مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
تکنولوژی مدرن
حوزه های تخصصی:
"به دنبال فرایند اصلاحات ارضی در ایران، مسئولین کشاورزی کشور در صدد تاسیس واحدهای جمعی دولت و نیمه دوتی از قبیل شرکتهای سهامی زراعی، واحدهای تعاونی تولید و شرکتهای کشت و صنعت برآمدند تا بتوانند مشکلاتی را که در ارتباط با کاهش محصولات و مهاجرتهای شدید روستایی به وجود آمده بود جبران نمایند. این واحدها به دلیلا مختلف از جمله عدم مشارکت و همیاری روستایی به وجود آمده بود جبران نمایند. این واحدها به دلایل مختلف از جمله عدم مشارکت و همیاری کشاورزان و عدم تطابق الگوهای به کار رفته با جامعه سنتی ایران، نتوانستند موفقیتی کسب نمایند و پس از انقلاب غالبا فعالیت آنها متوقف شد و یا از هم پاشیده شدند. بعد از انقلاب در برخی، از مناطق ایران از جمله در منطقه ""سربند اراک"" روستاییان خود با یاری گرفتن از تجارب مبتنی بر دانش بومی توانستند اراضی کشاورزی بسیار پراکنده و قطعه قطعه خود را یکپارچه سازند و فارغ از هر گونه بوروکراسی اداری و در مواردی هم با کمک و راهنمایی مروجین کشاورزی که سعی در تلفیق دانش علمی و دانش بومی داشتند، مشکل قطعه قطعه بودن اراضی خود را حل کنند و در حقیقت کشاورزی سنتی خود را با تکنولوژی مدرن همنوا سازند.
"
روح تکنولوژی مدرن و جایگاه تفکر در مدارس (بررسی ارزش تفکر در تکنولوژی آموزشی رایج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی جایگاه تفکر در مدارس و تأثیر تکنولوژی مدرن در ارتقای تفکر در مدارس است. لذا ابتدا برخی از نظریات معروف دربارة تکنولوژی مدرن و تأثیر آنها بر زندگی و دیدگاههای مردم به اجمال طرح می شود، سپس با نگاهی اجمالی به مؤلفه های تکنولوژی آموزشی، دیدگاه های مطرح شده در خصوص تکنولوژی مدرن به تکنولوژی آموزشی تعمیم داده شده و تأثیر تکنولوژی آموزشی بر ابعاد و زوایای مختلف زندگی دانش آموزان و به ویژه بر فکرآموزی آنان در مدارس بررسی شده و جایگاه و اهمیت تفکر و پرورش آن مورد مطالعه قرار می گیرد. در نهایت نشان داده می شود که این تکنولوژی دانش آموزان را در مسیرهایی پیش می برد که آموزش تفکر در آن جای چندانی نداشته و تفکر دانش آموزان را در امور مهم زندگی شان مورد تأکید و توجه قرار نمی دهد. به این ترتیب لزوم جایگزینی یا تجدید نظر در تکنولوژی آموزشی رایج روشن شده و اهمیت برنامه هایی شبیه برنامة فلسفه برای کودکان و نوجوانان مشخص می گردد.
بررسی رویکرد هایدگر در مواجهه با تکنولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکنولوژی و ماهیت آن، از کلیدی ترین موضوعات مورد توجه در اندیشة هایدگر است. هرچند رویکرد هایدگر با آن چه در فلسفة تکنولوژی متداول شاهد آن هستیم تفاوت چشم گیری دارد، رد پای بینش های موجود در تفکر هایدگر را می توان در فلسفة تکنولوژی معاصر، حتی در سنت فلسفة تحلیلی نیز به وضوح مشاهده کرد. در این مقاله، ابتدا کوشش می شود تا بر پایة اندیشة هایدگر، ماهیت تکنولوژی مدرن روشن شود. تحلیل هایدگر از تکنولوژی مدرن و ماهیت آن، مقدمه ای است برای فهم خطراتی که امروزه آدمی را تهدید می کند. پس از روشن شدن مفهوم گشتل به مثابة ماهیت تکنولوژی مدرن، و خطر حاکمیت آن بر جهانی که در آن زندگی می کنیم، نگرش هایدگر نسبت به رهایی از جهان بی معنای تکنولوژیک مطرح می شود. هایدگر نجات انسان معاصر را فقط با برپاشدن پارادایمی نو که در آن فهم جدیدی از موجودات، غالب شود ممکن می داند. وارستگی از اشیا در پیوند با تفکر معنوی، می تواند آمادگی انسان برای ظهور چنین پارادایمی را محقق سازد. در پایان، نقدهایی بر رویکرد هایدگر نسبت به تکنولوژی مدرن بیان خواهد شد
راهکاری برای مواجهه صحیح با دنیای تکنولوژیک مدرن، در مقایسه آرای نصر و فینبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، دو رویکرد متفاوت سیدحسین نصر و اندرو فینبرگ برای رهایی از مشکلات تکنولوژی مدرن، اجمالاً معرفی و سپس مقایسه شده است. نصر با نگاهی ذات گرایانه و منفی به تکنولوژی مدرن، به آسیب های فردی، جمعی و زیست محیطی فراوانی اشاره می کند. راهکار نصر عبارت است از طرد کلی تکنولوژی مدرن و بازگشت به تکنولوژی سنتی. درمقابل، فینبرگ تکنولوژی های مدرن را با نگاهی ساخت گرایانه و تجربه گرا بررسی می کند و ضمن بررسی آسیب های گوناگون این تکنولوژی ها، راه رهایی را توسل به تکنولوژی دموکراتیک اعلام می کند. تکنولوژی دموکراتیک، تکنولوژی ای است که عموم مردم در طراحی و تولید آن مشارکت داشته باشند. پس از مقایسه همه وجوه اختلاف و اشتراک نظر نصر و فینبرگ، نخست روشن شد اساس اختلاف نظر فاحش آنان در ارائه راهکار، به برداشت متفاوت آنان از ماهیت تکنولوژی و قبل تر از آن به جهان بینی های متفاوت آنان بازمی گردد؛ دوم، نشان داده شد که با استفاده از قابلیت های هریک از این دو رویکرد و نیز با توجه به مشترکات عقاید ایشان، راهکاری مرضی الطرفین به دست آمد و آن «مقاومت مردمی در برابر تکنولوژی های ناهمخوان با سنت» است. بر اساس این، در جوامعی که به حفظ سنت های اصیل خود مایل هستند، مقاومت دموکراتیک در برابر تکنولوژی های ناسازگار با سنت، تأمین کننده هم زمان دغدغه های نصر و فینبرگ است.
تبیین تأثیرات اجتماعی تکنولوژی بر هنر اسلامی در عصر جدید بر اساس نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
143 - 154
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر تکنولوژی بیش از هر زمان دیگری بر ارزش های فرهنگی و هنری در جوامع تأثیرگذار است. گسترش آن نیز بستگی به انطباقش با شرایط فرهنگی و اجتماعی دارد. امکان انتشار آثار فرهنگی و هنری بر روی شبکه های الکترونیکی به صورت بی حد و مرز ضمن ایجاد نگرشِ خاص، هویت اجتماعی انسان ها را تغییر داده و فضای فرهنگی جدیدی به وجود آورده است؛ تا جایی که در تمام جوامع، اعم از اسلامی و غیراسلامی، برقراری پیوند بین فرهنگ، هنر و تکنولوژی مدرن با کمک رسانه های نوین برای مفاهیمی چون آزادی، حقیقت و واقعیت معانی تازه آفریده است. مسئله ای که اینجا مطرح است تبیین تأثیر اجتماعی تکنولوژی بر هنر اسلامی و ماهیت آن در عصر جدید است. این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی، تأثیرات اجتماعی تکنولوژی بر فرهنگ و خصوصاً هنر اسلامی را در عصر حاضر از منظر دیدگاه انتقادی مکتب فرانکفورت بررسی می کند. یافته های پژوهش حاکی از این است گرچه همواره به نظر می رسد که فرهنگ و هنر اسلامی باید از منظر عالم معنوی اسلام مورد توجه قرار گیرد؛ اما در دهکده جهانیِ دوران معاصر که راه یابی تکنولوژی به ساحت تغییرات اجتماعی در همه جوامع به محرکی در نوآوری های فرهنگی بدل شده؛ به نگرش تازه ای در قلمرو هنر اسلامی نیاز است. گرچه اساساً در فرهنگ اسلامی نگاه عارفانه و شهودی هنرمند به پدیده های عالم، باعث شکل گیری هنری شده است که روایتگر زیباییِ نقش بسته از تجلیات ذات اقدس الهی در دنیای زمینی با ماهیتی متفاوت از تعریف هنر در جهان مدرن است. از این رو تکنولوژی به عنوان نیروی اصلی برای ایجاد سازمان اجتماعی در تمامی جوامع و دگرگونی روابط اجتماعی و فرهنگی، یکی از دغدغه های اساسیِ پیروان نظریه انتقادی است. اهداف پژوهش: 1.واکاوی رویکرد اندیشه انتقادی مکتب فرانکفورت به تعامل تکنولوژی مدرن با فرهنگ و هنر در عصر حاضر. 2.بررسی تأثیر تکنولوژی به عنوان یک پدیده اجتماعی و موضوع فلسفی بر روی هنر اسلامی در جهان مدرن از دیدگاه نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت. سؤالات پژوهش: 1.با توجه به رویکرد مکتب فرانکفورت، چگونه می توان میان هنر اسلامی و تکنولوژی ارتباط برقرار کرد؟ 2. تکنولوژی در عصر جدید چه تأثیری بر هنر اسلامی داشته است؟
بررسی بنیادهای معنایی تکنولوژی مدرن و پیامدهای فرهنگی-اجتماعیِ آن از منظر اخلاق فلسفی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
129 - 162
حوزه های تخصصی:
تکنولوژی مدرن، در عین فراهم آوردن امکانات فراوان برای انسان، پیامدهای ناگوار فراوانی نیز داشته است؛ اما با آنکه گفتگوی فراوان اندیشمندان از پیامدهای آن، علل و عوامل پیامدها و چگونگی ارتباط میان این علل و پیامدها، به صورت مبسوط بحث نشده است. پژوهش حاضر می کوشد در چارچوب رویکرد اخلاق فلسفی، با روش تحلیلی و عقلی و نیز استناد به دیدگاه نظریه پردازان تکنولوژی، به این بُعد از پیامدها بپردازد. از منظر اخلاق فلسفی، تکنولوژی مدرن، برمبنای معانی دنیاگرایانه و حاکمیت شهوت و غضب بر عقل شکل گرفته که این بنیاد معنایی، به نابودی زیبایی های اخلاقی و انسانیت انسان، سیری ناپذیری و سلطه جویی وی بر دیگران، تعطیلی قوه تعقل و وارونگی شناختی، اسارت عقل و تمام وجود انسان تحت حیوانیت، سیلان و بی هویتی و در نهایت با شکل دهی سیرتی حیوانی، به رنج وصف ناپذیر نابودی انسان می انجامد؛ بدین لحاظ، تکنولوژی نیز در سطح کلان اجتماعی به نابودی ارزش های انسانی، سلطه بر طبیعت، انسان و جامعه، امکان زدایی تعقل نظری و تغییر ادراکات و طرز فکر افراد، سیلان و بی هویتی دائمی و اسارت فرهنگ و انسان تحت الزامات تکنولوژی انجامیده و در نهایت با شکل دهی جهان زیست افراد، به عنوان محرک بیرونیِ حرکت جوهریِ نفوس انسانی، بستر شکل گیری هویت ثانویه ناسازگار با فطرت و هویت اصیل انسانی در افراد را فراهم می کند که حاصل این همه، عیان سازی تناقض پنهان در فرهنگ و تمدن غربی است.
فناوری مطلوب در سبک زندگی معاد باورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
237 - 258
حوزه های تخصصی:
انسان در سبک زندگی معادباورانه به وجود جهانی فراتر از عالم دنیا معتقد است که در آن، نعمت ها و عذاب هایی با درجه و دامنه بیشتری بر اساس عملکرد وی در حیات دنیوی شکل گرفته اند. از طرفی چنین انسانی با فنّاوری های مدرنی که فرهنگ، منطق و سبکی از یک زندگی را دارا هستند مواجه است که درمواردی با بسترآفرینی نامطلوب موجب تضعیف سبک زندگی دینی می شود. مقاله حاضر با رویکرد توصیفی و تحلیلی می کوشد فناوری مطلوب در سبک زندگی معادباورانه را تبیین کند. یافته ها نشان می دهد که؛ بر اساس رسالت دین مبین اسلام در مدیریت و تعیین نسبت پدیده ها با خود و حرکت به سوی تمدن اسلامی، همچنین وجود دیدگاه هایی نظیر؛ ابزاری، استقلالی و تعاملی ویژه رابطه دین و تکنولوژی، نسبت سنجی دو سبک زندگی معادباورانه و فنّاورانه موجّه می شود. دنیامحوری، کثرت گرایی، غفلت زایی، اخلاق گریزی و پوچی آفرینی از شاخصه های عمده سبک زندگی فناورانه و تکنولوژی مدرن است. بنابراین ضروری است نسبت خود با تکنولوژی مدرن را بر اساس سبک زندگی معادباورانه بازبینی کنیم. 1. آخرت محوری در بستر دنیا، 2. وحدت و توحید گرایی، 3. غفلت زدایی، 4. اخلاق مداری و 5. پوچی زدایی از ویژگی های فنّاوری مطلوب در سبکی زندگی معادباورانه است. بر اساس چنین سبک و نظامی می توان در مواجهه با تکنولوژی مدرن دست به انتخاب، گزینش و ابتکار زد.