مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
تنظیم هیجان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خودکشی به عنوان یکی از علل اصلی مرگ در سراسر جهان یکی از نگرانی های عمده در بهداشت عمومی است؛ لیکن کمتر پژوهشی به بررسی عوامل موثر بر آن در خانواده های درآستانه طلاق پرداخته است. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی تمایل به خودکشی بر اساس دشواری تنظیم هیجانی، انعطاف پذیری شناختی، انعطاف پذیری خانواده و تحمل پریشانی توانایی در نوجوانان و جوانان خانواده های در آستانه طلاق شهر اصفهان بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه نوجوانان و جوانان خانواده های در آستانه طلاق شهر اصفهان بود. براساس فرمول کوکران ۳۷۳ نفر انتخاب و به مقیاس سنجش افکار خودکشی بک، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی، پرسش نامه انعطاف پذیری خان واده و مقیاس تحمل پریشانی پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده به روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام و با استفاده از نرم افزار SPSS-۲۴ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که دشواری تنظیم هیجانی با تمایل به خودکشی رابطه مثبت و معنی دار دارد، اما بین متغیرهای انعطاف پذیری شناختی، انعطاف پذیری خانواده و تحمل پریشانی با تمایل به خودکشی رابطه معکوس و معنی داری دارد (۰۱/۰>p). همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که عامل انعطاف پذیری شناختی و دشواری تنظیم هیجان در مجموع توان پیش بینی ۱۷ درصد از تغییرات واریانس تمایل به خودکشی را دارند (۰۱/۰>p). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که دشواری در تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی نقش مهمی در تمایل نوجوانان و جوانان خانواده های در آستانه طلاق به خودکشی دارند.
نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین بدرفتاری های دوره کودکی و کژکاری جنسی زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کژکاری جنسی یکی از اختلال های شایع در بین زنان است و معمولاً با ناراحتی چشمگیر بالینی در توانایی پاسخ دهی جنسی فرد یا تجربه لذت جنسی همراه است. ازاین رو هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین بدرفتاری های دوره کودکی و کژکاری جنسی زنان بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان زن متأهل دانشگاه های شهرستان شاهرود بود. چهارصد دانشجوی زن متأهل شهر شاهرود به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به شاخص عملکرد جنسی زنان، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مقیاس خود گزارشی کودک آزاری پاسخ دادند. داده های پژوهش حاضر با استفاده از نرم افزارهای SPSS وLISREL و به کمک روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان، بدرفتاری های دوره کودکی و کژکاری جنسی زنان رابطه وجود دارد (۰۵/۰>p). بعلاوه، راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان میانجی رابطه بین بدرفتاری های دوره کودکی و کژکاری جنسی زنان هستند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر از این فرض حمایت می کند که راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان میانجی رابطه بین بدرفتاری های دوره کودکی و کژکاری جنسی زنان هستند.
نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان، سوگیری های شناختی و طرح واره های منفی در رابطه بین تجارب آسیب زای کودکی و تجارب شبه سایکوتیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تجارب شبه سایکوتیک شکل های غیر بالینی و خفیف اختلال های روان پریشی در نظر گرفته می شوند و با پیامدهای منفی نظیر درماندگی، اختلال های روانی و نارسایی های عملکردی همراه اند. همچنین می توانند منجر به بروز روان پریشی بالینی گردند. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان، سوگیری های شناختی و طرح واره های منفی در رابطه بین تجارب آسیب زای دوره کودکی و تجارب شبه سایکوتیک انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری آن را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ (۵۷۰۰= N) تشکیل داد. حجم نمونه ۴۰۰ نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه آسیب دوران کودکی، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، مقیاس ارزیابی سوگیری های شناختی داووس، مقیاس کوتاه طرح واره های اصلی و نسخه ۱۶ ماده ای پرسشنامه پیش مرضی استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و LISREL و به کمک روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد تجارب آسیب زای دوره کودکی بر تنظیم شناختی هیجان، سوگیری های شناختی و طرح واره های منفی اثر دارد (۰۵/۰> p). تنظیم شناختی هیجان، سوگیری های شناختی و طرح واره های منفی بر تجارب شبه سایکوتیک اثر دارند (۰۵/۰> p). به علاوه تنظیم شناختی هیجان، سوگیری های شناختی و طرح واره های منفی میانجی رابطه بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و تجارب شبه سایکوتیک هستند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر از این فرض حمایت می کند که تنظیم شناختی هیجان، سوگیری های شناختی و طرح واره های منفی میانجی رابطه بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و تجارب شبه سایکوتیک هستند.
رابطه بین ابعاد کمالگرایی و نشانه های افسردگی و اضطراب: نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلالات افسردگی و اضطرابی از شایع ترین اختلالات روانی محسوب می شوند که هزینه زیادی را برای فرد و جامعه در پی دارند. شناخت متغیرهای تاثیرگذار بر این اختلالات می تواند در مدیریت و کاهش شدت نشانه های آن ها مفید باشند. هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های افسردگی و اضطراب بود. بدین منظور، تعداد ۵۲۸ نفر (۲۷۴ زن، ۲۵۴ مرد) از دانشجویان دانشگاه تهران در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان مقیاس کمال گرایی چند بعدی تهران (TMPS) ، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) و مقیاس دشواری تنظیم هیجان (DERS) را تکمیل کردند. نتایج نشان دادند که مدل فرضی پژوهش با داده های تجربی برازش مطلوب دارند. کمال گرایی دیگرمحور، کمال گرایی جامعه محور و دشواری تنظیم هیجان با نشانه های افسردگی و اضطراب همبستگی مثبت معنادار داشتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های افسردگی و اضطراب نقش واسطه ای دارند. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که ابعاد کمال گرایی و دشواری تنظیم هیجان می توانند شدت نشانه های افسردگی و اضطراب را پیش بینی کنند. همچنین می توان نتیجه گرفت که این رابطه یک رابطه ساده نیست و دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های افسردگی و اضطراب نقش واسطه ای دارند. در نظر گرفتن این متغیرها می توانند در زمینه پیشگیری، تشخیص و درمان نشانه های افسردگی و اضطراب موثر باشند و سطح سلامت روانی را در جمعیت عمومی ارتقا بخشند.
تأثیر هنردرمانگری بیانگر بر تنظیم هیجان دانش آموزان مقطع دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هنردرمانگری کمک می کند که افراد با احساسات و هیجانات ناشناخته خود روبرو شده و در نتیجه به شناختی از خود دست یابند و توانایی غلبه بر مشکلات را در قالب روش های گوناگون، به دست آورند. تنظیم هیجان نقش کلیدی در سلامت روانی کودکان داشته و می تواند در موفقیت های آینده آنها تأثیرگذار باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هنردرمانگری بیانگر بر تنظیم هیجان دانش آموزان مقطع دبستان شهر اصفهان بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی در چهارچوب طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. نمونه مورد مطالعه شامل 32 نفر از دانش آموزان پسر 9- 8 سال مقطع دوم دبستان شهر اصفهان در سال 1396 بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه گواه و آزمایش (هر گروه 16 دانش آموز) به تصادف جایدهی شدند. بسته هنردرمانگری بیانگر در 12 جلسه 90-60 دقیق ه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد؛ در حالی در طی این مدت، افراد گروه گواه هیچ برنامه مداخله ای دریافت نکردند. پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (2001) به عنوان ابزار مورد نظر جهت جمع آوری داده ها استفاده شد و در نهایت داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس، تحزیه و تحلیل شدند. یافته ها: براساس نتایج تحلیل داده ها، هنردرمانگری بیانگر بر تنظیم هیجان مثبت تأثیر داشته است؛ بدین معنا که بین نمرات تنظیم هیجان مراحل پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش با گروه گواه، تفاوت معناداری مشاهده شده است (4/72F=، 0/05>P). نتایج همچنین نشان داد که تأثیر هنردرمانگری بیانگر در زیرمقیاس های تنظیم هیجان مثبت بر مؤلفه پذیرش و تمرکز مجدد، مثبت معنادار بوده (8/39F=، 0/000≥P)، ولی تأثیر آن بر تنظیم هیجان منفی (0/10F=، 0/755≤P)، معنادار نبوده است. نتیجه گیری: هنردرمانگری بیانگر با استفاده از ویژگی های خودبیانگری، تخیل، مشارکت فعال، برقراری ارتباط بین ذهن و جسم، و همچنین با فعال و قوی کردن شبکه های قشری مغز، می تواند مهارت های تنظیم هیجان مثبت را افزایش دهد که همین توانایی در رویارویی کودکان با شرایط تنش آور و مدیریت رفتارشان، مفید است.
مقایسه اثربخشی موسیقی درمانی و رفتاردرمانی شناختی بر کیفیت زندگی، ولع مصرف و تنظیم هیجانی بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی موسیقی درمانی و رفتاردرمانی شناختی بر کیفیت زندگی، ولع مصرف و تنظیم هیجانی بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. مواد و روش ها: روش این پژوهش شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون چند گروهی بود و جامعه آماری آن را کلیه مراجعان تحت درمان نگهدارنده با متادون در کیلینک های درمانی اعتیاد شهر تهران وابسته به وزارت بهداشت در سال 1397 تشکیل می دادند که 54 (هر گروه 18 نفر) نفر از آنان به شیوه نمونه گیری هدفمند در دو گروه آزمایش (موسیقی درمانی رفتاردرمانی شناختی) و یک گروه کنترل قرار داده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان و پرسش نامه کیفیت زندگی و پرسش نامه ولع مصرف استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد هم موسیقی درمانی و هم رفتاردرمانی شناختی میزان کیفیت زندگی و تنظیم هیجان گروه آزمایش را نسبت به گروه کنترل ارتقا و میزان ولع مصرف را به نحو قابل توجهی کاهش دادند (0/01>P). نتایج آزمون پیگیری نشان داد میانگین نمرات گروه های آزمایش در متغیرهای مورد مطالعه به طور معناداری متفاوت با گروه کنترل بود. بین گروه های درمانی از لحاظ اثر بخشی بر کیفیت زندگی و تنظیم منفی هیجانی شناختی تفاوت معناداری وجود داشت؛ به نحوی که رفتاردرمانی شناختی در تنظیم هیجانات منفی و افزایش کیفیت زندگی مؤثرتر بود. در مورد تنظیم هیجان های مثبت و کاهش ولع مصرف تفاوت معنی داری وجود نداشت. نتیجه گیری: این نتایج حاکی از این است که این دو نوع درمان به طور معنی داری باعث افزایش کیفیت زندگی، تنظیم هیجانی و کاهش ولع مصرف می شود.
پیش بینی شایستگی تحصیلی بر اساس سبک های فرزندپروری، خودکارآمدی ادراک شده و تنظیم هیجان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم پاییز (آذر) ۱۳۹۹ شماره ۹۳
1115-1124
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به بررسی شایستگی تحصیلی، سبک های فرزندپروری، خودکارآمدی ادراک شده و تنظیم هیجان پرداخته اند. اما پژوهشی که به پیش بینی شایستگی تحصیلی بر اساس سبک های فرزندپروری، خودکارآمدی ادراک شده و تنظیم هیجان دانش آموزان پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی شایستگی تحصیلی بر اساس سبک های فرزندپروری، خودکارآمدی ادراک شده و تنظیم هیجان دانش آموزان انجام شد. روش: پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر کرج در سال تحصیلی 99-1398 بود. 320 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش حاضر مقیاس ارزیابی شایستگی تحصیلی دیپرنا و الیوت (1999)، پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند (1972)، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر (1982) و پرسشنامه تنظیم هیجان گراس و جان (2003) بود. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و رگرسیون همزمان انجام شد. یافته ها: بین سبک فرزندپروری مقتدرانه، خودکارآمدی ادراک شده و بازارزیابی هیجانات با شایستگی تحصیلی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد (0/05 p < ). همچنین بین سبک فرزندپروری مستبدانه با شایستگی تحصیلی رابطه منفی معنی دار وجود داشت (0/05 p < ). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای سبک فرزندپروری، خودکارآمدی ادراک شده و تنظیم هیجان توان پیشبینی 60 درصد از شایستگی تحصیلی را دارند. نتیجه گیری: سبک های فرزندپروری، خودکارآمدی ادراک شده و تنظیم هیجان قادر به پیش بینی شایستگی تحصیلی در بین دانش آموزان بودند
رابطه هوش اجتماعی با سبک های شناختی تنظیم هیجان سازگار در دانشجویان دارای احساس غربت دانشگاه ملی ملایر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش اجتماعی با سبک های شناختی تنظیم هیجان سازگار انجام شد. روش پژوهش،باتوجه به ماهیت،هدف وعدم مداخله ازنوع توصیفی-همبستگی می باشد.جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان از میان دانشجویان سال اول دانشگاه ملی ملایر که در سال تحصیلی 96- 1395 مشغول به تحصیل بودند، انتخاب شدند. دانشجویان ﺑﻪ ﺷﯿﻮه ﺳﺮﺷﻤﺎری ﭘﺮﺳ ﺸﻨﺎﻣﻪ اﺣﺴﺎس ﻏﺮﺑ ﺖ را ﭘﺎﺳ ﺦ دادﻧ ﺪ و از میان آنان تعداد 189 دچار احساس غربت تشخیص داده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه هوش اجتماعی ترومسو (2001) وسبک های شناختی تنظیم هیجان گارنفسکی وهمکاران (2001) بود. یافته ها: نشان داد بین هوش اجتماعی و سبک های تنظیم هیجان سازگار رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد (p<0.05). نتایج: با توجه به نتایج پژوهش حاضر به مشاوران و روانشناسان بالینی در دانشگاه ها که قصد بهبود وضعیت خانوادگی و تحصیلی دانشجویان و افزایش کارایی هیجانی و عاطفی در سطح خانواده دانشجویان را دارند، پیشنهاد می شود تا حد امکان به نقش مولفه شناختی و هیجانی توجه ویژه ای داشته باشند تا بتوانند افت تحصیلی این دانشجویان را کاهش دهند و به بهبود روابط بین فردی مهارت های اجتماعی دانشجویان کمک کنند.
مقایسه اثربخشی آموزش سرزندگی تحصیلی و تنظیم هیجان بر معنای تحصیلی و سازگاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ ویژه نامه
483 - 494
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی آموزش سرزندگی تحصیلی و تنظیم هیجان بر معنای تحصیلی و سازگاری تحصیلی بود. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پایه یازدهم ناحیه سه شهر مشهد در سال تحصیلی 98-1397 بودند. از میان آنان 60 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی قرار گرفتند. گروه های آزمایش 12 جلسه 70 دقیقه ای به تفکیک با روش های سرزندگی تحصیلی و تنظیم هیجان آموزش دیدند و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های معنای تحصیلی (هندرسون-کینگ و اسمیت، 2006) و سازگاری تحصیلی (بکر و سیریک، 1984) بودند. داده ها در نرم افزار SPSS-21 با روش های تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند. نتایج حاکی از اثربخشی هر دو روش آموزش سرزندگی تحصیلی و تنظیم هیجان در افزایش معنای تحصیلی و سازگاری تحصیلی بود (001/0p <). همچنین بین روش ها در افزایش معنای تحصیلی و سازگاری تحصیلی تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0P>). بنابراین، توصیه می گردد که مشاوران و روانشناسان برای افزایش معنای تحصیلی و سازگاری تحصیلی از روش های آموزش سرزندگی تحصیلی و تنظیم هیجان استفاده نمایند.
نقش اطلاعات هیجانی در درک کلامی سالمندان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظریه های اجتماعی- شناختی پیشنهاد شده است که با روند سالمندی توانایی درک و تنظیم هیجان افزایش می یابد و این به دلیل افزایش بهینه حالت مثبت و افزایش مهارت در درک نشانه های هیجانی معانی واژه دارد. هدف از مقاله حاضر بررسی این نکته است که آیا هیجان از طریق معانی واژگانی جملات قابل درک است یا اطلاعات هیجانی از طریق نوای گفتار هیجانی منتقل می شود. از این رو چگونگی درک مقوله های هیجانی پایه شامل خشم، چندش، ترس، شادی و غم و نیز حالت خنثی از طریق آهنگ گفتار هیجانی در سه گروه سالمندان بالای 65 سال، میانسالان و جوانان بررسی شد تا این نکته مشخص شود که درک واژه های هدف بدون در نظر گرفتن آهنگ هیجانی و تعامل این دو حالت یعنی نوای هیجانی و محتوای واژگانی به چه صورت است. تحقیق حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و نیز روش میدانی بر روی 30 آزمون شونده(در هر گروه 10 نفر) انجام شد. بر اساس مشاهدات این بررسی، سالمندان در درک جملات هیجانی از معانی واژه ها استفاده می کردند و نوای گفتار هیجانی در درجه دوم قرار داشت. برخلاف سالمندان، جوانان و میانسالان جملات هیجانی را از طریق آهنگ جملات درک می کردند و معانی واژه های هیجانی در اولویت دوم قرار داشت.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان، سرمایه روان شناختی و راهبردهای مقابله ای دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دانشگاه محیطی چالش انگیز است که می تواند واکنش های متفاوتی را در دانشجویان ایجاد کند. از طرفی، فقدان مهارت ها و توانایی های عاطفی، روانی و اجتماعی دانشجویان را در مواجهه با مسائل و مشکلات آسیب پذیر نموده و آنها را در معرض انواع اختلالات روانی، اجتماعی و رفتاری قرار می دهد. هدف این پژوهش، مطالعه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان، سرمایه روان شناختی و راهبردهای مقابله ای دانشجویان بود. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون و دوره پیگیری با گروه کنترل بود. یک نمونه 50 نفری از دانشجویان دختر دانشگاه های آمل در سال تحصیلی 98-1397 به روش در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد هفته ای یک بار در 12 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش برگزار گردید اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار شامل پرسشنامه تنظیم هیجان فرم کوتاه ( Garnefski و Kraaij ، 2006)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی ( Luthans و همکاران، 2007) و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای ( Folkman و Lazarus ، 1988) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان، سرمایه های روان شناختی و راهبردهای مقابله ای دانشجویان مؤثر بوده است (0001/0 < P ) و این اثربخشی در مرحله پیگیری نیز بر هر سه متغیر پایدار ماند (0001/0 P< ). نتیجه گیری: با توجه به تأثیر قابل توجه درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان، سرمایه روان شناختی و راهبردهای مقابله ای دانشجویان، استفاده از این روش های مفید به کلیه مشاوران و دست اندرکاران درمان های روان شناختی و مسئولین دانشگاه ها توصیه می شود.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر تنظیم هیجان بر ناگویی خلقی و اجتناب تجربی در بیماران مبتلا به سوءمصرف مواد با همبودی اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
7 - 22
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر تنظیم هیجان بر ناگویی خلقی و اجتناب تجربی در افراد مبتلا به سوءمصرف مواد با همبودی اختلال شخصیت مرزی انجام شد. طرح پژوهشی از نوع شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل و شامل پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران مبتلا به اختلال سوءمصرف مواد و اختلال شخصیت مرزی حاضر در یکی از بیمارستان اعصاب و روان شهر شیراز بود؛ تعداد 30 نفر (مرد) از این افراد با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در دو گروه (هر گروه 15 نفر مرد) قرار گرفتند. ملاک ورود به درمان تشخیص اختلال شخصیت مرزی همراه با سوءمصرف مواد و قرار داشتن تحت درمان نگهدارنده متادون بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های ناگویی خلقی تورنتو-20 و پرسش نامه پذیرش و عمل نسخه دوم به منظور ارزیابی اجتناب تجربی بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس و آمار توصیفی استفاده شد.یافته ها حاکی از آن بود که نمره ناگویی خلقی و اجتناب تجربی پس از اجرای درمان گروهی به طور معنا داری در گروه آزمایش کاهش یافت.نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که درمان گروهی مبتنی بر تنظیم هیجان می تواند موجب کاهش ناگویی خلقی و اجتناب تجربی در این گروه از افراد شود. پیشنهاد می شود که علاوه بر درمان های دارویی از روش های درمان روان شناختی نیز برای افزایش تأثیرپذیری درمان بر روی افراد مصرف کننده مواد استفاده شود.
مروری بر مفهوم "عقده مادر مرده" آندره گرین و بررسی تاثیرات آن بر تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم دی ۱۳۹۹ شماره ۱۰ (پیاپی ۵۵)
125-134
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین خدمات اندره گرین به روانکاوی ، ابداع مفهوم عقده مادر مرده است. عقده ی مادر مرده پیکربندی روانی خاصی است که حول تصویر مادری افسرده است که از نظر هیجانی در دسترس کودک قرار ندارد و به عبارتی، مُرده است. به نظر گرین، تعامل با چنین مادری باعث ایجاد نوعی خلاء ساختاری درونی می شود. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر بررسی خاستگاه این خلاء روانی در ساختار روانی، تاثیر این آسیب شناسی بر تنظیم هیجان در این افراد و در نهایت دلالت های درمانی آن بود. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که بروز این اختلال در رابطه ی اولیه ی مادر با کودک، باعث ناتوانی نسبی فرد در تنظیم عواطف می شود. اختلال در تنظیم عاطفه منجر به واهمه فرد از تجربه ی احساسات شدید می شود، چرا که باور دارد عواطف به صورت ذاتی و درونی قابل کنترل نیستند و در نتیجه خود زیر بار این عواطف لِه و در آن ها غرق می شود. از آنجاییکه پژوهش ها بر انعطاف پذیری سبک های دلبستگی در طول عمر دلالت دارند و سبک دلبستگی ایمن می تواند در مراحل بعدی زندگی و در نتیجه ی تجربه های اصلاحی با یک نماد دلبستگی دیگر ایجاد شود بنابراین می توان استدلال کرد که درمان های مبتنی بر شفقت خود می تواند پناهگاه امن درونی ای فراهم آورد، که افراد با این خلاء روانی می توانند در مواقع آشفتگی به آن پناه ببرند و ترمیم شوند.
نقش تنظیم هیجان، خودباوری و انعطاف پذیری روانشناختی در پیش بینی اضطراب اجتماعی و افسردگی دانش آموزان دختر متوسطه اول با میانجی گری عملکرد اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن پژوهش با هدف بررسی نقش تنظیم هیجان، خودباوری و انعطاف پذیری روانشناختی در پیش بینی اضطراب اجتماعی و افسردگی دانش آموزان با میانجی گری عملکرد اجتماعی انجام شد. روش پژوهش کّمی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری دانش آموزان دختر مدارس دوره اول متوسطه شهر قم در سال تحصیلی 1399-1398 بودند . 359 نفر از این افراد به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی وارد پژوهش شدند و به سیاهه اضطراب اجتماعی (کانر و همکاران، 2000)، سیاهه تجدیدنظرشده افسردگی (بک و همکاران، 1996)، پرسشنامه تنظیم هیجان (گروس و جان، 2003) ، مقیاس خودباوری کودکان و نوجوانان (پیرس و همکاران، 2002)، سیاهه انعطاف پذیری روانشناختی (دنیس و وندروال، 2010) و مقیاس درجه بندی عملکرد اجتماعی (گرشام و الیوت، 1990) پاسخ دادند. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تحلیل شد. بر اساس یافته های این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود ( 058/0 = RMSEA ، 920/0 = GFI ، 941/0 = IFI ، 671/8/0 = 2 χ و 05/0 > P-value ) . تمام مسیرهای مستقیم معنادار شدند (05/0> P ) و مسیرهای غیرمستقیم تنظیم هیجان، خودباوری و انعطاف پذیری روانشناختی نیز از طریق عملکرد اجتماعی با اضطراب اجتماعی و افسردگی معنادار بود. نتایج پژوهش حاضر می تواند به عنوان الگویی مناسب برای تدوین و طراحی برنامه های پیشگیری از مشکلات ناشی از اضطراب اجتماعی و افسردگی دانش آموزان مفید باشد.
نیمرخ راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان با حساسیت بین فردی بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه ی نیمرخ راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان با حساسیت بین فردی بالا و پایین بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی بود . جامعه ی آماری کلیه ی دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 98-97 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 314 دانشجو از این دانشجویان انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از چک لیست تجدیدنظرشده ی نشانه های روانی و پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل تشخیصی و همبستگی چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد از بین 9 راهبرد تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان با حساسیت بین فردی بالا و پایین ، راهبردهای فاجعه سازی، سرزنش دیگران ، نشخوار فکری ، پذیرش (0/001> P )، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، سرزنش خود و تمرکز مجدد مثبت (0/05> P ) تفاوت معناداری دارند . همچنین با توجه به مقدار کم لامبدای ویلکز ، مقدار زیاد مجذور کای و سطح معناداری می توان نتیجه گرفت تابع تشخیصی به دست آمده، قدرت تشخیص خوبی برای تمایز متغیر وابسته دارد . بر اساس کلیه ی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (به استثنای دیدگاه گیری) می توان نیمرخ دانشجویان با حساسیت بین فردی بالا و پایین را از هم تفکیک کرد.
بررسی مقایسه ای الگوهای تنظیم هیجان در دهه های مختلف سنی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تنظیم هیجان فرایندی است که فرد بداند تحت تأثیر چه هیجاناتی است، چگونه و به چه صورت می تواند آن را تجربه و مدیریت کند. هدف: هدف از تحقیق حاضر، بررسی مقایسه ای الگوهای تنظیم هیجان در دهه های مختلف سنی در افراد ۲۰ تا ۷۰ سال شهر تهران بود. روش: طرح پژوهش، علی-مقایسه ای و جامعه آماری شامل تمامی افراد ۲۰ تا ۷۰ سال در سال ۱۳۹۸ در شهر تهران که ۲۳۰ نفر به روش در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های دشواری در تنظیم هیجان، تنظیم هیجان و تنظیم هیجان دیگران و خود پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل چند متغیره آنالیز واریانس با نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد فقط در عامل استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان در دهه های مختلف سنی تفاوت معنادار وجود دارد (۰/۰۰۲= p ). در مقایسه زوجی دهه های سنی بازه (۳۰-۲۰) با بازه های (۶۰-۵۱) و (۷۰-۶۱) به ترتیب با (۰/۰۲= p ) و (۰/۰۳= p ) و همین طور بازه (۴۰-۳۱) با بازه های (۶۰-۵۱) و (۷۰-۶۱) با (۰/۰۳= p ) و (۰/۰۱= p ) در سطح معنی داری کمتر از ۰/۰۵ تفاوت معنی دار داشت. این تفاوت به گونه ای بود که بیشترین میزان تنظیم هیجان مربوط به بازه (۷۰-۶۱) با میزان ۴/۵۷ و کمترین مربوط به بازه های (۳۰-۱۹) و (۴۰-۳۱) با میزان ۳/۹۶ بود. نتیجه گیری: تفاوت استفاده از راهبردهای تنظیم هیجانی در سنین مختلف و استفاده از راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان در دهه های سنی بالاتر می تواند به درک ما از نقش تفاوت سنی در تجربیات هیجانی افراد کمک نماید.
تأثیر زوج درمانی راه حل محور بر بخشودگی، خودتنظیمی هیجانی و دل زدگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
57 - 66
حوزه های تخصصی:
هدف: درمان راه حل محور یکی از انواع رویکردهای درمان پست مدرن در حوزه خانواده و ازدواج است که یافتن راه حل به وسیله مراجع با همکاری درمانگر را مورد تأکید قرار می دهد. این پژوهش باهدف تعیین اثربخشی زوج درمانی راه حل محور بر بخشودگی، خودتنظیمی هیجانی و دل زدگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق انجام شد. روش : پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مرکز اورژانس اجتماعی شهر تهران در سال 1398 بود. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و با شیوه تصادفی سازی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. ابزارهای پژوهش شامل چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی-فرم محقق ساخته، مقیاس دل زدگی زناشویی (پاینز، 1996)، مقیاس بخشودگی بین فردی (احتشام زاده و همکاران، 1389) و مقیاس تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001) بود. گروه آزمایش 10 جلسه مداخله به صورت 3 جلسه در هفته به مدت 2 ساعت دریافت کردند اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، آزمون تی و تحلیل کوواریانس چند متغیری با SPSS/26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که زوج درمانی راه حل محور بر کاهش دل زدگی زناشویی گروه آزمایش در مرحله پس آزمون اثربخش بوده است (0/05>P). بین میانگین نمره بخشودگی و تنظیم شناختی هیجان آزمودنی های دو گروه نیز در مرحله پس آزمون تفاوت معنا دار بود (0/05>P). نتیجه گیری: زوج درمانی راه حل محور توانسته بر کاهش دل زدگی زناشویی و ارتقای مهارت بخشودگی و تنظیم هیجان زوجین مؤثر واقع گردد. پیشنهاد می شود مشاوران خانواده با بهره گیری از این روش درمانی به حل مشکلات زوجی و خانوادگی کمک نمایند.
اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر سرزندگی تحصیلی و تنظیم هیجان در دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر سرزندگی تحصیلی و تنظیم هیجان در دانش آموزان دختر پایه اول دوره متوسطه اول شهر تبریز انجام شد. روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دوره متوسطه اول شهر تبریز در سال تحصیلی 99-1398 بود. دو مدرسه که طبق اطلاعات موجود در آموزش و پرورش همتا بودند، انتخاب شدند و دانش آموزان هر دو مدرسه به پرسشنامه های تنظیم هیجان گراس و جان (2003) و سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (2006) پاسخ دادند (پیش آزمون). از بین افرادی که در این پرسشنامه ها نمره شان یک انحراف معیار پایین تر از میانگین بود، به صورت هدفمند 30 نفر (در هر گروه 15 نفر) انتخاب شدند. با توجه به روش پژوهش و محدودیت های موجود به دلیل شیوع ویروس کرونا برای اجرای جلسات آموزشی یکی از مدارس به عنوان گروه آزمایش و مدرسه دیگر به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. سپس گروه آزمایش برنامه آموزش مهارت های مثبت اندیشی دریافت کرد اما گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. پس از پایان جلسات آموزشی، دوباره هر دو گروه پرسشنامه ها را تکمیل کردند (پس آزمون). برای آزمون فرضیه ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد و نتایج نشان داد آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر افزایش سرزندگی تحصیلی و تنظیم هیجان دانش آموزان دختر پایه اول دوره متوسطه اول شهر تبریز تاثیر مثبت معنی داری دارد.
بازی درمانی: تنظیم هیجان در کودکان کم شنوا با تأکید بر چرخ هیجان
حوزه های تخصصی:
بازی درمانی باعث بهبود تحول اجتماعی، عاطفی و شناختی کودکان می شود. با این حال، موانع ارتباطی بین والدین شنوا و فرزندان کم شنوای آنها می تواند مانع رشد این کودکان شود و آنها را از مزایای مراقبت و حمایت والدین محروم کند. بر این اساس، ارتباط موثر بین والدین و فرزندان کم شنوای آنها برای رشد و تحول جسمی، هوشی، هیجانی و بهزیستی این کودکان از اهمیت خاصی برخوردار است. در این راستا، به نظر می رسد که بازی درمانی مزایای قابل توجهی برای کودکان کم شنوا داشته باشد. بازی درمانی به طیف وسیعی از روش های استفاده از انگیزه طبیعی کودکان برای کاوش و مهار آن به منظور پاسخگویی و تأمین نیازهای تحولی و بهداشت روانی آنها اشاره دارد. همچنین برای اهداف آموزشی و روانشناختی از جمله تنظیم هیجان استفاده می شود. در این مقاله، درباره بازی درمانی بحث می شود. ابتدا مبانی نظری بازی درمانی و کاربرد آن مورد بحث قرار می گیرد، هیجان ها و چرخ آنها مطرح می شود. سپس مشکلات هیجانی در کودکان کم شنوا، تنظیم شناختی هیجان و تنظیم رفتاری هیجان مورد بحث و بررسی قرار می گیرد و سرانجام نقش بازی درمانی در تنظیم هیجان کودکان کم شنوا بررسی می شود.
اثربخشی برنامه آموزش نظامدار فرزندپروری کارآمد بر استرس والدگری، تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی مادران پسران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه تعیین اثربخشی برنامه آموزش نظامدار فرزندپروری (استپ) کارآمد بر استرس والدگری، تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی مادران نوجوان پسر بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون با پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 133 مادر دارای نوجوان پسر 12 تا 18 ساله مراجعه کننده به مرکز مشاوره یارستان شهر اصفهان در سال 1398 بود. ابتدا مادران به پرسشنامه استرس والدگری آبیدین (1983) پاسخ دادند. 87 مادر دارای استرس بالای والدگری تشخیص داده شدند. از بین آن ها 40 مادر که واجد ملاک های ورود بودند به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه (در هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند و پرسشنامه های استرس والدگری آبیدین (1990)، دشواری نظم دهی هیجانی گارنفسکی (2001) و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) را در سه مرحله تکمیل کردند. آموزش نظامدار فرزندپروری کارآمد بر استرس والدگری آدلر-درایکورس (2004) به گروه آزمایش در هشت جلسه 90 دقیقه ای یک بار در هفته ارائه و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر برنامه آموزش والدین بر استرس والدگری (87/9 =F، 003/0=P)، تنظیم هیجانی (39/9 =F، 004/0=P) و انعطاف پذیری شناختی (68/9 =F، 004/0=P) در مرحله پس آزمون و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: از آنجایی که آموزش این برنامه با اصلاح روابط مادران با پسران نوجوان شان، استرس والدگری را کاهش و تنظیم هیجانی و انعطاف پذیری شناختی آن ها را ارتقاء می دهد، بنابراین برای پیشگیری و یا رفع تعارض بین والدین و پسران نوجوان می توان از آن استفاده کرد.