مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
خودکارآمدی تحصیلی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مدیریت زمان برخودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش آزمایشی، از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه هفتم در ناحیه 4 استان قم بالغ بر 2457 نفرکه در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند. پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی جینکنز- مورگان (1999) به عنوان پیش آزمون در هر دو گروه (آزمایش و کنترل) اجرا شد سپس گروه آزمایش در طی 10 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های مدیریت زمان قرار گرفتند. پس از اتمام جلسات، دوباره پرسشنامه مذکور در دو گروه موردسنجش قرار گرفت. مورگان و جینکنز ضریب پایایی پرسشنامه را 82/0 و ضریب پایایی هر یک از خرده مقیاس های استعداد، کوشش و بافت را به ترتیب 78/0، 66/0 و 70/0 گزارش کرده اند. تجزیه وتحلیل داده ها مبتنی بر آزمون کولموگروف-اسمرینوف و تحلیل کوواریانس آمیخته بین-درون آزمودنی ها نشان داد که آموزش مدیریت زمان به طور معناداری بر هر سه مؤلفه خودکارآمدی تحصیلی استعداد، کوشش و بافت خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان تأثیر دارد. استعداد خودکارآمدی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معنادار افزایش یافته زیرا p معادل 0.059 محاسبه شد. در صورتی که مهارت مدیریت زمان در مدارس با تأکید بیشتری آموزش داده شود باعث نهادینه شدن و به کارگیری هر چه بیشتر مدیریت زمان توسط دانش آموزان می شود.
تاثیر تدریس مبتنی بر الگوی هفت مرحله ای آیزنکرافت بر درگیری و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان متوسطه شهرستان شهربابک
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر تدریس مبتنی بر الگوی هفت مرحله ای آیزنکرافت بر درگیری و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه اول مدارس شهر بابک انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و گواه وطرح پیش آزمون – پس آزمون بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان پایه هشتم دوره متوسطه بودند. نمونه مورد مطالعه، 40 دانش آموز یکی ازمدارس متوسطه شهرستان شهربابک که به روش در دسترس انتخاب و دو کلاس پایه هشتم به صورت تصادفی به دو گروه 20 نفره تقسیم شدند مداخله آموزشی از طریق اجرای بسته آموزشی، آموزش بر اساس دیدگاه آیزنکرافت (2003) برای گروه آزمایش شد. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه های درگیری تحصیلی ریو (2013) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی (مورگان - جینکز، 1999) استفاده گردید. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره تحلیل گردید. نتایج بیانگر آن است که میزان خود کارآمدی و درگیری تحصیلی در دانش آموزان گروه آزمایش در مقایسه با دانش آموزان گروه کنترل بالاتر بود بر این اساس با توجه به تاثیر این شیوه تدریس بر بهبود خود کار آمدی و درگیری و مشارکت فراگیران در فرایند آموزش به مدرسان و طراحان آموزشی استفاده از الگو ها و راهبردهای جدید آموزش و یادگیری توصیه می شود.
اثربخشی تمرینات ورزش مغزی بر نشانه های نقص توجه و تمرکز، خودکارآمدی تحصیلی و عملکرد تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی تمرینات ورزش مغزی بر کاهش نشانه های نقص توجه و تمرکز و افزایش خودکارآمدی تحصیلی و عملکرد تحصیلی در دانشجویان انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات تجربی شامل یک طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه آماری شامل 30 دانشجوی دانشگاه سمنان بود. ابتدا از 120 دانشجوی دختر که میانگین نمرات عملکرد تحصیلی آن ها پائین تر از 15 بود به شیوه تصادفی انتخاب شدند و به شیوه تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند و به آزمون های خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان اومن و فرامن (1988)، و پرسشنامه مهارت های تمرکز سواری و اورکی (1394) قبل و بعد از مداخله پاسخ دادند و نمرات عملکرد تحصیلی آن ها نیز ثبت شد .گروه آزمایش تمرینات ورزش مغزی را طی 8 جلسه 30 دقیقه ای (هفته ای دو مرتبه) انجام دادند. برای گروه کنترل نیزیک سری حرکات کششی و نرمشی که تاکنون ثابت نشده بر توجه و تمرکز مؤثر هستند، اجرا شد.. تحلیل آماری نشان داد که میانگین نمرات مهارت های تمرکز (01/0 >P، 910/288 = F)، خودکارآمدی تحصیلی (01/0 >P، 528/429 = F) و عملکرد تحصیلی (01/0 >P، 022/181 = F) در مرحله پس آزمون گروه آزمایش افزایش معناداری را نشان داد. اما این تغییرات در گروه کنترل، معنادار نبود. براساس
مقایسه پریشانی روا شناختی، ذهن آگاهی و خودکار آمدی تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه پریشانی روانشناختی (استرس، افسردگی، اضطراب)، ذهن آگاهی و خودکارآمدی تحصیلی در بین دانش آموزان دختر تیزهوش و عادی بود. طرح پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر اردبیل در سال تحصیلی 99-98 بودند. 200 دانش آموز (100 نفر دانش آموز تیزهوش- 100 نفر دانش آموز عادی) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های پریشانی روان شناختی لویندا (DASS-21)، پرسشنامه ذهن آگاهی بروان و ریان (MASS) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان (ASEQ)، جمع آوری و از طریق آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) تحلیل شد. نتایج نشان داد بین دو گروه در متغیر های پریشانی روان شناختی، ذهن آگاهی و خودکارآمدی تحصیلی تفاوت معنا داری وجود دارد (01>P). ذهن آگاهی و خود کارآمدی تحصیلی دانش آموزان تیزهوش به طور معناداری از دانش آموزان عادی بیشتر بود و پریشانی روان شناختی دانش آموزان تیزهوش به طور معناداری از دانش آموزان عادی کمتر بود (01/0>P). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان بیان کرد که متغیر هوش نقش مهمی را در ذهن آگاهی، خود کارآمدی تحصیلی و پریشانی روان شناختی دارد.
تأثیر اجرای روش تدریس کلاس معکوس بر خودکارآمدی تحصیلی و یادگیری خودراهبر دانشجویان در درس زبان انگلیسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه، آمادگی برای خودراهبری و خودکارآمدی به عنوان یک عامل انگیزشی در امر یادگیری دانشجویان مورد توجه قرار گرفته است. این مطالعه با هدف بررسی اثر بخشی تدریس کلاس معکوس بر خودکارآمدی تحصیلی و یادگیری خودراهبر دانشجویان دانشگاه پیام نور دلفان در درس زبان انگلیسی انجام شد. روش ها: روش نیمه آزمایشی، که در آن 30 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور دلفان، که در نیمسال تحصیلی 1397-1396 درس زبان انگلیسی را انتخاب کرده بودند با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). ابزار پژوهش پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان (1992)، و یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران (2001) بود. داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 23 و با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر خودکارآمدی تحصیلی و یادگیری خودراهبر با مؤلفه های آن (خودکنترلی، رغبت در یادگیری و خود مدیریتی) تفاوت معناداری وجود دارد، و روش تدریس کلاس معکوس باعث افزایش میزان خودکارآمدی تحصیلی و خودراهبری یادگیری (خودکنترلی، رغبت در یادگیری و خودمدیریتی) در بین دانشجویان شد (001/0>P). نتیجه گیری: روش تدریس کلاس معکوس می تواند میزان خودکارآمدی تحصیلی و خودراهبری در یادگیری (خودکنترلی، رغبت در یادگیری و خودمدیریتی) را در بین دانشجویان ارتقاء بخشد. بنابراین استادان می توانند از این روش تدریس جهت افزایش خودکارامدی تحصیلی و یادگیری خودراهبری دانشجویان استفاده کنند.
تدوین مدل علی فریبکاری تحصیلی بر اساس خودکارآمدی تحصیلی با توجه به اثر میانجی گرانه اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه شهر سقز
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تدوین مدل علی فریبکاری تحصیلی بر اساس اهمال کاری تحصیلی با توجه به اثر میانجی گرانه خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه شهر سقز بود. روش پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه دوازدهم شهر سقز که در سال تحصیلی 1400-1399 (4800 نفر) مشغول به تحصیل بوده اند. تعداد 240 نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری انتخاب شد؛ که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از 8 مدرسه و 3 رشته تحصیلی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه فریب کاری تحصیلی فارنسه و همکاران (2011)، مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984) و خودکارآمدی تحصیلی مورگان-جینکز (1999) بود. همچنین تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیات تحقیق از آمار استنباطی و مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) انجام و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-23 و SMART PLS-2 صورت گرفت. نتایج حاصل از معادلات ساختاری نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی بر فریبکاری تحصیلی تأثیر مستقیم و معناداری دارد و سبب کاهش و عدم فریبکاری تحصیلی در میان دانش آموزان می شود، خودکارآمدی تحصیلی بر اهمال کاری تحصیلی تأثیر مستقیم و معناداری دارد و دانش آموزان با خودکارآمدی بالا از اهمال کاری پایینی برخوردار هستند هم چنین اهمال کاری تحصیلی بر فریبکاری تحصیلی تأثیر مستقیم و معناداری دارد و دانش آموزان اهمال کار به دنبال فریبکاری در تحصیل می باشند.
بررسی رابطه علی ادراک از محیط یادگیری بر خودکارآمدی تحصیلی با نقش میانجی درگیری تحصیلی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علی ادراک از محیط یادگیری بر خودکارآمدی تحصیلی با نقش میانجی درگیری تحصیلی در مقطع دوم متوسطه شهرستان مبارکه انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و در قالب الگوی تحلیل مسیر، روابط علّی میان متغیرهای پژوهش را موردبررسی قرارداد. حجم نمونه با فرمول کوکران285 نفر برآورد و با روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جمع آوری داده ها به کمک پرسشنامه های ادراک از محیط یادگیری (سویینی و سورنسن و کمیس، 1994)، خودکارآمدی شرر (1996) و درگیری تحصیلی ریو (2012) انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش همبستگی، معادلات ساختاری و رگرسیون میانجی استفاده شد. نتایج نشان داد، بین ادراک از محیط یادگیری با درگیری تحصیلی رابطه مستقیم معنادار، بین درگیری تحصیلی با خودکارآمدی رابطه مستقیم و بین ادراک از محیط یادگیری با خودکارآمدی رابطه غیرمستقیم وجود دارد. بر اساس نتایج درگیری تحصیلی در پیوند بین ادراک از محیط با خودکارآمدی نقش یک متغیر میانجی کامل را ایفا کرده است؛ بنابراین توجه به درگیری مثبت و سازنده عاطفی و شناختی فراگیران در محیط یادگیری تأثیری قابل توجه بر خودکارآمدی تحصیلی آن ها خواهد داشت.
بررسی مقایسه ای اثر بخشی مشاوره تحصیلی مبتنی بر عوامل موفقیت تحصیلی ذهنی و عوامل موفقیت تحصیلی عینی بر انگیزش تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۴۷
24 - 1
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و مقایسه اثر بخشی مشاوره تحصیلی مبتنی بر عوامل موفقیت تحصیلی ذهنی و مشاوره تحصیلی مبتنی بر عوامل موفقیت تحصیلی عینی بر انگیزش تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان دختر بود. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه گواه بود. برای اندازه گیری متغیرها از سه پرسشنامه انگیزش تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی استفاده شد. نمونه تحقیق شامل60 نفر از دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه دبیرستان شیخ کلینی ناحیه 3 شهر اصفهان بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابتدا روی شرکت کنندگان در تحقیق پیش آزمون اجرا شد. سپس آنها به طور تصادفی به سه گروه واگذار شدند و از سه گروه، به صورت تصادفی دو گروه به عنوان گروه آزمایشی 1 و 2 و گروه دیگر به عنوان گروه گواه در نظر گرفته شد. آنگاه دو گروه آزمایشی به ترتیب تحت دو مداخله مشاوره تحصیلی مبتنی بر عوامل موفقیت تحصیلی عینی و مشاوره تحصیلی مبتنی بر عوامل موفقیت تحصیلی ذهنی قرارگرفتند، اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات مداخله، برای هر سه گروه، پس آزمون اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت بین گروه ها به طور کلی (بدون تفکیک متغیر وابسته) معنی دار است (001/0P<)؛ نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری همچنین نشان دهنده معنی دار بودن تفاوت نمرات پس آزمون انگیزش تحصیلی مجموع گروه ها، (001/0P<)، اشتیاق تحصیلی مجموع گروه ها (001/0P<) و خودکارآمدی تحصیلی مجموع گروه ها (001/0P<) بود؛ مقایسه زوجی نشان داد که هر دو نوع مداخله مشاوره تحصیلی مبتنی بر عوامل موفقیت تحصیلی عینی و مشاوره تحصیلی مبتنی بر عوامل موفقیت تحصیلی ذهنی باعث افزایش معنی دار انگیزش تحصیلی (به ترتیب001/0P< و001/0P<)، اشتیاق تحصیلی(به ترتیب001/0P< و001/0P<) و خودکارآمدی تحصیلی(به ترتیب001/0P< و001/0P<)، در مقایسه با گروه گواه شده است. هچنین بین میانگین نمرات انگیزش تحصیلی و اشتیاق تحصیلی گروه های آزمایشی با یکدیگر تفاوت وجود داشت، به طوری که میانگین نمرات انگیزش تحصیلی و اشتیاق تحصیلی گروه مشاوره تحصیلی مبتنی بر عوامل موفقیت ذهنی بیشتر از گروه مشاوره تحصیلی مبتنی بر عوامل موفقیت عینی بود. اما تفاوت گروه های آزمایشی از نظر خودکارآمدی تحصیلی معنی دار نبود.
سهم راهبردهای مقابله ای والدین درپیش بینی خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۴۸
194 - 201
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی سهم راهبردهای مقابله ای والدین درپیش بینی خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی منطقه2 شهرستان بابل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی منطقه 2 شهرستان بابل در سال تحصیلی 99-98 طبق گزارش آموزش و پرورش به تعداد 498 دانش آموز و والدین آنها (مادر) می باشد. از این جامعه 214نفر با استفاده از جدول کرجسی مورگان و نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش عبارتنداز: پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس (1984) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی بندورا (2001). داده های بدست آمده توسط روشهای آمار توصیفی (جداول فراوانی، درصد، میانگین ها) و آمار استنباطی (آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون) با کمک نرم افزار(spss) مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. براساس تحلیل صورت گرفته مشخص گردیده شده که تمام متغیرها با یکدیگر ارتباط دارند و این ارتباط برای بیشتر متغیرها از نوع مثبت و مستقیم می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که راهبردهای مقابله ای والدین توان پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دختر را دارد. راهبردهای مقابله ای مثبت باعث کاهش تنیدگی می شود و والدین بهتر می توانند تنش ها، استرس، بی قرار و مشکلات روحی و روانی فرزندان خود را حل نمایند.
بررسی رابطه باورهای معرفت شناختی با عملکرد تحصیلی با توجه به نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم آذر ۱۴۰۰ شماره ۴۲
184 - 175
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی رابطه باورهای معرفت شناختی با عملکرد تحصیلی با توجه به نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر رابر می پردازد. جامعه آماری این تحقیق کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان بافت در سال تحصیلی 1400-1399 که تعداد آن ها 1100 نفر بود. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 285 نفر انتخاب شد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده پرسشنامه ها بین آزمودنی ها پخش گردید. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جمع آوری اطلاعات از طریق دو پرسشنامه باورهای معرفت شناختی شومر(1990)، مقیاس خودکارآمدی تحصیلی پاتریک، هیکس و رایان(1997) و برای عملکرد تحصیلی از میانگین نمرات نیمسال اول تحصیلی 1400-1399 استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه ها در حد قابل قبولی محاسبه شد. به منظور تحلیل داده های جمع آوری شده از مدل سازی معادلات ساختاری نرم افزار Spss19 و Pls استفاده شد. نتایج نشان داد باورهای معرفت شناختی با عملکرد تحصیلی از طریق متغیر میانجی خودکارآمدی تحصیلی رابطه غیرمستقیم دارد. یعنی باورهای معرفت شناختی به طور غیرمستقیم و از طریق متغیر میانجی خودکارآمدی تحصیلی، به میزان 46 درصد (591/0×779/0) با متغیر عملکرد تحصیلی رابطه دارد.
تأثیر مدیریت آموزشی بر امید تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی در بین دانش آموزان در مدارس استان گیلان
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی میزان تأثیرگذاری مدیریت آموزشی بر امید تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی در بین دانش آموزان در مدارس استان گیلان می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. تحقیق کاربردی پژوهشی است که با استفاده از نتایج تحقیقات بنیادی به منظور بهبود و به کمال رساندن رفتارها، روش ها، ابزار، وسایل، تولیدات، ساختارها و الگوهای مورد استفاده جوامع انسانی انجام می شود و چون تاثیر گذاری بین سه متغیر را مورد سنجش قرار می دهد از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل دانش آموزان مدارس استان گیلان (متوسطه اول) می باشد که تعداد آنها نامحدود بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه های نامحدود 384 نفر براورد گردید و از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. داده های تححقیق با استفاده از نرم افزار SPSS22 و LISREL8.54 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایح بدست امده نشان دهنده تایید فرضیه های تحقیق بوده که بیان می کنند مدیریت آموزشی بر امید تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی در بین دانش آموزان در مدارس استان گیلان تاثیر گذار می باشد.
تاثیر روش آزادی عاطفی بر اضطراب تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه
این پژوهش با هدف اثربخشی روش آزادی عاطفی بر اضطراب تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر هشتگرد در سال 99-1398 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. حجم نمونه شامل 30 نفر از دانش آموزان بودند که بر اساس خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان (1999) با نمره برش کمتر از 60 و پرسشنامه اضطراب امتحان فریدمن (1997) با نمره برش بالاتر از 33 به صورت دردسترس انتخاب، 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره و تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS-23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد تفاوت معناداری بین مولفه های خودکارآمدی تحصیلی و اضطراب امتحان در گروه آزمایش و کنترل وجود دارد (05/0P≤). همچنین نتیجه تحلیل کوواریانس نشان داد تکنیک آزادی عاطفی تاثیر معناداری بر اضطراب تحصیلی و خودکارامدی تحصیلی دانش آموزان دارد(05/0P≤). نتیجه گیری: با توجه به تأثیر تکنیک آزادی عاطفی، پیشنهاد می شود توسط مشاوران مدارس از این نوع مداخله استفاده شود.
مدل یابی معادلات ساختاری سازگاری تحصیلی بر مبنای خودکارآمدی تحصیلی با میانجی-گری خستگی هیجانی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی معادلات ساختاری سازگاری تحصیلی بر مبنای خودکارآمدی تحصیلی با میانجی گری خستگی هیجانی در دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دوره اول و دوم متوسطه شهر اردبیل در سال 1399 تشکیل داد. از این جامعه نمونه ای به حجم 250 نفر به روش نمونه گیری در دسترس با توجه به شرایط کرونا انتخاب و به پرسشنامه های سازگاری تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی و خستگی هیجانی پاسخ دادند. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS 25 و 8.8 Lisrel تحلیل شد. نتایج نشان داد که سازگاری تحصیلی با نمره کل خودکارآمدی تحصیلی ارتباط مثبت و با خستگی هیجانی ارتباط منفی دارد. همچنین خستگی هیجانی با نمره کل خودکارآمدی تحصیلی ارتباط منفی دارد (001/0< p). شاخص های برازش مدل نیز، خودکارآمدی تحصیلی بر ساختاری تحصیلی را با میانجیگری خستگی هیجانی تأیید کرد. از لحاظ کاربردی برگزاری کارگاه های آموزشی جهت افزایش مدیریت هیجان و خودکارآمدی تحصیلی توسط روانشناسان و مشاوران پیشنهاد می گردد.
اثربخشی آموزش ریاضی مبتنی بر بازی بر مهارت های اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان پیش دبستانی از طریق یادگیری معکوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
122 - 105
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تاثیر آموزش ریاضی مبتنی بر بازی بر مهارت های اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان پیش دبستانی از طریق یادگیری معکوس انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی و از نظر هدف کاربردی، از نظر زمان گردآوری داده ها، مقطعی و از نظر روش، چهارگروهی سولومون بود. جامعه آماری، دانش آموزان پایه پیش دبستانی بودند تعداد 40 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در چهارگروه (دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل) قرار گرفتند. آموزش بازی استارمس در طی 27 جلسه )هر هفته دو جلسه( اجرا شد. از پرسشنامه های مهارت های اجتماعی تاک و ترند (2014) و خودکارآمدی تحصیلی جینگز و مورگان (1999) استفاده شد. نتایج آزمون کروسکال والیس، یومان ویتنی و ویلکاکسون نشان داد در بررسی بین گروهی، افزایش مهارت های اجتماعی و مولفه های آن، و در بررسی درون گروهی عدم تاثیر مولفه استعداد مشاهده شد. در بررسی بین گروهی خودکارآمدی تحصیلی نیز افزایش همه موارد به جز مولفه همکاری، و در بررسی درون گروهی، نیز افزایش همه موارد به جز مولفه ارتباط مشاهده شد. بنابراین، آموزش استارمس مهارت های اجتماعی و خودکارآمدی دانش آموزان پیش دبستانی را افزایش می دهد.
الگویابی خلاقیت در ارتباط بین سیستم های مغزی رفتاری با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت نقش سیستم های مغزی رفتاری در یادگیری فراگیران، خصوصاً دوره های آموزشی، بررسی ارتباط آن با متغیرهای تحصیلی ضروری به نظر می رسد. بنابراین تحقیق حاضر با هدف الگویابی خلاقیت در ارتباط بین سیستم های مغزی رفتاری با خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر گنبد انجام شد. روش: روش تحقیق از نوع روش توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری به طور خاص معادلات رگرسیونی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم در سه پایه (اول، دوم و سوم) شهرستان گنبد کاووس بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 230 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری پرسشنامه سیستم های بازداری/فعال سازی رفتاری کارور و وایت (1994)، پرسشنامه ی خودکارآمدی تحصیلی جینگ و مورگان (1999)، و پرسشنامه ی خلاقیت عابدی (1373) بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین خلاقیت، سیستم های مغزی رفتاری با خودکارآمدی تحصیلی رابطه وجود دارد. و مدل پژوهش با برازش مناسب تایید گردید. همچنین 15 درصد از واریانس خودکارامدی تحصیلی توسط خلاقیت و سیستم های مغزی رفتاری مورد تبیین قرار گرفت. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که با افزایش خلاقیت و سیستم های مغزی رفتاری می توان خودکارآمدی تحصیلی را در دانش آموزان افزایش داد.
ارائه ی مدل علّی تأثیر ادراکات کیفیت کلاسی و عدالت آموزشی بر تقلّب تحصیلی با توجه به نقش میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
84 - 63
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علّی تأثیر ادراکات کیفیت کلاسی و عدالت آموزشی بر تقلّب تحصیلی با توجه به نقش میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی انجام شد. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر خرم آباد در سال تحصیلی 96-1395 به تعداد 9981 دانش آموز بود که از این میان 240 نفر براساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ادراکات کیفیت کلاسی جنتری، گابل و ریزا (۲۰۰۲)؛ عدالت آموزشی گل پرور (1389)؛ خودکارآمدی تحصیلی مورگان و جینکز (1999) و تقلّب تحصیلی علیوردی نیا، جانعلی زاده و عمرانی (1394) استفاده شد. تحلیل داده ها به روش آماری مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-22 و AMOS-24 انجام شد. نتایج نشان داد که عدالت آموزشی دارای اثر منفی و مستقیم بر تقلّب تحصیلی بود (01/0 p<)؛ اما دارای اثر مستقیمی بر خودکارآمدی تحصیلی نبود (05/0< P). ادراکات محیط کلاسی اثر مستقیمی بر تقلّب تحصیلی نداشت (05/0< P)؛ اما دارای اثر مثبت و مستقیمی بر خودکارآمدی تحصیلی بود (01/0 p<). همچنین اثر مستقیم خودکارآمدی تحصیلی بر تقلّب تحصیلی منفی و معنادار بود (01/0 p<). نتایج غیرمستقیم مسیرها نشان داد که فقط ادراکات کیفیت کلاسی با میانجی گری خودکارآمدی می تواند از میزان تقلّب تحصیلی دانش آموزان بکاهد. با توجه به نتایج به دست آمده، توصیه می شود برای کاهش تقلّب تحصیلی، ادراکات مناسبی بر اساس تکالیف چالش انگیز، جذاب، معنادار، توأم با حق انتخاب و خودکارآمدی ایجاد گردد؛ و همچنین ایجاد فرصت های برابر آموزشی در مدارس، می تواند به کاهش تقلّب تحصیلی در دانش آموزان منجر شود.
اثربخشی آموزش تلفیقی مبتنی بر شبکه اجتماعی در مقایسه با آموزش حضوری و آموزش مبتنی بر شبکه اجتماعی بر خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانشجومعلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش اثربخشی آموزش تلفیقی مبتنی بر شبکه اجتماعی مجازی با رویکرد سازنده گرایی اجتماعی بر خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان را بررسی کرده است. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 98-97 بود که 75 نفر از آنها با روش نمونه گیری در دسترس از پردیس شهید هاشمی نژاد مشهد انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در سه گروه 25 نفره قرار گرفتند. روش پژوهش شبه آزمایشی بود و اطلاعات لازم با آزمون پیشرفت تحصیلی و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی اون و فرامن جمع آوری شد. پس از برگزاری دوره آموزشی، داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS24 تحلیل گردید. نتایج نشان داد که دانشجویان آموزش تلفیقی در مقایسه با دو گروه دیگر پیشرفت تحصیلی بهتری دارند. همچنین بین خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان بهره مند از آموزش تلفیقی و آموزش حضوری تفاوت معناداری وجود ندارد و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان شرکت کننده در آموزش تلفیقی نسبت به دانشجویان بهره مند از آموزش مبتنی بر شبکه اجتماعی بیشتر است. بر این اساس، استفاده از آموزش تلفیقی مبتنی بر شبکه اجتماعی به عنوان شیوه آموزشی مناسب در آموزش دانشگاهی پیشنهاد می شود.
رابطه فرهنگ دانشگاه و گرایش به یادگیری مادام العمر با واسطه خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه فرهنگ دانشگاه و گرایش به یادگیری مادام العمر با واسطه گری خودکارآمدی تحصیلی بود. طرح پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان سال چهارم دوره کارشناسی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از بین آن ها 380 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، مقیاس های گرایش به یادگیری مادام العمر، فرهنگ دانشگاه و خودکارآمدی تحصیلی بودند. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS انجام شد. یافته ها نشانگر تأثیر مثبت فرهنگ دانشگاه بر خودکارآمدی تحصیلی و نیز خودکارآمدی تحصیلی بر گرایش به یادگیری مادام العمر بود. همچنین، فرهنگ دانشگاه با واسطه خودکارآمدی تحصیلی گرایش به یادگیری مادام العمر را پیش بینی کرد. مطابق با نتایج پژوهش حاضر، تمرکز بر فرهنگ دانشگاه می تواند به اصلاح الگوهای فکری و ارزیابی شناختی دانشجویان منجر شود، باورهای خودکارآمدی آن ها را بهبود و گرایش به یادگیری مادام العمر را در آن ها افزایش دهد.
پیش بینی تحصیل گریزی بر اساس معنای تحصیل، خودکارآمدی تحصیلی و تنشگرهای تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هجدهم بهار ۱۴۰۱شماره ۱
33 - 46
حوزههای تخصصی:
حضور در مدرسه برای پیشرفت تحصیلی، اجتماعی و عاطفی کودکان و موفقیت در آینده آنها بسیار مهم است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تحصیل گریزی بر اساس معنای تحصیل، خودکارآمدی تحصیلی و تنشگرهای تحصیلی انجام شده است. مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی است که به شیوه نمونه گیری تصادفی تعداد 255 نفر از دانش آموزان دبیرستانی و هنرستانی مقطع متوسطه دوم شهر خوسف در سال تحصیلی 1398-99 انتخاب شده و از طریق چهار مقیاس معنای تحصیل، خودکارآمدی تحصیلی، تنشگرهای تحصیل و تحصیل گریزی مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام با کمک نرم افزار SPSS نسخه 23 استفاده گردید. نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند که از میان ده معنای تحصیل، حرفه در گام اول و فشار روانی در گام دوم، عملکرد تحصیلی (از ابعاد خودکارآمدی تحصیلی) در گام سوم و همین طور از میان ابعاد تنشگرهای تحصیلی، ناکامی و استرس خودتحمیل شده در گام چهارم و پنجم به طور معناداری 37 درصد از واریانس تحصیل گریزی دانش آموزان را پیش بینی می کنند. نتایج این پژوهش نشان داد که معنای تحصیل، خودکارآمدی تحصیلی و تنشگرهای تحصیل نقش مهمی در پیش بینی تحصیل گریزی دارند. بنابراین می توان با پررنگ تر شدن معنای تحصیل و هدفمندی آنان از تحصیل، آموزش خودکارآمدی و تقویت توانمندی های آنها و کاهش تنشگرها میزان گرایش به تحصیل گریزی را در آنها کاهش داد.
مقایسه خودکارآمدی تحصیلی در نیمرخ های مختلف انگیزشی: تحلیل مبتنی بر شخص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
31 - 48
حوزههای تخصصی:
عوامل زیادی مثل انگیزش، خودکارآمدی می توانند بر یادگیری دانش آموزان تأثیر بگذارند. در این باره، شواهد نشان داده که انگیزش یکی از عوامل مؤثر و مهم در بهبود عملکرد دانش آموزان است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی نیمرخ انگیزشی دانش آموزان با استفاده از تحلیل مبتنی بر شخص و مقایسه خودکارآمدی تحصیلی با توجه به این نیمرخ ها انجام گرفته است. این پژوهش یک مطالعه توصیفی- علی مقایسه ای است. حجم نمونه شامل تعداد 211 نفر از جامعه آماری دانش آموز مقطع متوسطه دوره دوم بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و مقیاس جهت گیری اهداف پیشرفت الیوت و مک گرگور (2001) و خودکارآمدی تحصیلی جینکس و مورگان (1999) را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS از روش تحلیل خوشه ای، تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی توکی بهره گرفته شد. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل خوشه ای، چهار خوشه انگیزش برای دانش آموزان به دست آمد: 2/13 درصد در خوشه بی انگیزشی، 3/28 درصد در خوشه انگیزش سه گانه، 6/19 درصد در خوشه تبحرگرا-عملکردگرا و 8/38 درصد خوشه انگیزش چندگانه قرار گرفتند. خودکارآمدی تحصیلی خوشه بی انگیزشی (05/85M=)، کمتر از خوشه انگیزش سه گانه (53/90M=) بود، و بالاترین میانگین مربوط به خوشه های تبحرگرا-عملکردگرا (03/94M=) و انگیزش چندگانه (8/95M=) بود. یافته های به دست آمده می تواند به مسئولین حوزه آموزش کمک نماید تا با طراحی برنامه های مداخله ای تربیتی در ارتقا و یا حفظ انگیزش دانش آموزان، در طول سال های تحصیلی اقدامات مؤثری را انجام دهند.