مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
تنظیم هیجان
منبع:
علوم روانشناختی دوره هفدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶۶
271-284
حوزه های تخصصی:
نهایی خواهی ویژگی چندبعدی مؤثر بر موفقیت ورزشی است، باوجود این که این عامل با تجربه هیجانات مختلف همبسته است اما ارتباط آن با راهبردهای تنظیم هیجان در ورزشکاران بررسی نشده است، ازاین رو مسئله پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ابعاد نهایی خواهی و راهبردهای تنظیم هیجان در تکواندوکاران نخبه بود. طرح این پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن تکواندوکاران ایرانی شرکت کننده در مسابقات لیگ برتر بودند نمونه پژوهش 132 تکواندوکار بودند که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و مقیاس های نهایی خواهی ( استوبر و همکاران، 2007) و تنظیم هیجان (گروس و جونز، 2003) را تکمیل نمودند. داده ها از طریق آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش همزمان تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان داد که بین نهایی خواهی مثبت و راهبرد بازارزیابی همبستگی مثبتی وجود دارد درحالی که بین نهایی خواهی منفی و راهبرد بازداری همبستگی منفی وجود دارد، این روابط در مورد نهایی خواهی منفی معکوس بود، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ابعاد نهایی خواهی مثبت و منفی به ترتیب 33 و 41 درصد از واریانس راهبردهای بازارزیابی و بازداری را پیش بینی می کنند (0/05> p ). براساس یافته های حاضر می توان نتیجه گرفت که ابعاد نهایی خواهی نقش مهمی در انتخاب راهبردهای تنظیم هیجان ایفا می کنند و نوع راهبردهای مورد استفاده افراد متناسب با این ابعاد می باشد.
نقش ویژگی های عاطفی و شناختی والدین در پیش بینی سطوح سازگاری آنها با بیماری های نقص ایمنی اولیه کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هفدهم پاییز (مهر) ۱۳۹۷ شماره ۶۷
311-321
حوزه های تخصصی:
زمینه: بیماری نقص ایمنی اولیه یک بیماری ژنتیک نادر است که جزء بیماری های مزمن جسمی محسوب می شود و اثرات منفی بر والدین و سایر اعضای خانوادم می گذارد. مساله پژوهش این است که بعضی از والدین به سختی می توانند با این شرایط پر استرس سازگار شوند، در حالی که بعضی دیگر قدرت سازگاری بیشتری دارند. هدف: هدف این پژوهش بررسی نقش بعضی از ویژگی های عاطفی و شناختی والدین دارای کودکان مبتلا به نقص ایمنی اولیه در پیش بینی میزان سازگاری آنها با بیماری فرزندشان بود. روش: طرح پژوهش حاضر همبستگی بود و تعداد 111 نفر (68 مادر، 43 پدر) که فرزندشان به یکی از انواع بیماری های نقص ایمنی اولیه مبتلا بود، در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان مقیاس سازگاری با بیماری AIS) ؛ 1380)، فهرست عواطف مثبت و منفی PANAS) ؛ 1988) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان CERQ) ؛ 2006) را تکمیل کردند. یافته ها: راهبردهای انطباقی و غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان و عواطف منفی به صورت معنادار (05/0> p ) تغییرات مربوط به سازگاری والدین با اختلال نقص ایمنی اولیه کودکان را پیش بینی می کنند. بین عواطف مثبت با سازگاری این والدین رابطه معنادار تأیید نشد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که ویژگی های شناختی نقشی تعیین کننده بر سازگاری والدین با بیماری فرزندان دارد.
اثربخشی بسته فراتشخیصی مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد، درمان متمرکز بر شفقت و رفتاردرمانی دیالیکتیکی بر تنظیم هیجان و رفتار خوردن زنان مبتلا به اضافه وزن و چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هفدهم زمستان (دی) ۱۳۹۷ شماره ۷۰
651-662
حوزه های تخصصی:
زمینه: چاقی فرآیندهای روان شناختی و هیجانی افراد را با آسیب مواجه می سازد. هدف: هدف این پژوهش بررسی تأثیر بسته آموزشی فراتشخیصی مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد، درمان متمرکز بر شفقت و رفتاردرمانی دیالیکتیکی بر تنظیم هیجان و رفتار خوردن زنان مبتلا به اضافه وزن و چاقی مراجعه کننده به کلینیک های تغذیه در سال 1396 بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زنان مراجعه کننده به دو کلینیک تغذیه شهر تنکابن بود که از بین آنها 20 زن مبتلا به اضافه وزن و چاقی با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 10 زن). گروه آزمایش مداخله آموزشی فراتشخیصی را طی سه ماه در 12 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان (گراتز و رومر، 2004) و رفتار خوردن (نورمن و همکاران، 2009) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته توسط نرم افزار آماری SPSS 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله آموزشی فراتشخیصی بر تنظیم هیجان و رفتار خوردن زنان مبتلا به اضافه وزن و چاقی تأثیر معناداری داشته است (0/001 p< ). نتیجه گیری: مطابق با یافته های پژوهش حاضر، می توان از بسته آموزشی فراتشخیصی جهت بهبود تنظیم هیجان و رفتار خوردن در زنان مبتلا به اضافه وزن و چاقی بهره برد.
پیش بینی تاب آوری بر اساس تنظیم شناختی هیجان و احساس گناه در زنان دچار سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین نقش تنظیم شناختی هیجان و احساس گناه بر تاب آوری بیماری در زنان دچار سرطان پستان بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه بیماران دچار سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان فیروزگر و مرکز پزشکی خاص شرق وابسته به بنیاد امور بیماری های خاص واقع شهر تهران به تعداد 381 بیمار در سال 1396-1395 بود. از این جامعه تعداد 120 زن با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه تاب آوری کونور-دیویدسون 2003، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی گارنفسکی 2001 و مقیاس احساس گناه کوگلر و جونز 1992بود. پرسشنامه مخدوش و داده های پرت وجود نداشت و داده ها با استفاده از رگرسیون خطی چندگانه تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تنظیم هیجان منفی (25/0- =β، 03/0 =P) و احساس گناه (29/0- =β، 02/0 =P) با تاب آوری رابطه منفی و تنظیم هیجان مثبت (44/0 =β، 001/0 =P) با تاب آوری رابطه مثبت دارد. نتیجه گیری: از آنجا که تنظیم دو عامل کنترل هیجان و احساس گناه در بیماران دچار سرطان پستان اثر مثبتی در بهداشت روانی آن ها دارد و پیش بینی کننده بهبود تاب آوری آن ها است؛ از این رو، درمانگران می توانند از مداخلات روان شناختی برای تنظیم شناختی هیجان، کاهش احساس گناه و افزایش تاب آوری بیماران دچار سرطان پستان در کنار درمان های پزشکی سود جویند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری روان شناختی و تنظیم شناختی هیجان در زنان دچار سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری روان شناختی و تنظیم شناختی هیجان زنان دچار سرطان پستان بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه و جامعه آماری زنان دچار سرطان پستان بیمارستان شهید رجائی شهر کرج به تعداد 390 نفر در سال 1397 بود. به شکل دسترس 30 نفر از بیماران بخش شیمی درمانی، انتخاب و در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های پذیرش-عمل هیز، استروسال، ویلسون، بی ست، پیسترلو و همکاران (2004) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (2001) و برنامه درمان پذیرش و تعهد هیز، استروسال و ویلسون 1999 برگرفته از دوره آموزشی عصمت دانش در انجمن روان شناسی ایران در سال 1394 بود که طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، یکبار در هفته در مورد گروه آزمایش اجرا و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اجرای درمان بر انعطاف پذیری روان شناختی (۷۸/۶ = F، 016/0=P) و تمامی مؤلفه های تنظیم شناختی هیجان شامل پذیرش (۰۹/۲۵=F)، تمرکز مجدد مثبت (02/34=F)، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی (80/17=F)، ارزیابی مجدد مثبت (44/23=F)، دیدگاه پذیری (06/13=F)، ملامت خویشتن (09/14=F)، نشخوارگری (45/15=F)، فاجعه انگاری (82/34=F) و ملامت دیگران (63/16=F) در سطح 001/0=P مؤثر بوده و دستاوردهای درمانی در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتیجه گیری: از آنجا که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به انعطاف پذیری روان شناختی و تعهد فرد به انجام اعمالی می شود که زندگی را برای وی کامل، غنی و معنادار می سازد؛ می توان از آن به عنوان روش مداخله ای مؤثر برای تغییرات روان-شناختی و تنظیم هیجان در بیماران دچار سرطان پستان و سایر بیماران استفاده کرد.
تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش شفقت به خود، تحمل پریشانی، و تنظیم هیجان در دانش آموزان با اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
173-187
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ا ضطراب اجتماعی یکی از ناتوان کننده ترین اختلالات اضطرابی است که در زندگی شخصی، تعاملات اجتماعی، زندگی حرفه ای، و سایر ابعاد زندگی فرد، سازش نایافتگی ایجاد می کند. در این ارتباط پژوهش حاضر با هد ف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش شفقت به خود، تحمل پریشانی، و تنظیم هیجان در دانش آموزان با اختلال اضطراب اجتماعی انجام شده است. روش: در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه مبتلابه اختلال اضطراب اجتماعی شهر تهران در زمستان 1395 بودند که از بین آنها تعداد 60 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفرِ آزمایش و گواه جایدهی شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل چهار پرسشنامه استاندارد اضطراب اجتماعی (کانور و همکاران، 2000)، شفقت به خود (نوربالا، 1392)، تحمل پریشانی (سیمون و همکاران، 2005)، و تنظیم هیجان (گارنفکس و همکاران، 2001) بوده است . برنامه درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش در 8 جلسه برای گروه آزمایش انجام شد. در پایان داده های به دست آمده با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش در کاهش اضطراب اجتماعی و افزایش شفقت به خود، افزایش تحمل پریشانی، و تنظیم هیجان دانش آموزان تأثیر داشته است. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میزان تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش اضطراب اجتماعی (288/817 F= ، 0/535= η ، 0/05 p< )، افزایش شفقت به خود کلی (149/196 F= ، 0/62= η ، 0/05>p ) ، تحمل پریشانی کلی (352/88 = F ، 0/56= η ، 0/05>p ) ، و تنظیم هیجان (185/842 F= ، 0/57= η ، 0/05>p ) معنادار بوده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از این پژوهش می توان گفت در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به دانش آموزان آموخته می شود که به جای اجتناب فکری و عملی از افکار و موقعیت هایی که در در جمع با آنها روبرو می شوند با افزایش پذیرش روانی و ذهنی نسبت به تجارب درونی، با اضطراب اجتماعی مقابله کنند. همچنین رویارویی فعال و مؤثر با افکار و احساسات، تغییر نگاه نسبت به خود، و بازنگری در ارزش ها و اهداف زندگی را می توان از عوامل اصلی مؤثر در روش درمان پذیرش و تعهد دانست.
اثربخشی طرحواره درمانی بر راهبردهای شناختی هیجان، تحمل پریشانی و ناگویی خلقی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
165-180
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر راهبردهای شناختی هیجان، تحمل پریشانی و ناگویی خلقی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1396 بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیراحتمالی داوطلبانه و گمارش تصادفی استفاده شد. بدین صورت که از بین افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز مشاوره تهران، تعداد 30 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گروه گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را طی دو ماه در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. در این پژوهش از پرسشنامه های راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، تحمل پریشانی، ناگویی خلقی و پرسشنامه شخصیت مرزی استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کواریانس توسط نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد طرحواره درمانی بر تنظیم هیجان، تحمل پریشانی و ناگویی خلقی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی موثر بوده است (P<0.001). بدین صورت که این درمان توانسته تحمل پریشانی و تنظیم هیجانی مثبت بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را افزایش و ناگویی خلقی و تنظیم هیجانی منفی را کاهش دهد. منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان طرحواره درمانی را به عنوان یک روش کارآ جهت افزایش تحمل پریشانی و تنظیم هیجانی و کاهش ناگویی خلقی و تنظیم هیجانی منفی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی پیشنهاد داد.
اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر بهبود طرحواره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان در افراد دارای اختلال شخصیت مرزی با رفتار خودزنی و خودکشی دختران نوجوان بین 14 تا 18 سال مشهد
حوزه های تخصصی:
پیش زمینه و هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی طرحواره درمانی بر بهبود طرحواره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان در افراد دارای اختلال شخصیت مرزی با رفتار خودزنی و خودکشی دختران نوجوان بین 14 تا 18 سال مشهد انجام شد. مواد و روش کار : پژوهش حاضر از نوع پژوهش نیمه آزمایشی بوده که در آن از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. به منظور اجرای پژوهش، پس از هماهنگی های لازم با مرکز مشاوره، ابتدا جلسه ای جهت آشناسازی و جلب مشارکت دختران دانش آموز شامل رفتارهای آسیب به خود برگزار گردید. سپس پرسشنامه فرم کوتاه طرحواره یانگ( YSQ -SF ) ، افکار خودکشی بک ( BSS ) ، خودآسیب زنی سانسون ( SHI ) و پرسشنامه تنظیم هیجان گراس و جان بر روی آنها اجرا شد و 30 نفر از دانش آموزان دختر که شرایط شرکت در پژوهش را داشتند، انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. به این ترتیب، طرحواره درمانی در قالب 10 جلسه 90 دقیقه گروهی اجرا شد و پس از اتمام جلسات، مجددا پرسشنامه های یادشده، توسط گروه آزمایش و کنترل تکمیل شد.پردازش داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره برای گروه ها انجام گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد که روش آموزش گروهی طرحواره درمانی، بربهبود طرحواره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان تاثیر دارد. بحث و نتیجه گیری : آموزش گروهی طرحواره درمانی، به واسطه تاثیرات ناشی از تکنیک های شناختی منجر به بهبود طرحواره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان شده است که به این اعتبار میانگین نمرات طرحواره های ناسازگار حوزه بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، حوزه محدودیت های مختل، حوزه دیگر جهت مندی و حوزه گوش به زنگی بیش از حد و بازداری و تنظیم هیجان گروه آزمایش افزایش پیدا کرده است. کلید واژه ها: خودزنی، خودکشی، اختلال شخصیت مرزی، طرحواره ناسازگار اولیه،تنظیم هیجان، طرحواره درمانی
پیش بینی نمایه توده بدنی بر اساس سبک های خوردن و دشواری در تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم آبان ۱۳۹۸ شماره ۸ (پیاپی ۴۱)
157-166
حوزه های تخصصی:
چاقی یکی از معضلات بهداشتی کشورهای در حال توسعه و پیشرفته می باشد و در کل جهان با سرعت هشدار دهنده ای به خصوص در کودکان و نوجوانان رو به افزایش است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک های خوردن و دشواری در تنظیم هیج ان با نمایه توده بدنی در دانش آموزان چاق انج ام گرفته است. بدین منظور از 632 نفر جامعه آماری دانش آموزان دختر چاق مقطع متوسطه دوم شهر رشت، تعداد 240 نفر بر اساس جدول مورگان به روش نمونه گی ری خوشه ای انتخاب شدند. کلیه نمونه ها بعد از محاسبه قد، وزن و نمایه توده بدنی به پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان ( DERS ) و پرسشنامه عادات خوردن داچ ( DEBQ ) پاسخ دادند. داده ها با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و روش رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر رابطه معنادار نمایه توده بدنی با سبک های خوردن هیجانی و بیرونی و دشواری در تنظیم هیجان بود. به طوری که نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از تبیین 7/40 درصد از نمایه توده بدنی بر اساس سبک های خوردن و دشواری در تنظیم هیجان بود. یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن است که به واسطه تعامل سبک های خوردن و عدم مدیریت تنظیم هیجان، افراد از رفتار خوردن هیجانی و بیرونی به عنوان وسیله ای برای رویارویی با مسائل و مشکلات استفاده می کنند.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر اضطراب امتحان و کارآمدی پردازش در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنظیم هیجانی، بیانگر فرایندهای روانی و رفتاری است که به موجب آن افراد روی احساسات خود و دیگران تأثیر می گذارند . هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر اضطراب امتحان و کارآمدی پردازش در میان دانش آموزان دختر مقطع متوسطه بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی و ابزار پژوهش پرسشنامه ی اضطراب امتحان اسپیلبرگر و شاخص پردازش اطلاعات بود. جامعه آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ی شهر ورزقان در سال تحصیلی 97-96 بود که تعداد 44 نفر (22 نفر آزمایش و 22 نفر کنترل) به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش به مدت 8 جلسه یک ساعته دو بار در هفته، تحت آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل ها نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر اضطراب امتحان و کارآمدی پردازش دانش آموزان مؤثر است. بنابراین، می توان در مدارس مهارت های تنظیم هیجان را به دانش آموزان آموزش داد تا بتوانند هیجان های خود، ازجمله اضطراب را مدیریت کنند.
اثربخشی آموزش مهارت های فرزند پروری مثبت بر کفایت اجتماعی و تنظیم هیجان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های فرزند پروری مثبت بر کفایت اجتماعی و تنظیم هیجان دانش آموزان بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی موردمطالعه در این پژوهش کلیه مادران دانش آموزان 13-15 ساله مدارس متوسطه اول شهر تهران در سال 1396 بود که 30 نفر از آن ها به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری به نسبت یکسان جایگزین شدند. گروه آزمایش، برنامه آموزش مهارت های فرزند پروری مثبت را در 8 جلسه (2 ساعت) به شکل گروهی دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. پرسشنامه های راهبردهای تنظیم هیجان شناختی گرنفسکی و همکاران (2001) و کفایت اجتماعی پرندین (1385) توسط دانش آموزان در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره، تحلیل شد. نتایج نشان داد، آموزش مهارت های فرزند پروری مثبت بر افزایش تنظیم هیجان مثبت و کاهش تنظیم هیجان منفی دانش آموزان تأثیر معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد، آموزش مهارت های فرزند پروری مثبت بر افزایش کفایت اجتماعی دانش آموزان تأثیر معناداری دارد. بنابراین می توان گفت بهبود تنظیم هیجان و کفایت اجتماعی دانش آموزان نتیجه تغییر الگوها و روش های فرزندپروری در مادرانشان می باشد که در جلسات فرزندپروری مثبت شرکت کرده بودند.
مروری بر تنظیم هیجان از دیدگاه روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم دی ۱۳۹۸ شماره ۱۰ (پیاپی ۴۳)
115-124
حوزه های تخصصی:
تحقیقات پیشین نشان داده که مشکلات هیجانی تعداد زیادی از افراد جوامع مختلف را درگیر کرده است که از جمله می توان به اختلالات سیستم ایمنی، افسردگی، اضطراب، شخصیت و مشکلات بین فردی اشاره کرد. هدف از مقاله حاضر، روشن سازی اهمیت هیجانات در زندگی روزمره و در حیطه روان درمانی است. با توجه به اهمیت اصالت و بیان تجربه در روابط و زندگی آدمی، مثلث شخص و مثلث تعارض اساس کار روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت را شکل می دهد. مثلث تعارض به عوامل درونی مشکل مانند احساس، اضطراب و دفاع اشاره دارد و مثلث شخص به بافت و عوامل بین فردی مشکل می پردازد. اساس درمان از طریق بازسازی مثلث تعارض (سیر توالی احساس، اضطراب و دفاع) در قالب مثلث روابط خصوصاً رابطه بیمار با درمانگر در جلسه درمانی است. احساسات سرکوب شده بیمار نسبت به والدین این بار در بافت درمانی و به صورت آگاهانه نسبت به درمانگر، تجربه و پردازش و نام گذاری شده و تجربه هیجانات منجر به خنثی شدن دفاع ها و رهایی از رنج خودساخته می شود. رنج خود ساخته نتیجه وجدان بیماری است که سوخت آن احساس گناه ناهشیار فرد و تمایل به قربانی شدن و مقاومت است. در این مقاله مکانیزم اثربخشی این درمان در کاهش علائم رنج آور بیماری های پزشکی و روانی مطرح شده و سعی بر گسترش افق دید روان شناسان و علاقه مندان نسبت به این حوزه جدید درمانی شده است.
پیش بینی اضطراب امتحان بر اساس ابعاد دشواری در تنظیم هیجان در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۶
111 - 122
حوزه های تخصصی:
اضطراب امتحان اختلالی است که عملکرد دانش آموزان را کاهش می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی اضطراب امتحان بر اساس ابعاد دشواری در تنظیم هیجان در دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر تهران انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق حاضر دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر تهران در سال 1397 بود که تعداد 226 از آنها (132 دختر و 94 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله انتخاب شدند و در این پژوهش شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس اضطراب امتحان اسپیلبرگر (1980) و مقیاس دشواری تنظیم هیجان (2004) بود. از تحلیل همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که ابعاد دشواری در تنظیم هیجان با اضطراب امتحان همبستگی مثبت دارند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز حاکی از این بود که ابعاد دشواری تنظیم هیجان نقش معناداری در تبیین واریانس اضطراب امتحان دانش آموزان دارد. از این رو لازم است در رابطه با کاهش اضطراب امتحان در دانش آموزان، مداخلات روانشناختی را به سمت بهبود تنظیم هیجانی سوق دهیم.
بررسی رابطه راهبردهای تنظیم هیجان و تاب آوری با سازگاری زناشویی معلمان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم بهار (خرداد) ۱۳۹۹ شماره ۸۷
291-298
حوزه های تخصصی:
زمینه: معلمان به دلیل تجربه تعارض کار - خانواده نیاز به سطح بالاتری از تاب آوری در برابر مسائل به ویژه سازگاری زناشویی دارند. اما مسئله اصلی اینست، آیا بین راهبردهای تنظیم هیجان و تاب آوری با سازگاری زناشویی معلمان زن رابطه وجود دارد؟ هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه راهبردهای تنظیم هیجان و تاب آوری با سازگاری زناشویی معلمان زن بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن در سال تحصیلی 97-1396 در سطح شهر قزوین بود که 100 معلم به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارتند از، پرسشنامه های تاب آوری کانر - دیویدسون (2003)، راهبردهای تنظیم هیجان گروس (2003) و سازگاری زناشویی (1976). تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های پارامتریک و آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته ها: راهبرد تنظیم هیجان «ارزیابی مجدد» و تاب آوری رابطه مثبت و معنی داری با سازگاری زناشویی داشت (0/05 p< ). راهبرد تنظیم هیجان «سرکوبی» رابطه منفی با سازگاری زناشویی داشت (0/05 p< ). در کل راهبردهای تنظیم هیجان و تاب آوری سازگاری زناشویی را در بین معلمان پیش بینی کردند (0/05 p< ). نتیجه گیری: می توان سازگاری زناشویی معلمان زن را به وسیله راهبردهای تنظیم هیجان و تاب آوری پیش بینی کرد.
نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی با رفتارهای پرخطر جنسی: طراحی و آزمون یک مدل مفهومی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سطوح بالای رفتارهای جنسی پرخطر نگرانی های زیادی را درباره سلامت عمومی در پی داشته است. همچنین باعث شده است که پژوهشگران توجه زیادی به روند گذار به رفتارهای جنسی مخاطره آمیز داشته باشند. این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (Cognitive emotion regulation) در رابطه بین سبک های دلبستگی (Attachment styles) با رفتارهای پرخطر جنسی (High-risky sexual behaviors) انجام شد. مواد و روش ها: در یک پژوهش توصیفی- همبستگی با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری از بین کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد شیراز در سال تحصیلی 98-1397 نمونه ای به حجم 747 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه رفتار جنسی پرخطر (Risky Sexual Behaviors Questionnaire)، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (Cognitive Emotion Regulation Questionnaire) و سبک های دلبستگی (Attachment Style Questionnaire) بود. داده های پژوهش به کمک نرم افزارهای آماری SPSS و LISREL و همچنین با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که رابطه بین سبک های دلبستگی با رفتارهای پرخطر جنسی از طریق راهبردهای تنظیم شناختی هیجان میانجی می شود. شاخص های برازش GFI، CFI، NFI، IFI، NNFI، AGFI، RFI و RMSEA به ترتیب برابر 95/0، 98/0، 97/0، 98/0، 98/0، 93/0 و 061/0 بود. شاخص های به دست آمده بیانگر برازش مناسب مدل پیشنهادی با داده ها است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که 50 درصد واریانس رفتارهای پرخطر جنسی از طریق ترکیب متغیرهای سبک های دلبستگی، راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان قابل تبیین است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی با رفتارهای پرخطر جنسی بود؛ بنابراین در نظر گرفتن نقش این متغیرهای پیش بین توسط متخصصان، درمانگران و برنامه ریزان به هنگام کار با دانشجویان و به طور خاص در مراکز مشاوره ای و درمانی ضروری به نظر می رسد.
بررسی برازش مدل خطرپذیری نوجوانان ایرانی در زمینه اعتیاد با تأکید بر کارکرد خانواده و طرح واره های ناسازگار، تحمل پریشانی و تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
67-90
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی برازش مدل خطرپذیری نوجوانان ایرانی در زمینه اعتیاد با تأکید بر کارکرد خانواده و طرح واره های ناسازگار، تحمل پریشانی و تنظیم هیجان در بین دانش آموزان قم انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل نوجوانانی که در سال تحصیلی 97-96 در مدارس متوسطه دوره دوم شهر قم مشغول به تحصیل بودند. با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 322 نفر از آن ها انتخاب شدند. پرسش نامه های تحمل آشفتگی سیمونز و گاهر (2005)، تنظیم هیجان گرنفسکی و همکاران (2001)، سنجش کارکرد خانواده اپشتاین و همکاران (1995)، طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (1994) و پذیرش اعتیاد وید و همکاران (1992) در گروه نمونه اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد کارکرد خانواده بر خطرپذیری اعتیاد رابطه مستقیم و به واسطه ی تنظیم هیجانی و تحمل پریشانی بر خطرپذیری اعتیاد تاثیر غیرمستقیم دارد. همچنین طرح واره های ناسازگار اولیه بر خطرپذیری اعتیاد رابطه مستقیم، و به واسطه تنظیم هیجانی بر خطرپذیری اعتیاد اثر غیرمستقیم داشته اما، طرح واره های ناسازگار اولیه به واسطه تحمل پریشانی بر خطر پذیری اعتیاد تاثیری ندارد. علاوه بر این، تحمل پریشانی و تنظیم هیجانی بر خطرپذیری اعتیاد تاثیر مستقیم دارد. به طور کلی چهار متغیر توانستند متغیر خطرپذیری به اعتیاد را در نوجوانان تبیین نمایند. نتیجه گیری: در این پژوهش با شناسایی تعدادی از متغیرهای روان شناختی مؤثر در گرایش دانش آموزان به مواد مخدر، لزوم توجه بیشتر به سلامت روان دانش آموزان و تدوین برنامه های پیشگیرانه و درمانی در این حوزه جهت کاهش شیوع اعتیاد و رفع تاثیرات مخرب آن ضروری به نظر می رسد.
مقایسه اثربخشی برنامه های آموزشی مدیریت خشم و تنظیم هیجان بر شناخت اجتماعی زندانیان دارای اختلال انفجار خشم متناوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامههای آموزشی مدیریت خشم و تنظیم هیجان بر شناخت اجتماعی زندانیان دارای اختلال انفجار خشم متناوب انجام شده است. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است. نمونه پژوهش شامل 54 زندانی مبتلا به اختلال خشم انفجاری متناوب بود که بر اساس پرسشنامه اختلال خشم انفجاری متناوب کوکارو و همکاران و مصاحبه بالینی از میان زندانیان شهرستان رشت شناسایی و سپس در سه گروه آموزش مدیریت خشم، آموزش تنظیم هیجان و گروه کنترل (هر گروه 18 نفر) جایگزین شدند. برای گروه اول آموزش مدیریت خشم و برای گروه دوم آموزش تنظیم هیجان اعمال شد و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه پردازش اطلاعات اجتماعی هیجانی کوکارو و همکاران استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزشهای مدیریت خشم و تنظیم هیجان بر بهبود پاسخ اجتماعی مناسب، پاسخ پرخاشگرانه مستقیم و ارتباطی اثربخش بودهاند (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد که آموزش مدیریت خشم نسبت به آموزش تنظیم هیجان تأثیر بیشتری در بهبود پاسخ اجتماعی مناسب، پاسخ پرخاشگرانه مستقیم و ارتباطی دارد. نتیجه گیری : این یافتهها بیان میکند که از آموزشهای مدیریت خشم و تنظیم هیجان میتوان به عنوان روشهای جایگزین دیگر برای ارتقاء کیفیت زندگی و شناخت اجتماعی زندانیان دارای اختلال خشم انفجاری متناوب استفاده نمود.
تأثیر درمان مبتنی بر شفقت بر صمیمیت زناشویی و تنظیم هیجان زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر صمیمیت زناشویی و تنظیم هیجان زوجین بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی است و با به کارگیری طرح پیش آزمون - پس آزمون، همراه با گروه گواه انجام شده است. جامعه آماری دربرگیرنده همه دانشجویان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر سنندج است که از میان آن ها 20 زوج (40 نفر) با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. این زوجین به صورت تصادفی در گروه های 20 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند . داده ها با پرسشنامه های صمیمیت زوجین اولیاء، فاتحی زاده و بهرامی و تنظیم هیجان گراتز و رومیر گردآوری و با آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان داد شرکت زوجین در جلسه های درمان مبتنی بر شفقت باعث افزایش صمیمت زناشویی (001/0 P< و 96/389 F= ) و تنظیم هیجان (001/0 P< و 19/140 F= ) زوجین شده است؛ یعنی میان نمرات گروه آزمایش که مداخله را دریافت کرده بودند و گروه گواه که هیچ گونه درمانی دریافت نکرده بودند تفاوت معنی داری وجود دارد . با توجه به برآیندها، به کارگیری درمان مبتنی بر شفقت صمیمیت و تنظیم هیجان زوجین را بهبود بخشید و این می تواند اقدامی ارزنده در راستای کاهش مشکلات زناشویی و طلاق به شمار آید.
اثربخشی ذهن آگاهی ویژه کودکان بر تنظیم هیجان و کارکردهای روزانه حافظه کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری
حوزه های تخصصی:
ﻫﺪف ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺮرﺳی اثربخشی ذهن آگاهی ویژه کودکان بر تنظیم هیجان و کارکردهای روزانه حافظه کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری بود. در ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از طرح آزﻣﺎیﺸی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده از ﺑیﻦ کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری مراجعه کننده به مرکز اختلالات یادگیری شماره 1 شهر تهران در سال 1398 تعداد 30 نفر انتخاب شدند و در دو گروه آزﻣﺎیﺶ و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت آموزش ذهن آگاهی ویژه کودکان قرار گرفت، اﻣﺎ ﮔﺮوه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اختلالات یادگیری کلورادو ( 2011 )، تنظیم هیجانی شیلد و کیکتی (1998) و کارکردهای روزانه حافظه گیورتن، مجروس، لیجیون و کتل (2018) بود. داده ﻫﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از آزمون ﺗﺤﻠیﻞ ﻛﻮواریﺎﻧﺲ ﻣﻮرد تجزیه وتحلیل ﻗﺮار گرفت. نتایج ﻧﺸﺎن داد آموزش ذهن آگاهی ویژه کودکان بر تنظیم هیجان و کارکردهای روزانه حافظه کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری اثربخش بود. می توان گفت که نتایج، آموزش ذهن آگاهی ویژه کودکان بر تنظیم هیجان و کارکردهای روزانه حافظه کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری را تائید کرد.
بررسی رابطه عملکرد در آزمون استروپ با تنظیم هیجانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان شهر مشهد
حوزه های تخصصی:
در هر نظام آموزشی، پیشرفت تحصیلی به عنوان مهم ترین شاخص توفیق فعالیت های علمی و آموزشی محسوب می شود، بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از اهمیت خاصی نزد پژوهشگران علوم تربیتی و روان شناسی برخوردار است.. در همین راستا، هدف این پژوهش، بررسی این موضوع است که آیا بین عملکرد در آزمون استروپ و تنظیم هیجانی با پیشرفت تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد یا خیر؟ مواد و روش کار: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان شهر مشهد است. با روش نمونه گیری خوشه ای ابتدا از ناحیه های مختلف یک ناحیه به تصادف انتخاب شد و در ادامه از مدارس پسر موجود در مقطع متوسطه، یک مدرسه به تصادف انتخاب شد که 120 نفر از دانش آموزان به تصادف از سه پایه تحصیلی متفاوت، انتخاب شدند. در این پژوهش، از آزمون استروپ، مقیاس تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی(CERQ-P) و معدل دانش آموزان به منظور سنجش متغیرهای پژوهش استفاده شد. روش آماری: برای تجزیه وتحلیل داده ها، از مدل آماری رگرسیون چندمتغیری به منظور مشخص کردن رابطه ی متغیرهای موردنظر، با استفاده از نرم افزار SPSS19 صورت گرفت. نتایج: تحلیل یافته ها نشان داد بین عملکرد در آزمون استروپ و تنظیم هیجانی با پیشرفت تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد (05/0>P). بحث: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، از آموزش های مبتنی بر بهبود کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجانی می توان برای بهبود وضعیت تحصیلی دانش آموزان استفاده کرد.