مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
ناامیدی
منبع:
مطالعات مهدوی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
7-37
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، علل یأس و ناامیدی از ظهور امام مهدی4 مورد بررسی قرار گرفته است. از آن جا که عقیده به ظهور امام زمان4 یکی از کلیدی ترین مبانی عقیدتی شیعه اثنا عشری است؛ ناامیدی از تحقق آن، چالشی مهم محسوب می شود؛ چرا که پیامدهای خطرناکی در انتظار چنین افراد و جامعه ای خواهد بود. در این مقاله، هشت ریشه ناامیدی از ظهور واکاوی شده است ؛ عللی همچون طولانی شدن غیبت، شتاب زدگی (استعجال)، تعیین وقت، تطبیق ناصحیح علائم ظهور، عدم معرفت صحیح، ملاقات گرایی، قدرت و تسلط جبهه باطل بر مسلمانان و عملکرد ناصحیح منتظرنمایان. همچنین شش پیامد مهم یأس از ظهور بیان شده است که عبارتند از: گریز از امام، بدبینی به امام، انکار امام، سستی و تنبلی، ترک امر به معروف و نهی از منکر و چیرگی بیگانگان. در این پژوهه، با توجه به ریشه های ناامیدی و پیامدهای آن، به وسیله روش تحلیلی و کتابخانه ای، با استناد به روایات، هشت راهکار مهم و کاربردی برای پیشگیری از این چالش و درمان آن، به این ترتیب بیان کرده ایم: استمداد از خدای متعال به وسیله ادعیه مأثور، معرفت امام، تبیین پیامدهای ناامیدی، تبیین صحیح مقوله انتظار، تبیین آثار صبروتسلیم برای ظهور، توجه به بداء پذیری ظهور، توجه به روایات ناهی از توقیت، تقویت ارتباط معنوی با امام.
تدوین الگوی معنا در زندگی و مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر الگو با مفاهیم معناداری فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (دی) ۱۳۹۹ شماره ۹۴
1243-1256
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به اثربخشی آموزش معنادرمانی فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی پرداخته اند. اما پیرامون تدوین الگوی معنا در زندگی و مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر الگو با مفاهیم معناداری فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: تدوین الگوی معنا در زندگی و مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر الگو با مفاهیم معناداری فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری 356 نفر از دانش آموزان پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه دخترانه شهر ایلام در سال 1397 بود. 30 نفر به روش به شیوه خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارتند از: پرسشنامه های معنای زندگی استگر، فریزر، اویشی و کالر (2006)، خودکارآمدی عمومی شرر (1982)، سبک های هویت برزونسکی (1989)، مقیاس ارزش های اجتماعی (محقق ساخته، 1397)، مقیاس افکار خودکشی بک (1961)، مقیاس ناامیدی بک (1986) و جلسات آموزشی بر مبنای الگوی تدوین شده و مفاهیم معناداری نظریه فرانکل (محقق ساخته، 1397). تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری و تحلیل کواریانس و آزمون تی انجام شد. یافته ها: هردو شیوه آموزش در کاهش ناامیدی و افکار خودکشی نوجوانان تأثیر معناداری داشتند ( P<0/001 ) . بین دو روش از نظر میزان اثرگذاری برکاهش ناامیدی و افکار خودکشی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: دانش آموزانی که در جلسات آموزشی شرکت داشتند و از الگوی تلفیقی تدوین شده بهره مند شدند میزان افکار خودکشی و ناامیدی در آنان کاهش داشت.
آسیب شناسی عبودیت در حیطه احساسات و عواطف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۲۷۵
23-36
حوزه های تخصصی:
احساسات و عواطف آدمی نقش ویژه ای در شیوه رفتار و اعمال انسان ایفا می کنند. این تأثیرگذاری در حیطه عبودیت و رفتار مذهبی نیز مشاهده می شود. این مسئله که احساسات پیش برنده در مسیر عبودیت و بندگی هستند و یا بازدارنده، محل بحث است. هدف این پژوهش بررسی آسیب هایی است که احساسات می توانند به ساحت عبودیت و رسیدن به قرب الهی وارد کنند. مطالعات پیشین به صورت صریح به این موضوع نپرداخته اند. لذا درصدد دستیابی به این هدف از روش توصیفی تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای از منابع معتبر تفسیری، روایی و اخلاقی استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که احساسات منفی و بازدارنده مثل ترس و ناامیدی می توانند انسان را از حرکت به سوی عبودیت بازدارند، بدان جهت که مانع از شناخت حقیقی پروردگار و درنتیجه بروز اعمال عبادی می شوند. رابطه این احساسات با پس رفت در صراط بندگی، رابطه ای هم افزاست. لذا ریشه برخی گناهان مثل حسد را می توان در احساسات ناهنجار و متضاد با فطرت انسان مشاهده کرد.
بررسی تأثیرات جنگ بر زندگی اجتماعی مردم در گستره قلمرو آل مظفر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش بسزای جنگ ها در چگونگی تاریخ زندگی بشر، بررسی پیامدها و تأثیرات جنگ ها بر زندگی اجتماعی مردم، برای شناخت جامع و دقیق تاریخ اجتماعی حائز اهمیت است. از همین رو نوشتار حاضر با تکیه بر منابع دست اول و تحقیقات معتبر و با رویکرد توصیفی تحلیلی به مطالعه پیامدها و تأثیرات جنگ های آل مظفر(795-713ق) بر زندگی اجتماعی مردم قلمرو آنان می پردازد. نتایج بررسی، نشان می دهد که عواملی همچون اوضاع سیاسی و نظامی آشفته قرن هشتم قمری، رقابت اعضای خاندان آل مظفر بر سر حکومت، منازعه مظفریان با حکومت های محلی پیرامون و حملات برخی قبایل به قلمرو مظفریان، سبب پیدایی و تداوم جنگ های مکرر داخلی و خارجی در عهد آل مظفر گردید. این جنگ ها، پیامدها و تأثیرات قابل توجه بر زندگی اجتماعی مردم در قلمرو مظفریان داشته است. ازجمله پیامدها و آثار زیان بار جنگ های آل مظفر، کشتار، تقلیل جمعیت و غارت و ویرانی، تأثیرات اقتصادی چون افزایش فقر و گرسنگی، بیکاری، رکود اقتصادی و کاهش درآمد، تنزل اخلاق و انحطاط ارزش های فرهنگی، پریشانی اندیشه و یأس و ناامیدی مردم، رونق تصوف و گرایش روزافزون مردم به خانقاه های صوفیان، و رشد اندیشه تقدیرگرایی و به دنبال آن سست شدن بنیان های فلسفی و رشد خرافه پرستی بود.
رابطه خودشفقتی، ارزش خود و حمایت اجتماعی ادراک شده با علائم اختلال شخصیت مرزی زنان: نقش میانجی احساس تنهایی و ناامیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
57 - 74
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودشفقتی، ارزش خود و حمایت اجتماعی ادراک شده با علائم اختلال شخصیت مرزی با نقش میانجی احساس تنهایی و ناامیدی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود که در قالب مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش زنان شهر اصفهان بودند که از میان آن ها 262 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با ابزارهای خودشفقتی، حمایت اجتماعی ادراک شده، ارزش خود، علائم شخصیت مرزی، احساس تنهایی عاطفی- اجتماعی و ناامیدی بک ارزیابی شدند. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از برازش مناسب مدل پژوهش بود. یافته ها نشان داد که خودشفقتی با احساس تنهایی و علائم شخصیت مرزی رابطه مستقیم دارد، همچنین خودشفقتی به طور غیرمستقیم و از طریق تأثیر بر احساس تنهایی نیز بر علائم اختلال شخصیت مرزی تأثیر دارد. نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی و ارزش خود با احساس تنهایی، ناامیدی و علائم شخصیت مرزی رابطه مستقیم و منفی معنادار دارند. همچنین حمایت اجتماعی و ارزش خود به واسطه احساس تنهایی و ناامیدی بر علائم اختلال شخصیت مرزی تأثیر دارند. نتایج پژوهش علاوه بر تلویحات کابردی، چارچوب مفیدی را در رابطه با شناسایی مؤلّفه های پیش بینی کننده اختلال شخصیت مرزی در زنان فراهم می کند.
بررسی ساختاری الگوی سه مرحله ای خودکشی (ناامیدی، درد، افسردگی، نیازهای بین فردی، ظرفیت اکتسابی خودکشی و اقدام به خودکشی) در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۶
92-117
حوزه های تخصصی:
هدف: خودکشی یکی از علل اصلی مرگ و میر، خصوصاً در نوجوانان و جوانان است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختاری الگوی سه مرحله ای خودکشی در دانشجویان بود روش : پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود که با روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی بود که 630 نفر از آنها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اقدام به خودکشی دهینگرا، بودوشک و اُکانر (2016) ، خرده مقیاس نشانگان افسردگی _ گرایش به خودکشی، مقیاس درد روانی بر مبنای تئوری اشنیدمن (1993) ، مقیاس ناامیدی فراسر و همکاران (2014) ، پرسشنامه نیازهای بین فردی جوینر و همکاران (2005)، توانایی اکتساب شده خودادراکی برای خودکشی بر اساس مطالعه ریمکویسین، هاوگود، اُگورمن و دی لئو (2016)، پرسشنامه ظرفیت خودکشی دیهینگرا (2018) بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مجموعه ناامیدی و درد روانی مهم ترین پیش بینی گرهای افکار خودکشی هستند و نبود نیازهای بین فردی نقش محافظتی دارد. با این حال، تنها توانایی اکتساب شده خودکشی، آن هم به طور محدودی توانایی پیش بینی اقدام به خودکشی را دارد. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان دادند درد روانی و ناامیدی هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم از طریق ایده خودکشی و ظرفیت ادراکی خودکشی روی اقدام به خودکشی تاثیر معنادار می گذارد. همچنین ارتباط بین ظرفیت اکتسابی خودکشی با اقدام به خودکشی در مدل به دلیل بار عاملی پایین و برازش بهتر مدل حذف شد. از این یافته ها نتیجه گرفته می شود که این مدل از برازش مناسبی در جامعه ایرانی برخوردار است. مجموعه ی از ناامیدی و درد روانی مطابق با مدل سه مرحله ای منجر به تشکیل افکار خودکشی می شود و نبود نیازهای بین فردی می تواند به عنوان یک عامل محافظتی عمل کند.
رابطه ناامیدی و خودناتوان سازی با گرایش به دوپینگ در ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
259 - 282
حوزه های تخصصی:
مسائل روانی جزء جدایی ناپذیر در همه زمینه های رفتاری از جمله در ورزش است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ناامیدی با خود ناتوان سازی و گرایش به دوپینگ در ورزشکاران مرد استان فارس بود. این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ورزشکاران مرد استان فارس در رشته های دومیدانی، وزنه برداری و بوکس بود که تعداد 384 نفر با صورت تصادفی به عنوان نمونه تعیین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های ناامیدی بک (1979)، پرسش نامه گرایش به دوپینگ پتروزی (2007) و پرسش نامه خودناتوان سازی جونز و رودوالت (1982) بود. روایی صوری پرسش نامه ها توسط اساتید و روایی همگرا و واگرای پرسش نامه ها نیز بررسی و تأیید شد. همچنین پایایی پرسش نامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی محاسبه شد و مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار اسمارت پی.ال.اس نسخه سوم استفاده شد. نتایج نشان داد بین ناامیدی با خودناتوان سازی، ناامیدی با گرایش به دوپینگ و خودناتوان سازی با گرایش به دوپینگ رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد خود ناتوان سازی به عنوان یک میانجی در رابطه بین ناامیدی با گرایش به دوپینگ معنا دار است. همچنین مدل تأثیر ناامیدی بر گرایش به دوپینگ با میانجی خودناتوان سازی از برازش مناسبی برخوردار بود. در نهایت پیشنهاد می گردد، علاوه بر موارد نظارتی در کاهش دوپینگ به مسائل روانی ورزشکاران نیز در سطوح مختلف رقابتی توجه گردد.
بررسی مدل ناامیدی و نشخوار فکری در نظریۀ انگیزشی-ارادی خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خودکشی، یکی از علل مرگ در سراسر جهان و یکی از مهم ترین مشکلات بهداشت عمومی در جوانان است. هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل نقش ناامیدی و نشخوار فکری در نظریۀ انگیزشی_ ارادی خودکشی بود. نمونۀ این پژوهش را 650 نفر از دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی تشکیل می دهند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور تعیین ارتباط بین متغیرهای پژوهش از همبستگی استفاده شد. نتایج نشان داد که که شکست (25/0- β ) و به دام افتادگی (15/0 = β ) تأثیر مستقیم معناداری بر ایدۀ خودکشی دارند؛ و اثر غیرمستقیم شکست بر ایدۀ خودکشی از طریق نقش واسطه ای دام افتادگی قابل توجه بود (12/0= β ). نشخوار فکری هم به طور قابل توجهی رابطۀ بین شکست و به دام افتادن را تعدیل کرد، و %29/0 از واریانس به دام افتادگی را به خود اختصاص داد. در خصوص نقش تعدیل گری نا امیدی منفی و مثبت ننایج نشان داد که ناامیدی رابطۀ بین به دام افتادگی و ایدۀ خودکشی را تعدیل کرد و %73/2 و %17/1 درصد از واریانس ایدۀ خودکشی مربوط به ناامیدی منفی و مثبت بود. این یافته ها گامی مقدماتی به سمت روشن سازی مکانسیم های رفتاری خودکشی بوده و پیامدهای آن را در جامعۀ ایران نشان می دهد.
بازنمایی انگاره مرگ اندیشی در نسبت با امید و ناامیدی در ملکوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۸
8 - 32
حوزه های تخصصی:
مرگ به عنوان مقوله ای رازناک موجد بسیاری از تأملات فلسفی، انگاره های ذهنی و تخیلات ادبی- هنری است. مرگ طلبی و مرگ هراسی از نمودهای مرگ اندیشی و درنتیجه مرگ آگاهی اند. مرگ طلبی ممکن است برای گریز از رنج و دشواری های موجود باشد و مرگ هراسی نیز می تواند انسان را به پوچی بکشاند یا زمینه ای باشد برای رشد و جستن معنای زندگی؛ زیرا برخی رستگاری را در مرگ می بینند و مرگ ممکن است به استحاله و دگرگونی درونی انسان منجر شود. درواقع این نوع مرگ اندیشی در پیوند با معنای زندگی قرار می گیرد و مرز بین مرگ و زندگی از میان می رود؛ یعنی مرگ فارغ از وجه ویرانگرانه اش مفهوم زندگی را دربردارد. امید و ناامیدی نیز از حالات مهم بشری هستند که همواره انسان را در سیطره دارند و می توان به پیوند این دوگانه با مرگ توجه کرد. این پژوهش بر آن است با روش توصیفی- تحلیلی انگاره مرگ اندیشی در رمان ملکوت بهرام صادقی را در پیوند با دوگانه امید و ناامیدی بررسی و تحلیل کند و نشان دهد که مرگ اندیشی و به طور کلی پدیدار مرگ در ملکوت علاوه بر ارتباطش با ناامیدی، امید را نیز بازنمایی می کند. بنابراین، در رمان مزبور باید به این بُعد مرگ اندیشی توجه کرد.
تحلیل و بررسی ناامیدی طبیعی از دیدگاه قرآن، متون دینی و علما و پیامدهای آن
حوزه های تخصصی:
یأس و نا امیدی در قرآن کریم به عنوان حالتی معرفی شده است که در مقام عجز و ناتوانی در وجود و روح انسان پدید می آید که انسان در مقام عملکرد دچار ایستایی شده و به طور کلی فرد از انجام فعالیت در زندگی دنیا قطع امید می کند. فاز این جهت به دلیل اهمیت این عارضه نفسانی این مفهوم با عبارتی همچون «یأس»، «قنوط» ، «ابلاس» و «خیبه» به کرّات در قرآن آمده است .از منظر فرهنگ قرآن منشأ اصلی بروز این پدیده در حوزه فکر و اندیشه، ظاهر بینی و دنیا گرایی افراد و دوری از معنویت در زندگی بوده و نتیجه این حالت، به صورت بیماری های مختلفی مانند افسردگی و صدمات روحی شدید و بی هدفی و احساس پوچی در زندگی خود نمایی می کند؛ لذا در قرآن روحیه یأس و نومیدی همواره مورد نکوهش قرار گرفته است. برای درمان این پدیده با رویکردی قرآنی می توان نقطه مقابل حس گرایی را خاطر نشان نمود یعنی نگاه درمانی قرآن در حوزه روان و فکر آدمی به طور کلی در یاد خدای سبحان و تلاش و صبر در برابر مشکلات و ایمان به آخرت خلاصه می گردد.
ردپایی از اگزیستانسیالیسم ادبی در داستان «انتری که لوطیش مرده بود» اثر صادق چوبک
حوزه های تخصصی:
اگرچه عمدتا داستان های چوبک مهر ناتورالیستی بر پیشانی دارد و اغلب، داستان های او را ناتورالیستی می دانند ولی تاثیرپذیری برخی از آثار او از دیگر مکاتب ادبی هم قابل تامل و شایسته بررسی است. داستان کوتاه «انتری که لوطیش مرده بود» به زعم ما اثری کاملا اگزیستانسیالیستی است که مطابق با آراء وجودگرایان نوشته شده است و چوبک در آن کوشیده است دیدگاه خود را در مورد وانهادگی، بی هدفی، پوچی و بیچارگی انسان در این جهان، در قالب انتری بی صاحب و تنها به نمایش گذارد. از این رو هدف این پژوهش بررسی عناصر وجودگرایی در این داستان منتخب است؛ برای این منظور ابتدا اصول اعتقادی مکتب اگزیستانسیالیسم را با تکیه بر آراء بزرگان این مکتب شرح داده ایم و سپس نمونه هایی برای آن اصول از داستان نام برده آورده و آن را شرح داده ایم. نتیجه حاصل آمده از این پژوهش مطابقت این داستان را با اصول اعتقادی وجودگرایان تایید می کند.
تأثیر بهزیستی معنوی بر آشفتگی های روان شناختی بیماران دارای آسیب نخاعی: نقش میانجی گری احساس تنهایی و ناامیدی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴
80-93
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: بهزیستی معنوی یکی از مفاهیم بنیادین در بیماری های مزمن است که رویکردی مهم در ارتقای سلامت عمومی افراد در نظر گرفته می شود. با توجه به اهمیت بهزیستی معنوی هدف مطالعه ی حاضر مدل ساختاری تأثیر بهزیستی معنوی بر آشفتگی های روان شناختی با تأکید بر نقش میانجی گر احساس تنهایی و ناامیدی است. روش کار: این پژوهش مطالعه یی توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه ی مطالعه شامل 144 بیمار دارای آسیب نخاعی شهر اصفهان است که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس بهزیستی معنوی (SWBS)، مقیاس احساس تنهایی، مقیاس ناامیدی بک و پرسش نامه ی افسردگی؛ اضطراب و استرس (21-DASS) جمع آوری شد. برای تحلیل داده های مطالعه نیز از روش آماریِ مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بهزیستی معنوی، احساس تنهایی و ناامیدی با آشفتگی های روان شناختی رابطه ی معنی داری داشت. همچنین آزمون میانجی گری با روش بوت استراپ نشان دهنده ی معنی داری نقش میانجی گر احساس تنهایی و ناامیدی در رابطه ی بهزیستی معنوی و آشفتگی های روان شناختی بود. نتیجه گیری: یافته های به دست آمده می تواند در موقعیت های بالینی برای درمان آشفتگی های روان شناختی بیماران دارای آسیب نخاعی مفید باشد. Abbasi M, Ghadampour E, Amirian L. The Impact of Spiritual Well-being on Psychological Distress in Patients with Spinal Cord Injury: The Mediating Role of Loneliness and Hopelessness. J Res Relig Health. 2018; 4(4): 80- 93. DOI: https://doi.org/10.22037/jrrh.v4i4.17097
بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر تنظیم هیجان، میزان استرس و ناامیدی زنان دچار افسردگی پس از زایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
176 - 191
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان فراشناختی بر تنظیم هیجان، میزان استرس و ناامیدی زنان دچار افسردگی پس از زایمان انجام شد. روش: روش پژوهش آزمایشی ازنوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه با پیگیری بود، جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به افسردگی پس از زایمان مراجعه کننده به مراکز جامع سلامت شهرستان فردیس می باشند که 30 نفر از بیماران مبتلا به افسردگی پس از زایمان براساس روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند که در 10 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه ای درمان فراشناختی ولز (2000) اجرا شد. ابزارهای گردآوری داده ها، مقیاس ناامیدی بک(1974) ، پرسشنامه تنظیم هیجان گرانفسکی و همکاران (2001) و پرسشنامه استرس لاویبوند و لاویبوند (1995)، که روایی و پایایی آنها در داخل و خارج از کشور مورد بررسی و تایید قرار گرفته است. روش تجزیه و تحلیل داده ها استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر از طریق نرم افزار SPSS-19 تحلیل شد. یافته ها : نتایج حاکی از تأثیر مداخله فراشناختی نمره استرس (62/4=F، 040/0 =P)، نمره ناامیدی (94/61=F، 001/0 =P) و بر نمره تنظیم هیجانی (65/14=F، 001/0 =P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که درمان فراشناختی به عنوان درمانی موثر بر تنظیم هیجان، میزان استرس و ناامیدی بیماران دارای افسردگی می تواند مورد استفاده روانشناسان و مشاوران قرار گیرد.
رابطه ادراک نوجوان از تعارض والدین با بهزیستی روانشناختی و ناامیدی در دانش آموزان دختر نوجوان: بررسی نقش میانجی شیوه های مقابله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه تعارض زناشویی والدین از دید فرزند نوجوان و بهزیستی روانشناختی و ناامیدی با در نظر گرفتن نقش میانجی شیوه های مقابله در دانش آموزان دختر بود. طرح این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر 13-16 سال مدارس آموزش و پرورش ناحیه 2 شهر اصفهان در سال 1397 تشکیل می دانند که از این بین آن ها 271 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داده ها به وسیله پرسشنامه های ادراک کودک از تعارض با والدین (CPIC؛ گریچ، سید و فینچام، 1992)، خودگزارشی سبک های مقابله ای (SRCM؛ کاوزی و دابو، 1992)، ناامیدی در کودکان و نوجوانان (HSC؛ کازدین، رودگرز و کولباس، 1986) و مقیاس بهزیستی کودکان استرلینگ (SCWBS؛ لیدلی و کارتر، 2010) جمع آوری و با استفاده از تحلیل مسیر به کمک نرم افزار SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد تعارض والدین رابطه مستقیم و مثبتی با دور شدن از مشکل، بیرونی ساختن و ناامیدی و رابطه مستقیم و منفی با حل مسئله و بهزیستی روانی دانش آموزان داشت (01/0>p). نتایج تحلیل مسیر نشان داد که تعارض والدین می تواند به طور غیرمستقیم با تأثیر بر شیوه های مقابله بیرونی سازی و حل مسئله، بهزیستی و ناامیدی را در دانش آموزان تحت تأثیر قرار دهد. شاخص های برازش نیز نشان داد مدل پیش فرض از برازش مناسب برخوردار است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که بیرونی سازی و حل مسئله از شیوه های مقابله، نقش میانجی معنی داری در ارتباط بین تعارض والدین و بهزیستی روانشناختی و ناامیدی در دانش آموزان دارد.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی، افکار خودکشی، افسردگی و ناامیدی در سربازان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی، افکار خودکشی، افسردگی و ناامیدی در سربازان انجام شد. مواد و روش ها: در یک طرح آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل، شصت سرباز به صورت نمونه گیری در دسترس از پادگان های نظامی در خراسان رضوی در سال 1398 انتخاب و به طور تصادفی به گروه های سی نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها در گروه های آزمایش به مدت هشت جلسه هفتگی 90دقیقه ای تحت گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند و گروه کنترل این درمان را دریافت نکرد. در پیش آزمون و پس آزمون، پرسش نامه های انعطاف پذیری شناختی (CFI)، مقیاس افکار خودکشی بک (BSSI)، پرسش نامه افسردگی بک ویرایش دوم (BDI-II) و مقیاس ناامیدی بک (BHS) روی تمام آزمودنی ها اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمون t گروه های مستقل و تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معنی داری منجر به افزایش انعطاف پذیری شناختی و مؤلفه های آن (0/001=P)، کاهش افکار خودکشی (0/001=P)، افسردگی (0/001=P) و ناامیدی (0/002=P) در مقایسه با گروه کنترل می شود. نتیجه گیری: گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد احتمالاً با افزایش انعطاف پذیری شناختی منجر به کاهش افسردگی، افکار خودکشی و ناامیدی در سربازان می شود.
اثربخشی آموزش تئوری ذهن بر کاهش علائم اختلال شخصیت مرزی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۴۶
179 - 165
حوزه های تخصصی:
اختلال شخصیت مرزی اختلالی چندبعدی است که با نارسایی های متعددی در روابط بین فردی، خود پنداره، کنشهای شناختی، هیجانی و رفتاری مشخص می شود. باتوجه به اهمیت ابعاد آن هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تئوری ذهن بر کاهش علائم اختلال شخصیت مرزی بود. روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی بود که دارای دو گروه کنترل و آزمایش بود و نمرات پیش آزمون طی فرایند تحلیل کنترل شد. جامعه آماری کلیه مراجعین دارای تشخیص اختلال شخصیت مرزی در کلینیک های منطقه 5 تهران در سال 1397 بود. نمونه آماری شامل 22 نفر از مراجعین دارای تشخیص اختلال شخصیت مرزی با استفاده از پرسشنامه اختلال شخصیت مرزی(STB) بود. انتخاب نمونه به روش دردسترس بود، سپس بصورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارش شدند. جهت تعیین اثربخشی مداخله از آزمون آنکوا با کنترل نمرات پیش آزمون استفاده شد. نتایج حاکی از اثربخشی مداخله بود و 37 درصد واریانس تفاوت دو گروه به علت مداخله بود. جهت مقایسه متغیرهای وابسته در دو گروه و بررسی فرضیه های فرعی از آزمون مانکوا استفاده شد. طبق نتایج بصورت کلی بین دو گروه در متغیرهای وابسته تفاوت معناداری وجود داشت و اثربخشی درمان حدود 49 درصد بود. طبق نتایج، آموزش تئوری ذهن فقط در کاهش تکانشگری موثر بود و میزان اثربخشی آن 46 درصد بود. بنابراین فرضیه های فرعی اول و سوم رد؛ و فقط فرضیه فرعی دوم تایید شد.
اثر بخشی رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد برکاهش ناگویی هیجانی و ناامیدی زوجین متقاضی طلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
83 - 97
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش ناگویی هیجانی و ناامیدی زوجین متقاضی طلاق بود. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. جامعهآماری پژوهش، شامل زوجین متقاضی طلاق بود که در سال 1398 با تمایل شخصی، ارجاعی از مرکز مداخله در خانواده دادگستری و اورژانس اجتماعی، جهت مشاوره به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر مرند ارجاع داده شدند که از بین این افراد تعداد 24 زوج و در مجموع 48 نفرکه نمرات بالاتر از نقطه برش را در مقیاس ناامیدی بک و ناگویی هیجانی تورنتو کسب کرده بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند.(هرگروه 12زوج) ابزار پژوهش پرسشنامه ناامیدی بک و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو بود. داده ها با استفاده از طرح آمیخته تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معناداری باعث کاهش ناامیدی و ناگویی هیجانی زوجین متقاضی طلاق شد (P≤0/01). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گیری نمود که درمان پذیرش و تعهد می تواند با آموزش مفاهیمی همچون شناسایی ارزش ها، ذهن آگاهی و عمل متعهدانه به عنوان یک درمان موثر برای بهبود ناامیدی و ناگویی هیجانی زوجین متقاضی طلاق قلمداد شود.
پیش بینی خودجرحی بر اساس بزه دیدگی ناشی از قلدری سایبری: نقش میانجی ناامیدی و طرح واره های ناسازگار اولیه در نوجوانان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۲۸۶-۲۵۵
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی ناامیدی و طرح واره های ناسازگار اولیه در رابطه بین بزه دیدگی ناشی از قلدری سایبری و خودجرحی بدون خودکشی در نوجوانان پسر وابسته به مواد است. روش : پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی ار نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه نوجوانان وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز کاهش آسیب سطح شهر تهران بود. از این میان، تعداد 350 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود و خروج به صورت داوطلبانه در سال 1400-1399 انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس ناامیدی بک، پرسشنامه طرح واره های یانگ، پرسشنامه خودآسیبی بدون خودکشی، و پرسشنامه تجربه قلدری-قربانی سایبری بودند. به منظور تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که بزه دیدگی ناشی از قلدری سایبری اثر مستقیم معناداری بر خودجرحی بدون خودکشی، ناامیدی، و طرح واره های ناسازگار اولیه داشت. همچنین، اثرات غیرمستقیم بزه دیدگی ناشی از قلدری سایبری بر خودجرحی بدون خودکشی از طریق نقش میانجی ناامیدی و طرح واره های ناسازگار اولیه معنادار بود. بنابراین، ناامیدی و طرح واره های ناسازگار اولیه در رابطه بین بزه دیدگی ناشی از قلدری سایبری و خودجرحی نقش میانجی داشتند. نتیجه گیری: پژوهش حاضر به روانشناسان درک عمیق تری را از مکانیسم های زیربنایی رابطه بین بزه دیدگی ناشی از قلدری سایبری و خودجرحی در میان نوجوانان وابسته به مواد ارائه می کند. مداخله و راهبردهای پیشگیری پیشنهادی شامل بازسازی شناختی نوجوانان برای شکستن چرخه تبدیل بزه دیدگی ناشی از قلدری سایبری به رفتارهای خودجرحی و تقویت امیدواری برای محافظت آن ها در برابر اثرات سوء بزه دیدگی ناشی از قلدری سایبری می باشد.
رابطه قبولی در آزمون کارشناسی ارشد با ناامیدی و خود ناتوان سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ناامیدی وخود ناتوان سازی به عنوان پیش گویی قبولی در آزمون کارشناسی ارشد می باشد. طرح تحقیق حاضراز نوع همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 240 دانشجوی قبول شده در آزمون کارشناسی ارشد و 250 دانشجوی قبول نشده در آزمون کارشناسی ارشد(جمعا 590 نفر) بود. در این پژوهش برای انتخاب نمونه قبول شده از جامعه دانشجویان قبول شده دانشگاه های دولتی شهرستان های سنندج، همدان، کرمانشاه و ارومیه در سال 1389 استفاده شد و برای انتخاب نمونه عادی از همان دانشگاه ها از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد. همه دانشجویان نمونه به وسیله مقیاس الگوهای یادگیری سازگار(برای ناتوان سازی)، و پرسشنامه ناامیدی بک ، مورد سنجش قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها علاوه بر روش آمار توصیفی، روش تحلیل تمایز به کار رفت. نتایج به دست آمده فرضیه پژوهش را تأیید کرد و نشان داد که قبولی در آزمون کارشناسی ارشد را می توان از روی ناامیدی وخود ناتوان سازی پیش بینی نمود. ناامیدی وخود ناتوان سازی قدرت پیش بینی معنی دار (001/0 <p) داشتند. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺑﻪدﺳﺖ آﻣﺪه از ﺗﺤﻠﯿﻞ داده ها ﺑﺎ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﭘﯿﺸﯿﻦ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ اﺳﺖ، این تحقیق نشان می دهد که می توان ازروی ناامیدی وخود ناتوان سازی قبولی در آزمون کارشناسی ارشد را پیش بینی نمود و بر اساس این مدل می توان یک راه حل اساسی را برای کاهش ناامیدی و ناتوان سازی تدارک دید و نتایج این پژوهش را در ﻣﺤﯿﻂﻫﺎی دانشگاهی و در سطح کلان جهت کمک به داوطلبان کنکور ارشد به کار گرفت.
از عقلانیت امید تا اخلاق امید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال هجدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۷
107 - 126
حوزه های تخصصی:
امید یکی از انسانی ترین پدیده هاست. در میان فیلسوفان متاخر بالاخص با رویکرد تحلیلی تلاش فراوانی برای نقد تعریف سنتی از امید در جریان است. رهیافت باور میل و بسنده یا نابسنده بودن آن در تعریف امید و نیز سنجه اعتبار یا اصطلاحاً عقلانیت امید، موضوع اصلی این مباحث است.در این نوشتار ضمن مرور اختصاری و انتقادی این تعاریف به تحلیل سه گونه اصلی از عقلانیت امید پرداخته شده است: عقلانیت معرفت شناختی، عقلانیت عملی و عقلانیت بنیادی/ هویتی. پس از بحث در باب گونه های سه گانه عقلانیت امید و تحلیل نسبت آنها، پیشنهاد شده است که پدیده امید با توجه به سرشت احساسی و آینده گرایانه آن بیشتر با معیار عقلانیت حداقلی ارزیابی شود تا عقلانیت رادیکال و حداکثری. بخش پایانی مقاله مصروف بحث اخلاق امید شده است. اما برای رعایت دقت بحث، از میان مسائل گوناگون بیشتر بر تحلیل اخلاقی سه خطر ضمنی امید یعنی نومیدی، آرزواندیشی و بهره کشی سیاسی از امیدواران تمرکز شده است. ضمن آنکه با الهام از تفکیک راهگشای گابریل مارسل، امیدوار بودن از امید داشتن تفکیک و فوائد عملی آن در مبحث اخلاق امید ذکر شده است.