مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
عوامل انسانی
حوزه های تخصصی:
عوامل های مختلفی در پیاده سازی موفق سیستم هوش تجاری نقش بازی می کنند. این در حالی است که اغلب عوامل های فناورانه و ابزارگونه هوش تجاری موردتوجه پژوهشگران، مدیران و سرمایه گذاران بوده است. در پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد مدیریتی هوش تجاری، عوامل های حیاتی موفقیت پیاده سازی هوش تجاری مرتبط به عوامل انسانی با استفاده از ادبیات و نظرات خبرگان شناسایی و رتبه بندی شدند. به این منظور برای گردآوری داده ها از رویکرد مرور ادبیات تم محور کرسول استفاده شد که از تعداد 121 منبع به عنوان جامعه آماری، تعداد 33 منبع با استفاده از معیارهایی خروج معالعه انتخاب گردید. به این ترتیب خوشه ها و عوامل انسانی اثرگذار بر موفقیت هوش تجاری استخراج شدند و مبنایی برای تدوین پرسش نامه مبتنی بر مقایسه های زوجی قرار گرفت. با بهره گیری از نظرات ده خبره حوزه هوش تجاری برای تجریه و تحلیل داده ها از فن دیمتل که به بهترین وجه روابط تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را نشان می دهد، استفاده شد. روایی محتوا پرسش نامه از راه خبرگان حوزه کسب و کار هوش تجاری و قابلیت اعتماد پرسش نامه نیز به کمک روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد که از بین چهار خوشه عوامل مرتبط با اعضای گروه، عوامل مرتبط با مدیر پروژه، عوامل مرتبط با پذیرش و همکاری کاربران و عوامل مرتبط به سازمان به تریتب عوامل مرتبط به سازمان و عوامل مرتبط به مدیر طرح از عوامل علی اثرگذار بر دیگر عوامل هستند.
بررسی تطبیقی نقش مولفه های جغرافیایی در ارتکاب جرایم اقتصادی از منظر حقوق ایران و فقه امامیه و اسناد بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولفه های جغرافیایی نقش بارز و اساسی در ارتکاب جرایم اقتصادی ایفاء می نمایند به نحوی که عواملی مانند موقعیت سرزمینی و اقلیمی ، تغییرات آب و هوایی و ... به عنوان یکی از عوامل بارز در ارتکاب این جرایم درنظر گرفته شده اند. البته این موضوع که این عوامل به طور پیوسته در ارتکاب این جرایم نقش ایفاء می نمایند، هم چنان به طور کامل به عنوان عوامل مانع و جامع در نظر گرفته نشده اند.این تحقیق که با استفاده از یک رویکرد توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته است درصدد پاسخ به این پرسش است که نقش مولفه های جغرافیایی در ارتکاب جرایم اقتصادی با توجه به موازین و استانداردهای حقوق ایران ، فقه امامیه و اسناد بین المللی چیست ؟ نتیجه تحقیق حاضر بدین صورت است که با وجود اینکه مولفه های جغرافیایی هم چون جمعیت غیرنظامی در ارتکاب برخی جرایم مانند جرایم بین المللی و هم چنین محاربه و برخی از مصادیق افساد فی الارض در فقه و حقوق داخلی و بین المللی مهم شمرده اند، اما در زمینه جرایم اقتصادی مولفه های جغرافیایی به عنوان عوامل مستقل نه در اسناد حقوق داخلی ، نه در اسناد حقوق بین الملل و نه در فقه امامیه مورد توجه قرار نگرفته اند. با این حال، این غفلت تا حدودی به ویژه در زمینه اسناد بین المللی با ظهور تفاسیر بر مواد این اسناد مرتفع شده است و نقش عوامل جغرافیایی تا حدودی مهم جلوه داده شده اند.
نقش عوامل غیر اکتسابی در شکل گیری هویّت فردی از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۹ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
239 - 260
حوزه های تخصصی:
در حیات انسان عوامل بسیاری در شکل گیری هویّت فردی او دخالت مستقیم یا غیر مستقیم دارد که در مجموع، موجب تمایز فرد از دیگران می شود. در نظام فکری ابن سینا برخی از عوامل هویّت ساز مانند ویژگی های فیزیولوژیکی، مستقیماً با بدن و برخی دیگر مانند روحیات و خلقیات، مستقیماً با نفس در ارتباط اند؛ اما با توجه به رابطه تنگاتنگ و دوسویه ای که میان نفس و بدن برقرار است، این عوامل نیز همواره از حالات و ویژگی های یکدیگر متأثرند و در کنار هم در شکل گیری هویّت فرد نقش ایفا می کنند. هدف نوشتار حاضر این است که با روش توصیفی- تحلیلی دیدگاه ابن سینا درباره چگونگی تأثیر عوامل غیر اکتسابی بر شکل گیری هویّت فردی انسان را در پنج مقطع مهم حیات، یعنی «دوران جنینی»، «زمان تولد تا دوسالگی»، «دو تا پنج سالگی»، «شش سالگی تا ابتدای نوجوانی» و «دوران نوجوانی و جوانی» واکاوی کند. از میان این عوامل، برخی مانند «ماده اولیه بدن»، «جنسیت» و «محیط خانواده»، می توانند متأثر از دخالت انسان های دیگر باشند؛ ولی برخی دیگر مانند «محیط زیست» و «فصول مختلف سال»، عوامل کاملاً طبیعی هستند که اساس تغییر در آن ها خارج از حیطه انسان است. این عوامل که تأثیرات بلندمدت یا کوتاه مدتی در جنبه های فیزیولوژیکی، اخلاقی و رفتاری انسان دارند، در مجموع سازنده فردیّت او هستند.
شناسایی و رتبه بندی عوامل انسانی مؤثر بر افزایش هزینه و زمان پروژه های عمرانی کشورهای در حال توسعه و ایران با استفاده از تکنیک های AHP و تاپسیس
امروزه مدیریت پروژه های عمرانی با پیچیدگی و تغییراتی شدید روبرو شده است. به کارگیری الگوهای گذشته و فقدان توجه ویژه به تغییرات صورت گرفته باعث افزایش هزینه ها شده و ممکن است پروژه از توجیه پذیری فنی و اقتصادی خارج شود. در این مقاله پس از مطالعه ی جامع ادبیات تحقیق در دو مرحله عوامل انسانی افزایش هزینه ی پروژه های عمرانی در چهار دسته (کارفرما، مشاور، پیمانکار و قوانین و مقررات) و راهکارهای غلبه بر آن ها (21 مورد) استخراج گردید. عوامل انسانی افزایش هزینه به وسیله ی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی شناسایی شده و به وسیله الگوریتم تاپسیس فازی رتبه بندی شدند. در مرحله ی بعد با توجه به معیارهای شناسایی شده، ادبیات تحقیق مجدداً مورد مطالعه قرار گرفت تا راه کارهای غلبه بر این عوامل نیز شناسایی گردد. این راهکارها نیز در اختیار 25 نفر از خبرگان قرار گرفت تا با انجام مقایسات زوجی، مؤثرترین این راهکارها را شناسایی نمایند. نتایج پژوهش فعلی نشان می دهد که انجام مطالعات امکان سنجی به طور کامل، برنامه ریزی و نظارت بر فعالیت ها و وجود برنامه ی تغییر در صورت نیاز و کنترل و نظارت بر مطالعات انجام شده توسط مشاور از جمله مهمترین راهکارهای شناسایی شده می باشند.
بررسی عوامل و موانع انسانی بهره وری شغلیِ کارکنان مجتمع گاز پارس جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی عوامل و موانع بهره وری کارکنان در شرکت پارس جنوبی جم است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، از نوع تحقیقات آمیخته می باشد. جامعه ی آماری در بخش کیفی کلیه مدیران و کارشناسان متخصص شرکت مجتمع گاز پارس جنوبی می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، مدیران و متخصصانی که اطلاعات موردنیاز پژوهش را در اختیار داشتند، انتخاب و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته اطلاعات جمع آوری گردید. جامعه آماری تحقیق در بخش کمّی نیز کلیه مدیران و متخصصان شرکت گاز پارس جنوبی به تعداد 250 نفر می باشند. روش تعیین روایی پرسشنامه نیز، صوری و محتوایی می باشد. نتایج نشان داد، عوامل و موانع بهره وری کارکنان در شرکت پارس جنوبی جم عبارتند از: جوّ سازمانی، رهبری اثربخش، بلوغ حرفه ای کارکنان و شرایط محیطی. همچنین نتایج، رابطه مستقیم مدل طراحی شده توسط محقق را با نظریه عوامل و موانع بهره وری ساعتچی نشان داد.
بررسی نقش سرمایه اجتماعی در تسهیم موثر دانش کارکنان شرکت نفت و گاز پارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درحالی که تأکید مدیریت دانش سنتی بر فناوری یا طراحی سیستم های اطلاعاتی پردازش گر دانش بود، در دیدگاه های نوین، بیشتر بر عوامل انسانی و رفتارهای موثر در تسهیم دانش تمرکز می شود. بنابراین هدف این پژوهش آن است که با تمرکز بر بعد انسانی تسهیم دانش، تاثیر سرمایه اجتماعی بر تسهیم موثرتر دانش کارکنان شرکت نفت و گاز پارس بررسی شود. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که سرمایه اجتماعی بر تسهیم دانش درون واحدی و میان واحدی موثر است. همچنین بر اساس نتایج، سرمایه اجتماعی درافراد دارای تحصیلات بالاتر، میانگین بالاتری دارد و افراد با سابقه مدیریتی بیشتر، به لحاظ تسهیم دانش، میانگین پایین تری نسبت به افراد بدون سابقه مدیریتی یا دارای سابقه مدیریتی کمتر دارند. به نظر می رسد مدیران چندان حاضر نیستند اطلاعات و تجارب خود را در اختیار افراد زیرمجموعه، به ویژه کارکنان خیلی شایسته یا افراد تازه استخدام شده قرار دهند. این نتایج با نتایج پروژه اجرا شده در زمینه مدیریت دانش در شرکت نفت و گاز پارس در مدت دو سال اخیر همراستا بوده و تطبیق پیدا می کند. پیشنهاد می شود که شرکتهای زیرمجموعه صنعت نفت به عنوان شرکتهایی که در حوزه مدیریت دانش عملکرد نسبتا موفقی دارند، با تسهیم دانش و انتقال تجارب خود به سازمانهای دیگر، آغازگر حرکتی برای تسهیم دانش میان سازمانی و سوق دادن هرچه بیشتر کشور در مسیر توسعه یافتگی باشند. هم چنین با توجه به نتایج به دست آمده می بایست راهکارهای عملیاتی برای افزایش اعتماد میان کارکنان جهت تسهیم دانش پیاده سازی شود.
شناسایی مؤلفه هاى مؤثر بر مدیریت امنیت اطلاعات در فناوری اطلاعات شرکت نفت فلات قاره ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
851 - 870
حوزه های تخصصی:
Security problems and barriers are one of the most fundamental issues in information systems. Security has long been regarded as an integral part of IT infrastructure. In this regard, the present research aimed to identify the effective components of information security management in Iran's Offshore Oil Company Information Technology. The population of this research includes Iran's Offshore Oil Company IT managers and experts. The research is considered as mixed method in nature. In the qualitative section, the effectiveness components were identified using semi-structured interviews. Then these identified components were developed in the form of a secondary questionnaire and proposed to the population so the necessary data were collected. Data analysis was performed using SPSS20 and Lisrel software. The results of the research showed the components related to technical human, managerial, leadership, financial and economic issues, components related to management and leadership issues affecting information security management of information technology department of Iran's offshore oil company.
بررسی جریان های سرمایه اجتماعی در بازارهای تاریخی برحسب مشاغل و فضاهای معماری (مطالعه موردی: بازار تاریخی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
107 - 120
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی سرمایه اجتماعی بازار تاریخی تبریز بر حسب عوامل انسانی و معماری است. جامعه آماری تحقیق، شهروندان مراجعه کننده به بازار است. با استفاده از روش نمونه گیری با جامعه آماری نامعلوم، 383 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ، 896/0 به دست آمد. یافته های پژوهش با استفاده از تحلیل عاملی منجر به کاهش 82 شغل در 15 گروه شغلی شده که سه گروه شامل مشاغل فرهنگی- مذهبی، جواهرسازی و صنایع دستی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. همچنین برحسب یافته ها، بیشترین ارتباط بین مشاغل با بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی است. همچنین از نظر ارتباط بین فضاهای معماری با سرمایه اجتماعی، میزان سرمایه اجتماعی در راسته ها، مساجد و حسینیه به ترتیب با 452/0، 421/0 و 387/0، بیشتر از سایر فضاهاست. در نهایت، سه متغیر سن شهروندان، سن مغازه دار و تعداد دفعات خرید به ترتیب با دارای بیشترین همبستگی مثبت و معنادار با سرمایه اجتماعی هستند.
طراحی الگویی برای شهر هوشمند با الهام از مفروضات خدمات دولتی نوین و ارزیابی مؤلفه های زیرساختی آن در شهرداری بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران های مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و همین طور پدیده جدید شیوع سریع بیماری مرگبار کرونا در جهان ضرورت توجه به هوشمندسازی شهرها را دوچندان کرده است. هدف این پژوهش شناسایی ابعاد و مؤلفه های شهر هوشمند با الهام از مفروضات خدمات دولتی نوین، تبیین وضعیت فعلی هوشمندسازی و شناسایی موانع فراروی تحقق شهر هوشمند در شهر بندرعباس است. این پژوهش در زمره تحقیقات کاربردی قرار دارد و به روش آمیخته در دو مرحله کیفی و کمی انجام شده است. در مرحله اول با استفاده از راهبرد تحلیل محتوا و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مدیران و کارشناسان ارشد، الگوی شهر هوشمند در شهرداری بندرعباس با اتخاذ رهیافت خدمات دولتی نوین طراحی شد. در مرحله دوم با استفاده از پرسشنامه و تحلیل با نرم افزار SPSS وضعیت هوشمندسازی شهر بندرعباس مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های مرحله کیفی حاکی از آن داشت که لازمه تحقق شهر هوشمند، ایجاد زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات (زیرساخت هوشمند و خدمات هوشمند)، توجه به بعد جامعه (مشارکت سرمایه های انسانی و اجتماعی) و مدیریت یکپارچه شهری و مبتنی بر مفروضات خدمات دولتی نوین (در سطح خرد شهرداری ها و سیاست گذاری کلان) است. تجزیه وتحلیل داده ها در مرحله کمی بیانگر این است که شهر بندرعباس در تمام زمینه های فنی، انسانی و مدیریتی در وضعیت نامطلوبی قرار دارد، همچنین عدم وجود زیرساخت های انسانی و نهادی (مدیریتی) لازم، موانع و محدودیت های بیشتری در مسیر هوشمندسازی شهر بندرعباس قرار داده است.
امکان سنجی استقرار نظام حسابرسی داخلی مبتنی بر ریسک در دانشگاه آزاد اسلامی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۱
229 - 262
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی امکان استقرار نظام حسابرسی داخلی مبتنی بر ریسک و شناسایی متغیرهای مربوطه در دانشگاه آزاد اسلامی کشور است. حسابرسی داخلی مبتنی بر ریسک، به عنوان یک راهکار اطمینانبخشی نسبی و شامل این احتمال است که تمام خطراتی را که به درستی مدیریت نشده اند،شناسایی کند و در غیر این صورت اطمینان بخشی نمی تواند داده شود، به طوری که این راهکار روشی را فراهم می کند که اطمینان می دهد ریسک های سازمان مدیریت و کنترل شده اند. براین اساس، جامعه آماری مورد مطالعه این پژوهش نیز شامل کارکنان بخش های حسابداری و مالی کلیه واحدها و ادارات تابعه دانشگاه آزاد اسلامی می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نمونه پژوهش انتخاب و مورد آزمون قرار گرفت. روش پژوهش حاضر نیز توصیفی- پیمایشی می باشد. برای آزمون فرضیه ها و تخمین مدل نیز از روش تجزیه و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده است. نتایج کلی پژوهش نشان می دهد که به ترتیب عوامل انسانی، عوامل ساختاری و عوامل فنّی در قالب 8 متغیر شامل: اهداف و فرآیندهای سازمانی، آموزش جهت افزایش توان فنی، پذیرش و حمایت مدیران ارشد، امکان تجزیه و تحلیل و اولویت بندی ریسک ها، تعیین نقاط ضعف کنترلی و فعالیت های کنترلی، تدوین برنامه حسابرسی داخلی مبتنی بر ریسک، انجام رسیدگی، و ارائه گزارش حسابرسی داخلی مبتنی بر ریسک در دانشگاه آزاد اسلامی کشور از عوامل اصلی استقرار نظام حسابرسی داخلی مبتنی بر ریسک در دانشگاه آزاد اسلامی است.
The purpose of this paper is investigating the feasibility of establishing risk-based Internal audit in Islamic Azad University. The risk-based internal audit, is a solution for ensuring about control of risks, and includes this possibility that all risks are not managed properly can be detected and otherwise be reassured, as well as this approach provides a way to ensure that risks are managed and controlled in the organization The population of this research includes accounting and financial staff in all of the units of Islamic Azad University that selected using proper sampling test. The research method is also a descriptive method. For testing hypotheses and model estimation we used Confirmatory Factor Analysis method. Results show that there are 3 main factors (human, structural and technical factors) in related to implementation of risk-based internal audit in IAU. objectives and organizational processes, training to enhance technical capacity, acceptance and supporting by senior managers, the ability to analyzing and prioritizing risks, determining weaknesses of control and control activities, risk-based internal audit plan, investigating and providing a risk-based internal audit report are important variables of these 3 factors.
واکاوی عوامل مؤثر در ایجاد دلبستگی به مکان در بازار (نمونه موردی: بازار تجریش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
33 - 48
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: امروزه بی توجهی به مؤلفه های مکانی و انسانی و وابسته کردن مراکز تجاری معاصر به امور اقتصادی، باعث تقلیل میزان حضور، عدم وفاداری مشتریان، کاهش دلبستگی مکانی و خالی شدن مراکز تجاری از افراد شده و این موضوع تداوم حیات مراکز تجاری را با بحران روبه رو کرده است. بنابراین تعیین و اکتشاف فاکتورهای اثرگذار در ایجاد و ارتقای دلبستگی به فضای بازار، می تواند به بهبود شرایط عاطفی و روحی شهروندان و افزایش کارکرد مراکز تجاری کمک کند.هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش یافتن عوامل مؤثر در ایجاد دلبستگی به مکان در بازار و هدف فرعی دستیابی به ارتباط مابین مؤلفه های مؤثر با یکدیگر در بازار تجریش است.روش پژوهش: برای دستیابی به اهداف پژوهش، از روش ترکیبی اکتشافی (کیفی-کمی) استفاده و از طریق راهبرد علی-مقایسه ای، میزان تأثیر مؤلفه ها بر حس دلبستگی به مکان، بررسی شده است. در روند پژوهش، ابتدا از طریق مطالعات کتابخانه ای-اسنادی، نظریه های موجود در زمینه دلبستگی به مکان و عوامل مؤثر بر این حس گردآوری و سپس با اتکا به نتایج تحلیل محتوا، مدل مفهومی پژوهش ارائه شد. سپس براساس داده های به دست آمده از بخش کیفی، پرسش نامه ای محقق ساخت، در جامعه آماری شامل: کسبه، مشتریان و رهگذران در بازار تجریش توزیع شد و با استفاده از آزمون های آماری 26 SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.نتیجه گیری: نتایج نشان داد مؤلفه های مؤثر در ایجاد دلبستگی به مکان مؤلفه های مکانی، انسانی و زمانی هستند و رابطه معناداری میان آنها و دلبستگی به مکان وجود دارد. تحلیل ها نشان داد از میان مؤلفه های مکانی، عوامل کالبدی مکان و از میان مؤلفه های انسانی، عوامل ادراکی، مؤثرترین عامل در ایجاد دلبستگی به بازار هستند. از میان عوامل ادراکی مکان، بیشترین ارتباط مربوط به شاخص خاطره انگیزی و سپس هویتمندی و از میان عوامل کالبدی مکان، بیشترین ارتباط مربوط به شاخص دسترسی و سپس فرم و ساختار است.
تحلیل عوامل محرک انسانی اثرگذار بر تغییرات کاربری زمین در شهرستان چالوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ششم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۰
17 - 34
حوزه های تخصصی:
کاربری زمین و تحولات مربوط به آن نتیجه یک شبکه پیچیده تعامل بین نیروهای بیوفیزیکی و اجتماعی- اقتصادی در فضا و زمان است. در این میان، انسان به واسطه ی فعالیت های خود به عنوان یکی از محرک های تغییر کاربری شناخته می شود. به منظور مدلسازی این محرک از روش های تحلیل مختلفی در بحث تغییرات کاربری زمین استفاده می شود. این روشها در زمینه ی تغییر کاربری زمین عمدتاً به دنبال ارائه ی مدل پیش بینی تغییرات هستند و کمتر مدلی با توانایی ارائه ی کاربری متناسب با توجه به شرایط منطقه ای در این مقیاس ارائه شده است. برای رفع این خلاء، از مدلی تحت عنوان الگوی بهینه تخصیص کاربری زمین(OLUAP) استفاد شده تا از طریق آن به مسئله ی چگونگی تأثیر محرک های انسانی در تغییر کاربری زمین در زمان آینده در مقیاس منطقه ای پرداخته شود. مدل مورد استفاده در تغییر کاربری در این تحقیق، میزان تناسب تغییر در هر مکان را بر مبنای شاخص ها و ویژگی های مکانی مطرح می کند و تنها رویکرد بهینگی اقتصاد را در نظر نمی گیرد. در واقع این مدل، مکان پایه محسوب شده و با توجه به شرایط مکانی منطقه مطلوب ترین تغییر انواع پهنه های کاربری را مشخص می کند. از این رو، مقاله پیش رو تلاش دارد تا با استفاده از این مدل مزبور، به تدوین الگوی بهینه تخصیص کاربری زمین از طریق عوامل محرک انسانی در شهرستان چالوس بپردازد. نتایج یافته ها نشان می دهد بخش شمال غربی و همچنین مرکزی منطقه به دلیل برخورداری بالا از خدمات و زیرساخت ها نسبت به دیگر مناطق برای استقرار پهنه های شهری و صنعتی مناسب تر تشخیص داده شده و این دو کاربری دارای اولویت های اول و دوم تخصیص در این ناحیه هستند. از سوی دیگر با توجه به شرایط محیط انسان ساخت و همچنین شرایط ویژه ی زیست محیطی، مدل زمین های پست جنوبی و بخش های شمالی (به استثنای نوار ساحلی) را به صورت پراکنده به اولویت های اول و دوم استقرار پهنه های کشاورزی و طبیعی تخصیص داده است. به طور کلی نتایج یافته ها در منطقه نشان می دهد که بایستی برای تخصیص الگوی بهینه کاربری زمین در نقاط مختلف بایستی به ویژگی ها و امکانات منطقه، چیدمان زیرساخت ها و... توجه شود.
فراتحلیل موانع استقرار بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد در دستگاه های اجرایی کشور
حوزه های تخصصی:
نظام بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد (عملیاتی) به عنوان یک نظام مدیریتی برای ارتقای کارایی و اثربخشی مصرف منابع سازمانی مورد توجه جدی دولت ها در سطوح ملی و محلی بوده است. در این نظام اعتبارات بودجه-ای بر مبنای عملکرد واحدهای سازمانی در راستای تولید خروجی ها (محصولات و خدمات) یا همان اهداف کوتاه-مدت و یا دستیابی به پیامدها و یا همان اهداف بلند مدت، تخصیص می یابد و بدین ترتیب سازمان به سمت افزایش شفافیت در نحوه مصرف منابع برای انجام فعالیت ها، تولید خروجی ها و دستیابی به اهداف و استراتژی ها و نیز پاسخگویی بیشتر سوق می یابد. روش پژوهش حاضر، کمی از نوع فراتحلیل است. جامعه آماری پژوهش، شامل 71 مقاله درون مرزی است که تعداد 20 مقاله با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند به عنوان نمونه وارد فرایند فراتحلیل شدند. پایایی شناسایی از طریق توافق داوران در انتخاب مقاله ها و طبقه بندی آنها، پایایی شناسه گذاری از طریق توافق داورها در مورد استفاده از مفاهیم خاص برای شناسه گذاری متغیرها و پایایی سطح معناداری و اندازه اثر از طریق توافق در محاسبات اندازه اثر در بین دو فراتحلیل گر به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد متغیرهای فنی و فرایندی، محیطی و انسانی، مهمترین عوامل عدم استقرار بودجه ریزی عملیاتی در دستگاه های دولتی کشور بودند. از میان 3 متغیر و 41 اندازه اثر، (اندازه های اثر بین 1/0-3/0، 3/0-5/0 و بالاتر از 5/0 بودند و به ترتیب کم، متوسط و زیاد فرض شد)، سهم عوامل فنی و فرایندی با میانگین اندازه اثر 58/0 برای استقرار بودجه ریزی عملیاتی پررنگ تر است. عوامل محیطی با میانگین اندازه اثر 53/0، عوامل انسانی با میانگین اندازه اثر 51/0 به ترتیب اولویت دوم و سوم را تشکیل می دهند.
تحلیل تأثیر عوامل انسانی و محیطی بر تضاد ذی نفعان در حوضه آبریز زاینده رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همزمان با افزایش بحران آب در حوضه های آبریز، درگیری های بین ذی نفعان آن در حال تشدید است. افزایش تضاد در حوضه های آبریز می تواند ناشی از عوامل مختلف انسانی و طبیعی، از جمله حکمرانی و مدیریت ضعیف منابع و تغییرات اقلیم باشد. هدف پژوهش بررسی عوامل طبیعی و انسانی مؤثر بر شدت مناقشات میان ذی نفعان مختلف حوضه زاینده رود، بررسی راهبردهای پیشنهادی مدیران و سیاست گذاران و تحلیل راهبردهای اجرا شده طی سالیان اخیر جهت کاهش مناقشات در حوضه زاینده رود بوده است. در این تحقیق از روش شناسی کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد استفاده شد. نمونه ای از افراد کلیدی از بین کارشناسان و مدیران سازمان های مرتبط، با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی، انتخاب شدند و داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختارمند گردآوری شدند. نتایج نشان داد که عوامل انسانی از جمله عوامل اجتماعی - فرهنگی، افزایش تقاضا برای آب، سیاست های انتقال بین حوضه ای آب و عوامل حکمرانی از دیدگاه کارشناسان مرتبط بیشترین تأثیر را در مدیریت تضاد داشتند. همچنین عوامل محیطی نظیر تغییرات اقلیم از جمله کاهش بارش و منابع آب، سبب تشدید تضاد در حوضه شده اند. از سوی دیگر، تأثیر عوامل انسانی نظیر حکمرانی و سیاست های اخذشده در بحران آب و تضاد ناشی از آن بسیار تأثیرگذارتر از عوامل طبیعی بوده است. برخی از راهبردها همچون مدیریت راهبردی، انتقال آب بین حوضه ای، و افزایش نظارت برای مدیریت تضاد ناشی از بحران آب در حوضه به کار گرفته شده اند. از سوی دیگر، تعدادی از مدیران و سیاست گذاران معتقدند که برخی راهکارهای اجراشده نه تنها به کاهش تضاد در حوضه کمکی نکرده اند، بلکه سبب افزایش تنش نیز شده اند.
بررسی تأثیر عوامل سازمانی بر انضباط مالی در بخش دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
475 - 503
حوزه های تخصصی:
هدف: علی رغم حساسیت بسیار به موضوع بی انضباطی مالی، پژوهش های علمی محدودی به بررسی مؤلفه های انگیزشی، ارادی، عاطفی و شناختی مؤثر بر اقدام مدیران و کارکنان درون سازمان پرداخته اند. انضباط مالی در سازمان، تحت تأثیر عوامل سازمانی و محیطی است و پژوهش حاضر، به دنبال بررسی تأثیر عوامل سازمانی بر انضباط مالی است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی توسعه ای و از نظر روش ترکیبی از نوع آمیخته اﮐﺘﺸﺎفی (کیفی کمی) است. در بخش کیفی، پس از بررسی ادبیات، مدل مفهومی پژوهش استخراج شد و در ادامه با به کارگیری تکنیک مصاحبه عمیق و روش تحلیل مضمون، به بومی سازی و اشباع نظری مدل پژوهش اقدام شده است. جامعه آماری بخش کیفی، خبرگان و نخبگان حوزه مالیه عمومی است که با استفاده از راهبرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری نظری، تعداد 12 نفر انتخاب شدند. در بخش کمی با استفاده از داده های گردآوری شده با ابزار پرسش نامه حاصل از عملیاتی سازی مدل پژوهش ، مدل پژوهش با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) برازش شده است. جامعه آماری بخش کمی مدیران سازمان حسابرسی، جامعه حسابداران رسمی و سازمان بازرسی کل کشور است که پرسش نامه به صورت الکترونیکی توزیع و 93 پرسش نامه قابل استفاده جمع آوری شد. یافته ها: بر اساس یافته ها، مؤلفه های منابع مالی و اعتباری، ساختار و سبک مدیریت، بر انضباط مالی تأثیر مثبت و معناداری دارند. همچنین شاخص های دریافت اعتبارات به صورت منظم و زمان بندی شده، عدم وجود محدودیت های مالی، کیفیت کنترل های مدیریتی، وجود شرح وظایف مدون و دقیق، اصلاحات فرایندی و جدیت در برخورد با تخلف ها بیشترین تأثیر بر انضباط مالی را دارند. نتیجه گیری: انضباط مالی پدیده ای است که از طریق بعضی عوامل سازمانی، یعنی منابع مالی و اعتباری، ساختار سازمانی و سبک مدیریت، قابل مدیریت است. در مؤلفه منابع مالی و اعتباری، دریافت منظم اعتبارات، به کاهش نیاز به تأمین منابع از طرق مختلف، حذف مسئله مازاد/کسری وجوه و در نتیجه جلوگیری از جابه جایی اعتبارات برنامه ای و در نهایت کاهش بی انضباطی منجر خواهد شد. از ویژگی های بارز یک نظام کارآمد کنترل های مدیریتی، برخورداری از قابلیت کنترل های حال نگر و آینده نگر است. این قابلیت ها با پیش بینی و تشخیص به موقع، احتمال وقوع بی انضباطی مالی را کاهش می دهد. استقرار نظام کنترل های داخلی مؤثر، کاهش ریسک وقوع تخلف های مالی را به دنبال دارد. وجود فرایندها و رویه های شفاف از طریق کاهش ابهام در فرایند ارائه خدمات و نیز قابلیت رصد بودجه، سطح انضباط مالی سازمان را افزایش می دهد و در نهایت، جدیت در برخورد با تخلف ها، از طریق افزایش هزینه ارتکاب تخلف، انضباط مالی را تقویت می کند.
عوامل مؤثر در اجرای سیستم اطلاعات مدیریت (MIS) در کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی و تبیین عوامل مؤثر در اجرای سیستم اطلاعات مدیریت در کتابخانه ، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی انجام شده است. روش: این پژوهش آمیخته و ترکیبی است از شیوه های کمّی و کیفی. نوع پژوهش در مرحله اول کیفی و از حیث هدف اکتشافی و در مرحله دوم کمّی با هدف تبیینی است. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش را اساتید گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی و مدیران باسابقه کتابخانه ، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی تشکیل داده اند که 16 نفر از خبرگان با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. جامعه آماری در مرحله کمّی را همه کتابداران، مدیران و مسئولان کتابخانه ، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی به تعداد 215 نفر تشکیل می دهند که با توجه به محدودبودن جامعه، سرشماری انجام شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شده است. یافته ها : با توجه به نتایج، سه عامل انسانی، سازمانی و فنی به منزله عوامل مؤثر در اجرای سیستم اطلاعات مدیریت شناسایی شده است. عامل انسانی شامل سه زیرعامل مدیریتی، آموزشی و فردی است. عامل سازمانی شامل چهار زیرعامل محیطی، اقتصادی، ساختاری و فرهنگی است و برای عامل فنی نیز سه عامل شبکه و زیرساخت، امنیت و پشتیبانی از کاربر شناسایی شده است. نتیجه گیری : با اجرای سیستم اطلاعات مدیریت در کتابخانه، اطلاعات لازم از قسمت های مختلف کتابخانه و انواع اطلاعات و گزارش های لازم در اختیار مدیران و کارکنان کتابخانه قرار می گیرد و به ارتقای بهره وری و عملکرد کارکنان و مدیران کمک می کند. همچنین پژوهش هایی نظیر پژوهش حاضر می توانند زمینه ساز به کارگیری مؤثر سیستم های اطلاعاتی در محیط های با قابلیت خدمات فرهنگی باشند؛ بنابراین برای موفقیت و تأثیرگذاری مثبت در آینده شغلی، استفاده از حوزه های فناوری و سیستم های اطلاعاتی امری مهم و ضروری است.
تحلیلی بر عوامل جغرافیایی موثر در الگوی مسکن روستایی (مطالعه موردی: روستاهای پلکانی شهرستان خلخال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد و گسترش سکونتگاه های روستایی تحت تاثیر عوامل گوناگونی است، این عوامل به دو دسته عوامل طبیعی و انسانی تقسیم می شوند، که تاثیر آنها بر ساخت و الگوی این سکونتگاه ها غیرقابل انکار است. تغییرات صورت گرفته در الگو و شیوه معماری مسکن روستایی بسیار زیاد و به شکل های مختلفی رخ داده است. بررسی نقش عوامل طبیعی و انسانی در الگوی مسکن روستایی و تعیین میزان همبستگی این عوامل با مسکن روستایی هدف عمده پژوهش حاضر می باشد. روش تحقیق در این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی – تحلیلی می باشد. در بخش اول نتیجه مطالعات نشان می دهد، عوامل طبیعی نقش بسیار موثری در الگوی مسکن روستایی در این منطقه داشته است. از این رو در بین عوامل طبیعی، توپوگرافی خاص منطقه، نقش پر رنگتری نسبت به دیگر عوامل محیطی داشته است. در بین عوامل انسانی نیز عامل فرهنگی_اجتماعی بیشترین تاثیر را بر الگوی مسکن روستایی داشته است. جامعه آماری تحقیق 5 روستای پلکانی شهرستان خلخال با 10650 نفر جمعیت در قالب 1940 خانوار می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 320 خانوار روستایی انتخاب شده است، که به صورت نمونه گیری تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفته اند. برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و اسپیرمن و رگرسون چند متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS کمک گرفته شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که ارتباط معنی دار و نسبتا قوی با ضریب 675/0 بین عوامل انسانی و الگوی مسکن روستایی در محدوده مورد مطالعه وجود دارد، به نحوی که شاخص فرهنگی – اجتماعی حدود 8/58 درصد بر الگوی مسکن را تبیین می کند.
بررسی عوامل مؤثر بر ایراد خسارت به خودروهای انتظامی (مورد مطالعه فرماندهی انتظامی استان کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۶ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲۱
33 - 58
هدف این مقاله، شناخت مهمترین عوامل ایراد خسارت به خودروهای انتظامی در استان کهگیلویه و بویراحمد بوده است. پژوهش به شیوه ترکیبی و با بهره گیری از روشهای پیمایشی، اسنادی و مصاحبه کیفی انجام شده است. اعتبار و پایایی پرسشنامه بخش پیمایشی به ترتیب به شیوه اعتبار صوری و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت که گویه های متغیر اصلی دارای آلفای 79/0 بوده است. در بخش پیمایشی، نگرش 290 نفر از کارکنان فرماندهی انتظامی کهگیلویه و بویراحمد ارزیابی شد. در بخش اسنادی 71 پرونده مربوط به ایراد خسارت به خودروها مورد مطالعه قرار گرفت. عوامل انسانی برون سازمانی، عوامل انسانی درون سازمانی، کیفیت خودروها و قطعات، میزان تناسب امکانات و مأموریتها و وضعیت مسیرهای ارتباطی متغیرهای مستقل این تحقیق بوده است. نتایج مطالعه نشان داد که همه متغیرهای مستقل در ایراد خسارت به خودروهای انتظامی مؤثر بوده است؛ به عبارت دیگر هر دو دسته عوامل درون سازمانی و برون سازمانی در ایراد خسارت تأثیر داشته است و میانگین آنها از حد متوسط بیشتر بود به گونه ای که عوامل محیطی، جغرافیایی و عوامل انسانی نقش برجسته ای در ایراد خسارت داشته است.
تحلیلی بر مقوله های انسانی ارگونومی در شرکت انتقال گاز ایران با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
122 - 139
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه بروز حوادث در صنعت نفت وگاز، در سراسر جهان افزایش یافته است و از این رو، توجه به وضعیت بهداشتی و ایمنی کارکنان و همچنین، بهبود شرایط ارگونومی و انسانی در محیط کار، به ضرورتی در صنعت نفت وگاز تبدیل شده است. در مقاله حاضر، یک سؤال کلی مطرح و بررسی شده است: چه مقوله هایی بر شرایط انسانی و ارگونومی در صنعت انتقال گاز ایران مؤثر است؟
روش: برای بررسی موضوع، یک مطالعه اکتشافی انجام گرفت. داده ها با استفاده از روش پژوهش کیفی، مبتنی بر انجام مصاحبه ساختارنایافته جمع آوری شد. از فرایند کدگذاری سه مرحله ای برای تعیین مقوله های مؤثر بر شرایط ارگونومیک و انسانی استفاده و الگوی پارادایمی پژوهش تبیین شد.
یافته ها: از متن مصاحبه ها ۲۰ کدگذاری باز استخراج شد؛ سپس با طبقه بندی مفاهیمی که بار معنایی مشترکی داشتند، تعداد ۷ مقوله فرعی و ۴ مقوله اصلی به مفهوم پژوهش حاضر تخصیص یافت. در ادامه الگوی پارادایمی در ۵ مقوله علّی، محوری، راهبردی، واسطه ای و پیامدی تبیین شد.
نتیجه گیری: تحقق مأموریت و اهداف شرکت انتقال گاز ایران، به وجود محیط کار ایمن و بهبود روابط انسانی در محیط کار وابسته است و در این راستا، باید اقدام های مؤثری در زمینه مدیریت منابع انسانی و ارتقای سطح بهداشت روانی و جسمی کارکنان و ارگونومیک کردن محیط کار صورت گیرد.
بررسی موانع استقرار نظام بودجه ریزی عملیاتی در بیمارستان های ملکی سازمان تأمین اجتماعی استان تهران
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش بودجه در سازمانها و ادارات، دولتها در صدد اصلاح نظام بودجه ریزی برآمدند و در نهایت از بودجه ریزی عملیاتی استفاده نموده ولی در عمل برای پیاده سازی این سیستم بودجه ریزی با موانع و مشکلاتی رو به رو گردیده اند. این تحقیق سعی می نماید در مرحله اول موانع و مشکلات موجود و تأثیر گذار بر بودجه ریزی عملیاتی در بیمارستانهای ملکی سازمان تامین اجتماعی استان تهران را شناسایی نموده و در مرحله بعد این موانع و مشکلات را اولویت بندی و در نهایت پیشنهاداتی را در جهت کاهش موانع پیاده سازی بودجه ریزی عملیاتی ارائه نماید. داده های این پژوهش با استفاده از پرسشنامه های که بین روسا و مدیران و کارکنان بیمارستان توزیع شده، جمع آوری گردیده است. پس از آن با تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق آزمون تحلیل عاملی, فرضیات تحقیق آزمون شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که از 3 عامل محیطی، انسانی و سازمانی، تنها عوامل محیطی و سازمانی بر مشکلات پیاده سازی بودجه ریزی عملیاتی تأثیر معنادار دارد. به عبارت دیگر برای اجرای موفق بودجه ریزی عملیاتی باید به عوامل سازمانی و محیطی توجه نمود.