نضج و بلوغ فرایند کوچک سازی سازمان-های دولتی از دیدگاه محققان پرداخته شده، رابطه مثبت و هم افزایی پدیدار شد که نشان می دهد تمرکز بر فرایند کوچک سازی با در نظر گرفتن کنترل استراتژیک- با توجه به اثرات آن- می تواند منجر به تغییر قواعد بازی تعریف شده برای سازمان های دولتی شود که این مسئله در مسیر گذار به اقتصاد دانش بنیان می تواند نقشی تعیین کننده در رقم زدن معادلات به نفع رویکرد مدعی آن شود
الگوی راهبردی توسعه علم و دانش از نگاه مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه دانش به یکی از مهم ترین ابزاری تسلط بر جوامع مختلف تبدیل شده است. اقتصاد دانش بنیان در همه جهات توسعه پیدا کرده و بر بازارهای جهانی حاکم شده است. به درستی می توان علم را به عنوان یک منبع بسیار مهم در اقتدار ملی به حساب آورد. این تحقیق در نظر دارد با بررسی نظریات و بیانات مقام معظم رهبری(مدظله) به عنوان عالی ترین و استراتژیک ترین مقام رسمی کشور یک الگوی راهبردی از توسعه علم و دانش در کشور را ارائه دهد. به این منظور تمامی سخنرانی های ایشان در مقام ولی فقیه یعنی از سال 1368 تا 1398 که مرتبط با موضوع دانش بوده مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق کیفی و ترکیبی از تحلیل محتوای جهت دار و تحلیل مضمون بوده است. مؤلفه های اساسی این الگوها عبارتند از ارزش ها، دکترین، اهداف و سیاست ها می باشند. از مهم ترین یافته های تحقیق می توان به دکترین اصلی این الگوی راهبردی اشاره نمود که همان دکترین اقتدار آفرینی علم از نگاه مقام معظم رهبری است.
بررسی و شناسایی متغیرهای مؤثر بر تحقق اقتصاد دانش بنیان در ایران و کشورهای منتخب در افق2050(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعد از ارائه تحلیل و نتایج اقتصاد مبتنی بر دانش، در سال های اخیر این نوع از اقتصاد در ایران نیز جایگاهی کسب کرد. بااین وجود یکی از نقاط ضعف در ایران روند مربوط به تجاری سازی کالاهای تولیدشده به وسیله ی دانش و نوآوری است. در مطالعه ی حاضر با در نظر گرفتن متغیر "حق اختراعات ثبت شده" به عنوان نماینده ی میزان تحقق اقتصاد دانش بنیان، سعی بر آن است که متغیرهای مؤثر بر آن شناسایی و سیاست های لازم برای تحقق اقتصاد دانش بنیان اولویت بندی گردد. برای برآورد الگو از روش داده های تابلویی استفاده شده است که برای کشورهای منتخب درحال توسعه در افق 2050 موردبررسی قرار می گیرد. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که "شاخص رقابت پذیری جهانی، مخارج تحقیق و توسعه و شاخص پیچیدگی های کسب وکار اثر معناداری بر تعداد حق اختراعات ثبت شده به عنوان پراکسی اقتصاد دانش دارد. همچنین اثر متغیر توسعه منابع انسانی و آموزشی بر متغیر نوآوری نسبت به اثر متغیر زیرساختارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات بیشتر است.
رهنمودهای ناظر بر خط مشیِ گذار به اقتصاد دانش بنیان در ایران: کاربست علم سودمند در جهت الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۰۱
173 - 194
اقتصاد دانش بنیان، تولید و کاربرد دانش را منشأ اصلی ایجاد ثروت می داند. کارایی این نظام اقتصادی، در گرو تعریف ساز و کارها و شناخت عوامل مؤثر بر تولید و به کارگیری دانش است، به طوری که از ارتباط این عوامل با یکدیگر، زمینه افزایش عملکرد سایر بخش ها نیز فراهم شود. بی تردید دسترسی به اهدافی همچون جایگاه برتر اقتصادی، رقابت مند شدن اقتصاد، رشد و توسعه پایدار و پرشتاب که در اسناد بالادستی و خط مشی های کلان کشور مورد تأکید قرار گرفته است، مستلزم درک شرایط محیطی اقتصاد نوین و توجه به ملزومات آن است. از سوی دیگر، با توجه به نارسایی های موجود در مدل ها و الگوهای توسعه و اصولی چون اصل وابستگی به مسیر، پسینی بودن مطالعات و عقلانیت محدود مطرح در اقتصاد تکاملی، الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت به منزله اصلی ترین و کلان ترین سند راهبردی کشور، مورد توجه و تأکید قرار گرفته است. بر این اساس، پژوهش حاضر، ضمن بررسی عوامل قابل توجه و ارائه ملاحظات ناظر بر خط مشی، گذار به اقتصاد دانش بنیان در ایران را با رویکرد الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت مد نظر قرار می دهد. رویکرد پژوهش، استقرایی و نحوه انجام آن، کیفی بوده و بر اساس نظریه پردازی داده بنیاد (رویش نظریه ها)، ابعاد قابل توجه در این رابطه استخراج و ملاحظات مربوط به خط مشی ارائه شده اند. یافته ها نشان می دهند که این رویکرد باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
تبیین الگوی دانشگاه کارآفرین ازطریق رهیافت مدل سازی ساختاری تفسیری مبتنی بر دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۰۱
317 - 352
هدف از پژوهش حاضر تبیین الگوی توسعه دانشگاه کارآفرین است. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و از منظر گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان و اساتید حوزه کارآفرین در دانشگاه مازندران بوده که به روش هدفمند انتخاب شدند. برای طراحی الگوی ساختاری و روابط علّی تحقیق از رهیافت مدل سازی ساختاری تفسیری مبتنی بر دیمتل فازی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد از میان متغیرهای مورد بررسی چهار متغیر نقش علّی و هفت متغیر نقش معلولی داشتند. یافته های روش وزن دهی فازی نشان داد از میان شاخص های مورد بررسی، شاخص قدرت نفوذ در دانشگاه دارای بیشترین وزن و اهمیت است. همچنین براساس رهیافت مدل سازی ساختاری تفسیری مبتنی بر دیمتل فازی متغیرها در چهار سطح طبقه بندی شدند که در این بین متغیر چشم انداز و مأموریت به عنوان عامل زیربنایی و دارای قدرت نفوذ قوی معرفی شد.